1. They'd pulled the registry office down which then left an open space.
[ترجمه ترگمان]آن ها دفتر ثبت را پایین کشیده بودند و بعد فضای باز را ترک کرده بودند
[ترجمه گوگل]آنها دفتر ریاست را پایین کشیدند و سپس فضای باز را ترک کردند
2. The registry holds records of all major operations.
[ترجمه ترگمان]این ثبت سوابق همه عملیات های اصلی را ثبت می کند
[ترجمه گوگل]رجیستری پرونده های مربوط به تمام عملیات اصلی را نگه می دارد
3. The map is kept at the local land registry.
[ترجمه ترگمان]این نقشه در مرکز ثبت زمین محلی نگهداری می شود
[ترجمه گوگل]نقشه در رجیستر زمین محلی نگهداری می شود
4. The public registry in Panama City keeps computerized records of all companies.
[ترجمه ترگمان]ثبت عمومی در پاناما، سوابق کامپیوتری همه شرکت ها را حفظ می کند
[ترجمه گوگل]رجیستری عمومی در پاناما شهر سوابق کامپیوتری همه شرکت ها را نگه می دارد
5. It agreed to set up a central registry of arms sales.
[ترجمه ترگمان]توافق شد که یک مرکز ثبت مرکزی فروش اسلحه راه اندازی شود
[ترجمه گوگل]این موافقت کرد که یک رجیستری مرکزی از فروش اسلحه ایجاد کند
6. There is no central registry that ensures that only a tiny percentage of women will receive the label.
[ترجمه ترگمان]هیچ ثبت مرکزی وجود ندارد که تضمین کند که تنها درصد کمی از زنان برچسب را دریافت خواهند کرد
[ترجمه گوگل]هیچ رجیستری مرکزی وجود ندارد که اطمینان حاصل کند که تنها درصد کمی از زنان برچسب را دریافت می کنند
7. They were also married in a registry office.
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین در یک دفتر ثبت ازدواج کردند
[ترجمه گوگل]آنها نیز در یک دفتر رجیستری ازدواج کردند
8. They were married at a registry office and had a quiet reception.
[ترجمه ترگمان]آن ها در یک دفتر مشترک ازدواج کردند و مراسم پذیرایی خاموش برگزار شد
[ترجمه گوگل]آنها در دفتر ثبت احوال ازدواج کردند و پذیرای آرام بودند
9. The offices, in an old registry office, are still being worked on.
[ترجمه ترگمان]ادارات، در یک دفتر ثبت قدیمی، هنوز در حال کار کردن هستند
[ترجمه گوگل]دفاتر، در دفتر رجیستری قدیمی، هنوز در حال کار هستند
10. The two birth registry controls were chosen by staff employed at the central register in Southport.
[ترجمه ترگمان]دو کنترل ثبت تولد توسط کارکنان شاغل در مرکز ثبت مرکزی در Southport انتخاب شدند
[ترجمه گوگل]کنترل های ثبت نام دو تولد توسط کارکنان استخدام شده در ثبت مرکزی در Southport انتخاب شدند
11. The Companies' Registry will also require a resolution completed by both the mortgagee and the mortgagor.
[ترجمه ترگمان]ثبت شرکت های داخل کشور همچنین نیازمند یک قطعنامه تکمیل شده از سوی the و the است
[ترجمه گوگل]رجیستر شرکت ها همچنین نیاز به یک قطعنامه توسط هر دو وام گیرنده و وام گیرنده دارد
12. Proper notice through registry recordings can be accomplished without having to set up a universal or central registry.
[ترجمه ترگمان]اطلاع مناسب از طریق ثبت ثبت می تواند بدون نیاز به ایجاد یک مرکز ثبت عمومی یا مرکزی انجام شود
[ترجمه گوگل]اطلاع دقیق از طریق ضبط رجیستری بدون نیاز به راه اندازی یک رجیستر جهانی یا مرکزی انجام می شود
13. The researchers used a cancer registry and found that 419 were diagnosed with stomach cancer by 199
[ترجمه ترگمان]محققان از یک مرکز ثبت سرطان استفاده کردند و دریافتند که حدود ۱۹۹ بیمار مبتلا به سرطان معده تشخیص داده شده اند
[ترجمه گوگل]محققان از یک رجیستر سرطان استفاده کرده و دریافتند که 419 مورد سرطان معده با 199 مورد تشخیص داده شده است
14. The witnesses were people who worked at the registry office.
[ترجمه ترگمان]شهود افرادی بودند که در اداره ثبت کار می کردند
[ترجمه گوگل]شاهدان افرادی بودند که در دفتر ریاست کار می کردند
15. If you're tying the knot at a registry office, this timeless style is ideal.
[ترجمه ترگمان]اگر می خواهید گره را در دفتر ثبت گره بزنید، این سبک ماندگار ایده آل است
[ترجمه گوگل]اگر شما گره را در دفتر رجیستری متصل می کنید، این سبک بی انتها ایده آل است