کلمه جو
صفحه اصلی

print shop


مغازه ی چاپ کارت ویزیت و غیره، چاپخانه (printing office هم می گویند)

انگلیسی به فارسی

مغازهی چاپ کارت ویزیت و غیره، چاپخانه (printing office هم می‌گویند)


دکان پوستر فروشی، فروشگاه عکس‌های چاپی


فروشگاه چاپ


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: an establishment where printing is done; printing office.
مشابه: press

(2) تعریف: a shop that sells prints, art reproductions, or the like.

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] بسته گرافیکی ساده که چندین خدمت چاپی را بخوبی انجام می دهد

جملات نمونه

1. I paid a visit to my local print shop.
[ترجمه ترگمان] من یه سری به مغازه print محلی دادم
[ترجمه گوگل]من به فروشگاه چاپی محلی مراجعه کردم

2. Neighborbood filling stations, laundries, and print shops suddenly find themselves facing an avalanche of rules and reporting requirements.
[ترجمه ترگمان]پمپ های بنزین، laundries، و فروشگاه های چاپ ناگهان خود را در مقابل بهمن قوانین و الزامات گزارش دهی می یابند
[ترجمه گوگل]ایستگاه های پر زرق و برق، لباس های شسته شده، و مغازه های چاپخانه به طور ناگهانی خود را در معرض بهمن از قوانین و گزارش مورد نیاز است

3. Fifthly, we will settle the print shop and the sample before September
[ترجمه ترگمان]پنجم، پیش از ماه سپتامبر، ما این کارگاه چاپی و نمونه را حل خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]پنجم ما فروشگاه چاپ و نمونه را قبل از ماه سپتامبر برپا خواهیم کرد

4. The print shop ran off 000 copies of the newspaper.
[ترجمه ترگمان]فروش این روزنامه بیش از ۱۰۰،۰۰۰ نسخه از روزنامه بود
[ترجمه گوگل]فروشگاه چاپی هزار نسخه روزنامه را رد کرد

5. The print shop ran off a thousand copies of the newspaper.
[ترجمه ترگمان]روزنامه چاپ هزار نسخه از روزنامه را چاپ کرد
[ترجمه گوگل]فروشگاه چاپی یک هزار نسخه از روزنامه را خاموش کرد

6. Originally an industrial area, it evolved into a home for print shops, laundries and studios.
[ترجمه ترگمان]این شهر که در اصل یک منطقه صنعتی است، به خانه ای برای فروشگاه های چاپی، laundries و استودیوها تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]در اصل یک منطقه صنعتی، آن را به یک خانه برای فروشگاه های چاپی، لباس های شسته شده و استودیو تبدیل شده است

7. And their full-color prints of graphics and photographs are beginning to rival the quality of commercial print shops.
[ترجمه ترگمان]و چاپ کامل آن ها از گرافیک و عکس ها شروع به رقابت با کیفیت فروشگاه های چاپ تجاری کرده است
[ترجمه گوگل]چاپ تمام رنگی گرافیک و عکس ها شروع به رقابت با کیفیت فروشگاه های چاپی تجاری می کنند

8. By day he was a sullen apprentice at a local print shop.
[ترجمه ترگمان]او امروز یک شاگرد ترش رو در یک مغازه چاپ محلی بود
[ترجمه گوگل]روزی او یک شاگرد آرام در یک فروشگاه چاپی محلی بود

9. Today, in Beijing, Shanghai alleys, everywhere you can see the all sizes quick print shop.
[ترجمه ترگمان]امروزه، در پکن، کوچه های شانگهای، هر جایی که شما می توانید همه sizes را ببینید که به سرعت چاپ می شوند
[ترجمه گوگل]امروز، در پکن، کوچه شانگهای، در همه جا شما می توانید تمام فروشگاه های چاپ سریع را ببینید


کلمات دیگر: