خط قرمز
redline
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• set limits, make restrictions, set rules which cannot be broken
دیکشنری تخصصی
[کامپیوتر] خط قرمز - علامت زدن قسمتی از یک نوشته ی چاپی که تغییر کرده است . این علامت معمولاً یک خط ( اساساً قرمز) در حاشیه یا یک سایه ی خاکستری در ناحیه ی علامت دار است. این علامت با کتابچه های راهنما، قوانین و مقررات و هر جایی که تغییرات به وسیله ی علامت مشخص می شوند به کار می رود.
جملات نمونه
1. They redlined some items on the purchasing list.
[ترجمه ترگمان]آن ها برخی از موارد در فهرست خرید را بررسی می کنند
[ترجمه گوگل]آنها برخی از اقلام را در لیست خرید redlist کرده اند
[ترجمه گوگل]آنها برخی از اقلام را در لیست خرید redlist کرده اند
2. While substantial progress has been made, redlining still exists, and I appreciate the attention you are giving it.
[ترجمه ترگمان]با اینکه پیشرفت قابل توجهی صورت گرفته است، اما هنوز هم وجود دارد، و من از توجهی که شما به آن می کنید قدردانی می کنم
[ترجمه گوگل]در حالی که پیشرفت قابل توجهی صورت گرفته است، redlining هنوز هم وجود دارد، و من از توجه شما به آن به قدردانی است
[ترجمه گوگل]در حالی که پیشرفت قابل توجهی صورت گرفته است، redlining هنوز هم وجود دارد، و من از توجه شما به آن به قدردانی است
3. A golden yellow line replaces that of the Redline Rasbora, and follows an almost identical path from nose to tail.
[ترجمه ترگمان]یک خط زرد طلایی جانشین that redline می شود و مسیر تقریبا مشابهی را از بینی تا دم دنبال می کند
[ترجمه گوگل]یک خط زرد طلایی جایگزین Redline Rasbora است و از مسیر بینی تقریبا یکسان است
[ترجمه گوگل]یک خط زرد طلایی جایگزین Redline Rasbora است و از مسیر بینی تقریبا یکسان است
4. Redline offered one additional hypothesis, pointing out that limited longitudinal data indicate that overall sleep times have been declining, by one or more hours, over the past 20 to 30 years.
[ترجمه ترگمان]redline یک فرضیه دیگر را ارایه کرد و اشاره کرد که داده های طولی محدود نشان می دهند که در طول ۲۰ تا ۳۰ سال گذشته، زمان های خواب کلی کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]Redline یک فرضیه دیگر ارائه داد، اشاره کرد که داده های طولی محدود نشان می دهد که در طول 20 تا 30 سال گذشته، زمان خواب یک یا چند ساعت کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]Redline یک فرضیه دیگر ارائه داد، اشاره کرد که داده های طولی محدود نشان می دهد که در طول 20 تا 30 سال گذشته، زمان خواب یک یا چند ساعت کاهش یافته است
5. A study by Susan Redline and colleagues at Case Western Reserve University School of Medicine showed an inverse correlation between sleep duration and obesity in high-school-age students.
[ترجمه ترگمان]مطالعه ای توسط سوزان redline و همکارانش در دانشکده پزشکی دانشگاه کیس وسترن، همبستگی معکوس بین مدت خواب و چاقی در دانش آموزان دبیرستانی را نشان داد
[ترجمه گوگل]مطالعهی سوزان ریدلین و همکارانش در دانشکده پزشکی دانشگاه پاریس نشان داد که همبستگی معکوس بین مدت خواب و چاقی در دانش آموزان دبیرستان وجود دارد
[ترجمه گوگل]مطالعهی سوزان ریدلین و همکارانش در دانشکده پزشکی دانشگاه پاریس نشان داد که همبستگی معکوس بین مدت خواب و چاقی در دانش آموزان دبیرستان وجود دارد
6. The bomber is redline at 700 miles an hour.
[ترجمه ترگمان]این بمب گذار در حدود ۷۰۰ مایل در ساعت رانندگی می کند
[ترجمه گوگل]بمب افکن در ساعت 700 مایل در ساعت است
[ترجمه گوگل]بمب افکن در ساعت 700 مایل در ساعت است
7. Redline of this engine is at 4200 RPM.
[ترجمه ترگمان]سرعت این موتور در ۴۲۰۰ RPM
[ترجمه گوگل]Redline این موتور در 4200 دور در دقیقه است
[ترجمه گوگل]Redline این موتور در 4200 دور در دقیقه است
8. Can ArcelorMittal Step Over Policy Redline?
[ترجمه ترگمان]آیا می تواند بر روی سیاست گذاری سیاست گام بردارد؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید ArcelorMittal گام بر سیاست Redline؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید ArcelorMittal گام بر سیاست Redline؟
9. Hot Wheels Classics: The Redline Era proudly showcases more than 500 spectacular color photos so some of the finest cars of this groundbreaking time.
[ترجمه ترگمان]چرخ های باحال کلاسیک: عصر redline با افتخار بیش از ۵۰۰ عکس رنگی تماشایی را به نمایش می گذارد، بنابراین برخی از بهترین ماشین های این زمان پیشگامانه، را به نمایش می گذارد
[ترجمه گوگل]کلاسیک های داغ Wheels of Redline با افتخار نشان می دهد بیش از 500 عکس های رنگی بسیار جذاب، بنابراین برخی از بهترین اتومبیل های این زمان پیشگامانه
[ترجمه گوگل]کلاسیک های داغ Wheels of Redline با افتخار نشان می دهد بیش از 500 عکس های رنگی بسیار جذاب، بنابراین برخی از بهترین اتومبیل های این زمان پیشگامانه
10. It is said that the newly designed bomber is redlined at 850 miles an hour.
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که بمب گذار تازه طراحی شده در حدود ۸۵۰ مایل در ساعت حرکت می کند
[ترجمه گوگل]گفته شده است که بمب افکن جدید طراحی شده در 850 مایل در ساعت تجاوز می کند
[ترجمه گوگل]گفته شده است که بمب افکن جدید طراحی شده در 850 مایل در ساعت تجاوز می کند
11. Not often shipped out in quantities, specimens are usually acquired as odd fish found in Redline Rasbora collections.
[ترجمه ترگمان]نمونه های تهیه شده معمولا به عنوان ماهی غیر معمول که در مجموعه های redline Rasbora یافت می شوند، به دست می آیند
[ترجمه گوگل]اغلب در مقادیر حمل نمی شود، نمونه ها معمولا به عنوان ماهی عجیب و غریب در مجموعه های Redline Rasbora یافت می شود
[ترجمه گوگل]اغلب در مقادیر حمل نمی شود، نمونه ها معمولا به عنوان ماهی عجیب و غریب در مجموعه های Redline Rasbora یافت می شود
12. Black stripped Rasbora Quite often a stray species arrives with the Redline Rasbora, but it is rarely shipped in quantities.
[ترجمه ترگمان]Black stripped تقریبا اغلب یک گونه سرگردان با the Rasbora می رسد، اما به ندرت در مقادیر حمل می شود
[ترجمه گوگل]راسبور سیاه و سفید اغلب گونه های گمشده با Redline Rasbora وارد می شوند، اما به ندرت در مقدار آنها حمل می شود
[ترجمه گوگل]راسبور سیاه و سفید اغلب گونه های گمشده با Redline Rasbora وارد می شوند، اما به ندرت در مقدار آنها حمل می شود
13. Yet is one single feature from decades past that still defines for many their greatest: the Redline.
[ترجمه ترگمان]با این حال، تنها یک ویژگی از چند دهه گذشته است که هنوز برای بسیاری از بزرگ ترین آن ها تعریف می شود: the
[ترجمه گوگل]با این حال یکی از ویژگی های یک دهه گذشته است که هنوز هم برای بسیاری از بزرگترین آنها Redline را تعریف می کند
[ترجمه گوگل]با این حال یکی از ویژگی های یک دهه گذشته است که هنوز هم برای بسیاری از بزرگترین آنها Redline را تعریف می کند
14. Research "clearly has shown [that] individuals getting insufficient amounts of sleep are more likely to be obese and gain weight over time, " Dr. Redline says.
[ترجمه ترگمان]دکتر redline می گوید، تحقیقات \"به وضوح نشان داده است که افرادی که مقادیر ناکافی از خواب را دریافت می کنند، بیشتر در طول زمان چاق و چاق می شوند\"
[ترجمه گوگل]تحقیقات 'به وضوح نشان داده است [که] افرادی که میزان کمبود خواب را در معرض ابتلا به چاقی قرار می دهند و در طول زمان افزایش می یابند،' دکتر Redline می گوید
[ترجمه گوگل]تحقیقات 'به وضوح نشان داده است [که] افرادی که میزان کمبود خواب را در معرض ابتلا به چاقی قرار می دهند و در طول زمان افزایش می یابند،' دکتر Redline می گوید
15. It may also be that spending more time awake simply provides more opportunities to snack, Dr. Redline says.
[ترجمه ترگمان]دکتر redline می گوید ممکن است این مساله هم چنین باشد که صرف زمان بیشتری برای بیداری فرصت های بیشتری را برای اسنک ها فراهم می کند
[ترجمه گوگل]دکتر Redline می گوید ممکن است این نیز باشد که بیدار شدن بیشتر وقت صرف شود به سادگی فرصت های بیشتری برای میان وعده فراهم می کند
[ترجمه گوگل]دکتر Redline می گوید ممکن است این نیز باشد که بیدار شدن بیشتر وقت صرف شود به سادگی فرصت های بیشتری برای میان وعده فراهم می کند
پیشنهاد کاربران
لغو کردن ( یک پروژه )
کلمات دیگر: