1- ساعت خروج خود از محل کار را ثبت کردن (با قرار ددن کارت در منگنه ی ساعتی) 2- (خودمانی) کتک زدن، مشت کاری کردن، سقلمه زدن
punch out
1- ساعت خروج خود از محل کار را ثبت کردن (با قرار ددن کارت در منگنه ی ساعتی) 2- (خودمانی) کتک زدن، مشت کاری کردن، سقلمه زدن
انگلیسی به فارسی
پانچ کردن
انگلیسی به انگلیسی
عبارت ( phrase )
• : تعریف: to record the time of ending work, esp. by using a time clock.
• مشابه: clock
• مشابه: clock
جملات نمونه
1. This machine can punch out 2000 coins a day.
[ترجمه محمدرضا سلطانی زرندی] این ماشین می تواند ۲۰۰۰ سکه را در یک روز بزند ( ضرب نماید ) .
[ترجمه ترگمان]این ماشین می تواند ۲۰۰۰ سکه را یک روز باز کند[ترجمه گوگل]این دستگاه می تواند 2000 سکه را در روز بپوشاند
2. The machine can punch out 30 000 coins a whole day.
[ترجمه ترگمان]ماشین می تواند روزانه ۳۰ هزار سکه بزند
[ترجمه گوگل]این دستگاه می تواند 30 هزار سکه تمام روز را خراب کند
[ترجمه گوگل]این دستگاه می تواند 30 هزار سکه تمام روز را خراب کند
3. Roads punched out of the wilderness by massive bulldozers.
[ترجمه ترگمان]جاده ها با bulldozers بزرگ از طبیعت وحشی بیرون اومدن
[ترجمه گوگل]جاده ها از بیابان با بولدوزرهای عظیم از بین رفته اند
[ترجمه گوگل]جاده ها از بیابان با بولدوزرهای عظیم از بین رفته اند
4. The places where the holes are punched out mark the right answers.
[ترجمه ترگمان]مکان هایی که در آن ها سوراخ های ایجاد شده، پاسخ های درست را نشان می دهند
[ترجمه گوگل]مکان هایی که سوراخ ها از آن عبور می کنند، پاسخ های درست را نشان می دهند
[ترجمه گوگل]مکان هایی که سوراخ ها از آن عبور می کنند، پاسخ های درست را نشان می دهند
5. I felt as if all my teeth had been punched out.
[ترجمه ترگمان]احساس کردم همه دندان هایم به هم ساییده شده اند
[ترجمه گوگل]احساس کردم که تمام دندان های من از بین رفته اند
[ترجمه گوگل]احساس کردم که تمام دندان های من از بین رفته اند
6. 'I almost lost my job today. '--'What happened?'--'Oh, I punched out this guy. '.
[ترجمه ترگمان]من تقریبا کارم رو امروز از دست دادم چی شده؟ اوه، من این یارو رو با مشت زدم بیرون
[ترجمه گوگل]امروز تقریبا امروز کارم را از دست دادم '- 'چه اتفاقی افتاد؟' - 'اوه، من این مرد را شکست '
[ترجمه گوگل]امروز تقریبا امروز کارم را از دست دادم '- 'چه اتفاقی افتاد؟' - 'اوه، من این مرد را شکست '
7. Hughes punched out at five o'clock every afternoon.
[ترجمه ترگمان]هیوز ساعت پنج بعد از ظهر از ساعت پنج گذشت
[ترجمه گوگل]هیوز هر ساعت بعد از ظهر پنج ساعته مونده
[ترجمه گوگل]هیوز هر ساعت بعد از ظهر پنج ساعته مونده
8. What time do the workers punch out on Friday?
[ترجمه ترگمان]کارگران چه زمانی در روز جمعه آزاد می شوند؟
[ترجمه گوگل]چه زمانی کارگران در روز جمعه پانچ می کنند؟
[ترجمه گوگل]چه زمانی کارگران در روز جمعه پانچ می کنند؟
9. He picked up the telephone and punched out his friend's number.
[ترجمه ترگمان]تلفن را برداشت و شماره دوستش را بیرون آورد
[ترجمه گوگل]او تلفن را برداشت و شماره دوستش را برداشت
[ترجمه گوگل]او تلفن را برداشت و شماره دوستش را برداشت
10. Lines of small holes were punched out on all the sides of stamps.
[ترجمه ترگمان]Lines های کوچک روی هر دو طرف تمبر جمع می شدند
[ترجمه گوگل]خطوط سوراخهای کوچک بر روی هر دو طرف تمبر گذاشته شد
[ترجمه گوگل]خطوط سوراخهای کوچک بر روی هر دو طرف تمبر گذاشته شد
11. What time do you punch out on Fridays?
[ترجمه ترگمان]چه ساعتی در جمعه اکران خواهد شد؟
[ترجمه گوگل]چه روزی را در جمعه ها می گذرانید؟
[ترجمه گوگل]چه روزی را در جمعه ها می گذرانید؟
12. Detectives Pembleton and Bayliss had punched out.
[ترجمه ترگمان]کاراگاهان \"Pembleton\" و \"Bayliss\" با مشت زده بیرون
[ترجمه گوگل]معاملهگران Pembleton و Bayliss مشتعل شده بودند
[ترجمه گوگل]معاملهگران Pembleton و Bayliss مشتعل شده بودند
13. My lights would get punched out and I would bawl like a newborn.
[ترجمه ترگمان]نوره ای من با مشت به بیرون مشت می شدند و من مثل یک تازه متولد گریه می کردم
[ترجمه گوگل]چراغ های من منقبض می شوند و من مثل یک نوزاد تازه متولد می شوم
[ترجمه گوگل]چراغ های من منقبض می شوند و من مثل یک نوزاد تازه متولد می شوم
14. The six note left hand rhythm is literally punched out to lend a strong, exultant ring to the proceedings.
[ترجمه ترگمان]این شش آهنگ که به سمت چپ حرکت می کنند، به معنای آن است که به صورت تحت اللفظی، حلقه شادی و نشاط آوری را به روند دادرسی اضافه می کند
[ترجمه گوگل]شش ضلع ریتم دست چپ به معنای واقعی کلمه است که برای دادن یک حلقه قوی و تحسین برانگیز برای جلسات به کار رفته است
[ترجمه گوگل]شش ضلع ریتم دست چپ به معنای واقعی کلمه است که برای دادن یک حلقه قوی و تحسین برانگیز برای جلسات به کار رفته است
پیشنهاد کاربران
کارت زدن و خارج شدن از محل کار
زدن با مشت
کلمات دیگر: