کلمه جو
صفحه اصلی

plotter


معنی : کشنده، نقشه کش، توطئه گر، رسام
معانی دیگر : توطئه چی، تبانی کننده

انگلیسی به فارسی

رسام، کشنده


توطئه گر، نقشه کش


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: one who schemes or conspires with others.

(2) تعریف: an instrument for plotting lines and angles, as on a map or chart.

• planner, schemer; type of printer which produces precise sketches (computers)
a plotter is a person who secretly plans with others to do something that is illegal or wrong, usually against a person or a government.
a plotter is a person or instrument that marks the position of something, for example a ship or plane, on a map or chart.

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] پلاتر ؛ رسم کننده ؛ رسام - رسام،پلاتر - دستگاهی که تصاویر را بوسیله ی قلم هدایت شده توسطکامپیوتر بر روی کاغذ رسم می کند . نگاه کنید به graphics .
[برق و الکترونیک] رسام - پلاتر ابزاری که به طور خودکار مداد یا قلمی را که منحنیهای یک یا چند متغیر را به عنوان تابعی از یک یا چند متغیر دنبال میکند، کنترل می کند.
[ریاضیات] رسام، دستگاه رسم کننده، نمودار نگار

مترادف و متضاد

کشنده (اسم)
killer, plotter, drag man, puller, sorbent, tracker

نقشه کش (اسم)
draftsman, cartographer, planner, plotter, tracer

توطئه گر (اسم)
plotter, subversive

رسام (اسم)
plotter, tracer

جملات نمونه

1. curved plotter
(مکانیک) منحنی نگار،چول نگار

2. The plotter had achieved his purpose.
[ترجمه ترگمان]The به هدفش رسیده بود
[ترجمه گوگل]پلاتر به هدف خود رسید

3. He was neither a plotter nor a courtier.
[ترجمه ترگمان]او نه شیاد بود و نه درباری
[ترجمه گوگل]او نه پلاتر و نه مقتدر بود

4. In the main the need for a plotter is governed by the type of output being generated by the computer.
[ترجمه ترگمان]در اصل، نیاز به a با نوع خروجی تولید شده توسط کامپیوتر اداره می شود
[ترجمه گوگل]در کل نیاز به یک پلاتر توسط نوع خروجی که توسط کامپیوتر تولید می شود، اداره می شود

5. Switch instantly between dynamic graphic plotter displays and alpha-numeric presentations.
[ترجمه ترگمان]تعویض سریع بین نمودارهای گرافیکی پویای گرافیکی و ارائه alpha آلفا - عددی
[ترجمه گوگل]فورا بین صفحه نمایش پلات گرافیکی پلاتر و نمایش آلفای-عددی بسر می برید

6. Thao had been a compulsive plotter, while An, the consummate journalist, had seemed so detached.
[ترجمه ترگمان]در حالی که یک روزنامه نگار تمام این داستان را از خود دور کرده بود، Thao a بود
[ترجمه گوگل]Thao یک پلاتر اجباری بوده است، در حالیکه An، روزنامه نگار باقیمانده، به نظر می رسید جدا از هم بوده است

7. Connecting a plotter to a computer is generally just the same as connecting a printer, at least in terms of the interface.
[ترجمه ترگمان]اتصال یک plotter به کامپیوتر به طور کلی شبیه اتصال یک چاپگر است، حداقل از نظر رابط
[ترجمه گوگل]اتصال پلاتر به رایانه به طور کلی مشابه اتصال پرینتر است، حداقل از لحاظ رابط کاربری

8. The large graph plotter that current home clothing CAD uses the majority is the import equipment, the function is better, but the price is expensive, and the many of them are appropriative.
[ترجمه ترگمان]برنامه ریز اصلی که لباس خانگی کنونی CAD مورد استفاده قرار می گیرد، تجهیزات وارداتی است، اما قیمت آن بهتر است، اما قیمت گران است، و بسیاری از آن ها appropriative هستند
[ترجمه گوگل]پلاتر بزرگ نقشه که لباس خانه CAD در حال حاضر استفاده می کند اکثریت تجهیزات وارداتی است، عملکرد بهتر است، اما قیمت گران است، و بسیاری از آنها مناسب است

9. Function plotter is an excellent mathematics tool for all senior and junior middle school or college students and teachers to draw graph which related to the function expression they inputed.
[ترجمه ترگمان]Function Function یک ابزار ریاضی عالی برای تمام دانش آموزان دبیرستان و دبیرستان و یا دانش آموزان کالج است تا گراف را رسم کنند که مربوط به حالت کارکرد هستند
[ترجمه گوگل]تابع توابع یک ابزار عالی ریاضی برای همه دانش آموزان ارشد و مدرسه راهنمایی و یا دانش آموزان و معلمان کالج برای رسم نمودار است که مربوط به بیان عملکرد آنها inputed

10. We have modern office facilities, including computers, graphic plotter, scanning instrument, printer, duplicating machine, facsimile apparatus etc.
[ترجمه ترگمان]ما دارای امکانات اداری مدرن، از جمله کامپیوتر، طراح گرافیک، ابزار اسکن، چاپگر، دستگاه کپی، دستگاه رونوشت برداری هستیم
[ترجمه گوگل]ما دارای امکانات مدرن اداری، از قبیل رایانه، پلاتر گرافیکی، ابزار اسکن، چاپگر، دستگاه کپی برداری، دستگاه فکس و غیره

11. At last, the print picture of Spray-paint Graph Plotter is given in DMA mode in this paper.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، تصویر چاپی نمودار اسپری رنگ نمودار plotter در حالت DMA در این مقاله داده می شود
[ترجمه گوگل]در نهایت، تصویر چاپی Spot Paint Graph Plotter در حالت DMA در این مقاله ارائه شده است

12. Analyses the reason of apparel pen plotter distortion in theory to reduce the plot error.
[ترجمه ترگمان]تحلیل علت اختلال apparel pen در تئوری برای کاهش خطای نمودار
[ترجمه گوگل]علت تخریب پلیر قلم را در نظر می گیرد تا خطای طرح را کاهش دهد

13. CAD - CAM software operates the plotter during the printing process.
[ترجمه ترگمان]نرم افزار CAD - CAM بر plotter در طول فرآیند چاپ کار می کند
[ترجمه گوگل]نرم افزار CAD - CAM در طی فرآیند چاپ پلاتر عمل می کند

14. Plotter: Device which draws graphics from computer instructions with a pen or other medium.
[ترجمه ترگمان]plotter: دستگاه که گرافیک را از دستورالعمل های کامپیوتر با یک قلم یا رسانه دیگر ترسیم می کند
[ترجمه گوگل]دستگاه Plotter که گرافیک را از دستورالعمل های کامپیوتری با یک قلم یا رسانه دیگر ترسیم می کند

پیشنهاد کاربران

طراح


someone who secretly makes plans to do something illegal or harmful; a conspirator

planner
conspirator
schemer
intriguer



دسیسه گر


کلمات دیگر: