پراندن، پریدن کامپیوتر : خارج شدن
popping
پراندن، پریدن کامپیوتر : خارج شدن
انگلیسی به فارسی
ظاهر شدن، ترکیدن، زدن، پراندن، بی مقدمه اوردن، بی مقدمه فشار اوردن، ترکاندن، با صدا ترکیدن، برهن گذاردن، بسرعت عملی انجام دادن
دیکشنری تخصصی
[کامپیوتر] خارج شدن ؛ پریدن ؛ پراندن
جملات نمونه
1. she kept popping aspirin pills
مرتبا قرص آسپرین بالا می انداخت.
2. suddenly they started popping at us
ناگهان به ما تیراندازی کردند.
3. the children were popping raisins into their mouths
بچه ها کشمش در دهان خود می انداختند.
4. the reporters kept popping questions
خبرنگاران مرتب سئوال می کردند.
5. my mother was busy popping corn
مادرم مشغول بو دادن ذرت بود.
پیشنهاد کاربران
ترکاندن
خشخاش
Eyes popping
بیرون زدن چشم از حدقه
His eyes were popping
چشم هایش از حدقه بیرون زده بود
بیرون زدن چشم از حدقه
His eyes were popping
چشم هایش از حدقه بیرون زده بود
پاپ رقصیدن
کلمات دیگر: