دستگاه جنبی
peripheral device
دستگاه جنبی
انگلیسی به فارسی
دستگاه جنبی
دستگاه ثانوی، دستگاه جنبی
انگلیسی به انگلیسی
• equipment that is connected to a computer (printer, keyboard, etc.)
دیکشنری تخصصی
[کامپیوتر] دستگاه پیرامونی ؛ دستگاه جانبی؛دستگاه جنبی
[ریاضیات] دستگاه جانبی
[ریاضیات] دستگاه جانبی
جملات نمونه
1. The commonest peripheral devices are undoubtedly printers, with the majority being dot-matrix types, including some letter-quality machines.
[ترجمه ترگمان]رایج ترین وسایل جانبی بدون شک چاپگر هستند، با اکثر انواع نقطه - ماتریس، از جمله برخی ماشین های با کیفیت نامه
[ترجمه گوگل]دستگاه های معمولی محیطی بدون شک چاپگرها هستند، اکثریت انواع dot matrix، از جمله برخی از دستگاه های با کیفیت با کیفیت هستند
[ترجمه گوگل]دستگاه های معمولی محیطی بدون شک چاپگرها هستند، اکثریت انواع dot matrix، از جمله برخی از دستگاه های با کیفیت با کیفیت هستند
2. Here the maintenance of the peripheral devices used to access and present the information will be essential.
[ترجمه ترگمان]در اینجا نگهداری وسایل جانبی مورد استفاده برای دسترسی و ارائه اطلاعات ضروری خواهد بود
[ترجمه گوگل]در اینجا تعمیر و نگهداری دستگاه های جانبی مورد استفاده برای دسترسی و ارائه اطلاعات ضروری است
[ترجمه گوگل]در اینجا تعمیر و نگهداری دستگاه های جانبی مورد استفاده برای دسترسی و ارائه اطلاعات ضروری است
3. Its software includes digital signal processing algorithms, peripheral device controlling algorithms, and controlling DC motor and BLDC motor algorithms.
[ترجمه ترگمان]نرم افزار آن شامل الگوریتم های پردازش سیگنال دیجیتال، الگوریتم های کنترل ابزار محیطی، و کنترل موتور DC و الگوریتم های موتور BLDC است
[ترجمه گوگل]نرم افزار آن شامل الگوریتم پردازش سیگنال دیجیتال، الگوریتم های کنترل کننده دستگاه های جانبی و کنترل موتور DC و الگوریتم های موتور BLDC می باشد
[ترجمه گوگل]نرم افزار آن شامل الگوریتم پردازش سیگنال دیجیتال، الگوریتم های کنترل کننده دستگاه های جانبی و کنترل موتور DC و الگوریتم های موتور BLDC می باشد
4. HT1626 is a peripheral device specially designed for I/O type MCU used to expand the display capability. The max.
[ترجمه ترگمان]HT۱۶۲۶ یک وسیله جانبی است که برای من \/ O نوع MCU برای گسترش قابلیت نمایش طراحی شده است حداکثر
[ترجمه گوگل]HT1626 یک دستگاه جانبی است که به ویژه برای نوع I / O MCU مورد استفاده برای گسترش توانایی صفحه نمایش طراحی شده است حداکثر
[ترجمه گوگل]HT1626 یک دستگاه جانبی است که به ویژه برای نوع I / O MCU مورد استفاده برای گسترش توانایی صفحه نمایش طراحی شده است حداکثر
5. Select the appropriate peripheral device to achieve the intended purpose.
[ترجمه ترگمان]ابزار محیطی مناسب را برای رسیدن به هدف مورد نظر انتخاب کنید
[ترجمه گوگل]برای دستیابی به هدف مورد نظر، دستگاه محیطی مناسب را انتخاب کنید
[ترجمه گوگل]برای دستیابی به هدف مورد نظر، دستگاه محیطی مناسب را انتخاب کنید
6. With the development of network and personal computer peripheral device, data communication in electrical signal mode becomes more and more important.
[ترجمه ترگمان]با توسعه شبکه و ابزار محیطی شخصی، ارتباط داده ها در حالت سیگنال الکتریکی بیشتر و مهم تر می شود
[ترجمه گوگل]با توسعه شبکه و دستگاه های شخصی رایانه شخصی، انتقال داده ها در حالت سیگنال الکتریکی بیشتر و بیشتر مهم می شود
[ترجمه گوگل]با توسعه شبکه و دستگاه های شخصی رایانه شخصی، انتقال داده ها در حالت سیگنال الکتریکی بیشتر و بیشتر مهم می شود
7. A third is transput instructions, requiring a field to specify one from a range of peripheral devices.
[ترجمه ترگمان]یک سوم دستورالعمل transput است، که نیاز به یک میدان برای مشخص کردن یکی از طیف وسیعی از وسایل جانبی دارد
[ترجمه گوگل]سومین دستورالعمل انتقال است که نیاز به یک فیلد برای مشخص کردن یکی از طیف وسیعی از دستگاه های جانبی دارد
[ترجمه گوگل]سومین دستورالعمل انتقال است که نیاز به یک فیلد برای مشخص کردن یکی از طیف وسیعی از دستگاه های جانبی دارد
8. Currently, Sun customers pay service and support charges for each hardware configuration and an additional fee for each peripheral device.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، مشتریان سان هزینه خدمات و هزینه های پشتیبانی برای هر پیکربندی سخت افزار و هزینه اضافی برای هر دستگاه محیطی را پرداخت می کنند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، مشتریان خورشید خدمات و پرداخت هزینه برای هر پیکربندی سخت افزاری و هزینه اضافی برای هر دستگاه جانبی را پرداخت می کنند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، مشتریان خورشید خدمات و پرداخت هزینه برای هر پیکربندی سخت افزاری و هزینه اضافی برای هر دستگاه جانبی را پرداخت می کنند
9. This paper research combine 80C196KB SCM of MCS-96 series with peripheral device to realize a trigger control of three phases full-control bridge SCR.
[ترجمه ترگمان]این تحقیق با ترکیب ۸۰ C۱۹۶KB SCM از سری - ۹۶ با دستگاه محیطی ترکیب می شود تا کنترل محرک سه مرحله بر روی SCR را کنترل کند
[ترجمه گوگل]این تحقیق مقاله ترکیب SCM 80C196KB سری MCS-96 با دستگاه های محیطی برای تحقق بخشیدن به کنترل ماشه ای از SCR پل کامل کنترل سه مرحله ای است
[ترجمه گوگل]این تحقیق مقاله ترکیب SCM 80C196KB سری MCS-96 با دستگاه های محیطی برای تحقق بخشیدن به کنترل ماشه ای از SCR پل کامل کنترل سه مرحله ای است
10. A tactile feedback system including multiple motors is provided for a peripheral device.
[ترجمه ترگمان]یک سیستم بازخورد لمسی از جمله چندین موتور برای یک دستگاه محیطی فراهم شده است
[ترجمه گوگل]یک سیستم بازخورد لمسی از جمله موتورهای چندگانه برای یک وسیله جانبی ارائه شده است
[ترجمه گوگل]یک سیستم بازخورد لمسی از جمله موتورهای چندگانه برای یک وسیله جانبی ارائه شده است
11. We selected the S3C44B0X embedded microprocessor and configured image acquisition peripheral device to set up the hardware platform of machine vision system.
[ترجمه ترگمان]ما the توکار را انتخاب کردیم و برای راه اندازی پلت فرم سخت افزار سیستم بینایی ماشین پیکربندی تصویر را پیکربندی کردیم
[ترجمه گوگل]ما میکروپروسسور جاسازی شده S3C44B0X را انتخاب کردیم و دستگاه محیطی را برای پیکربندی تصویر برای تنظیم پلاتفرم سخت افزاری سیستم دید ماشین دیدیم
[ترجمه گوگل]ما میکروپروسسور جاسازی شده S3C44B0X را انتخاب کردیم و دستگاه محیطی را برای پیکربندی تصویر برای تنظیم پلاتفرم سخت افزاری سیستم دید ماشین دیدیم
12. A term applied to a program that requires a particular peripheral device or type of device.
[ترجمه ترگمان]اصطلاحی که به یک برنامه کاربردی اطلاق می شود که نیاز به یک وسیله جانبی خاص یا نوع دستگاه دارد
[ترجمه گوگل]یک اصطلاح برای یک برنامه کاربردی که نیاز به یک دستگاه جانبی خاص یا نوع دستگاه دارد
[ترجمه گوگل]یک اصطلاح برای یک برنامه کاربردی که نیاز به یک دستگاه جانبی خاص یا نوع دستگاه دارد
13. The most common values are which means one character at a time ("unbuffered"), and a number like 1024 or 4096 that corresponds to a physical block size on a peripheral device.
[ترجمه ترگمان]رایج ترین مقادیر به معنی یک کاراکتر در یک زمان (\"unbuffered\")، و عددی مانند ۱۰۲۴ یا ۴۰۹۶ است که مربوط به اندازه بلوک فیزیکی بر روی یک وسیله جانبی است
[ترجمه گوگل]رایج ترین مقادیر یعنی یک حرف در یک زمان ('unbuffered') و یک عدد مانند 1024 یا 4096 که مربوط به اندازه بلوک فیزیکی بر روی یک دستگاه جانبی محسوب می شود
[ترجمه گوگل]رایج ترین مقادیر یعنی یک حرف در یک زمان ('unbuffered') و یک عدد مانند 1024 یا 4096 که مربوط به اندازه بلوک فیزیکی بر روی یک دستگاه جانبی محسوب می شود
کلمات دیگر: