1. the invasion of privacy of a newly married couple
به هم زدن خلوت یک زوج تازه ازدواج کرده
2. to disturb someone's privacy
خلوت کسی را به هم زدن
3. to invade someone's privacy
خلوت کسی را به هم زدن
4. to respect others' privacy
ملاحظه ی آسایش دیگران را کردن
5. to violate someone's privacy
خلوت کسی را به هم زدن
6. to intrude upon another's privacy
مخل خلوت دیگری شدن
7. i enjoy writing in the privacy of my house
من دوست دارم در خلوت خانه ام چیز بنویسم.
8. the government respects the citizens' privacy
دولت حق شهروندان به پنهان داری را محترم می شمارد.
9. he disliked the disturbance of his privacy
دوست نمی داشت کسی خلوتش را برهم زند.
10. Our privacy should not be violated.
[ترجمه ترگمان]حریم خصوصی ما نباید نقض شود
[ترجمه گوگل]حریم خصوصی ما نباید نقض شود
11. He was a man who cherished his privacy.
[ترجمه ترگمان]او مردی بود که حریم خصوصی خود را حفظ کرده بود
[ترجمه گوگل]او مردی بود که حریم خصوصی اش را حفظ کرد
12. People here like their freedom and privacy.
[ترجمه ترگمان]مردم اینجا آزادی و حریم خصوصی شان را دوست دارند
[ترجمه گوگل]مردم اینجا مانند آزادی و حفظ حریم خصوصی خود هستند
13. I tell you this in strict privacy.
[ترجمه ترگمان]اینو تو حریم خصوصی خودم بهت میگم
[ترجمه گوگل]من این را در حفظ حریم خصوصی به شما می گویم
14. Account details are encrypted to protect privacy.
[ترجمه ترگمان]جزییات حساب برای حفاظت از حریم خصوصی رمزنگاری شده است
[ترجمه گوگل]جزئیات حساب برای حفاظت از حریم خصوصی رمزگذاری می شوند
15. California's state Constitution includes a guarantee of privacy.
[ترجمه ترگمان]قانون اساسی ایالت کالیفرنیا شامل تضمین حریم خصوصی است
[ترجمه گوگل]قانون اساسی ایالت کالیفرنیا شامل تضمین حریم خصوصی است
16. The newspaper breached the code of conduct on privacy.
[ترجمه ترگمان]این روزنامه قانون رفتار با حریم خصوصی را نقض کرده است
[ترجمه گوگل]این روزنامه قوانین مربوط به حریم خصوصی را نقض کرد
17. These phone calls are a gross invasion of privacy.
[ترجمه ترگمان]این تماس های تلفنی نوعی تهاجم بزرگ به حریم خصوصی هستند
[ترجمه گوگل]این تماس های تلفنی یک حمله ناگهانی به حریم خصوصی است