1. Where can I plug in my hairdryer?
[ترجمه محیا] من کجا میتونم سشوارم را به پریز بزنم؟
[ترجمه علیرضا] وصل کردن باتری
[ترجمه ترگمان]کجا میتونم in رو قطع کنم؟
[ترجمه گوگل]کجا می توانم سشوار را وصل کنم؟
2. Could you plug in the electric kettle,please?
[ترجمه احمد] میشه لطفا کتری الکتریکی رو به پریز بزنی.
[ترجمه ترگمان]میشه لطفا کتری رو خاموش کنی؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید در کتری الکتریکی وصل کنید، لطفا؟
3. The girl let her mother plug in the TV set.
[ترجمه ترگمان]دختر اجازه داد که مادرش به دستگاه تلویزیون وصل شود
[ترجمه گوگل]دختر اجازه مادرش را به تلویزیون وصل می کند
4. They used electricity from a plug in the garage.
[ترجمه ترگمان]آن ها از برق در گاراژ استفاده کردند
[ترجمه گوگل]آنها از برق در گاراژ استفاده می کردند
5. Where can I plug in my hairdrier?
[ترجمه ترگمان]کجا میتونم in رو قطع کنم؟
[ترجمه گوگل]کجا می توانم موهای خود را وصل کنم؟
6. I went down on one knee to plug in the vacuum cleaner.
[ترجمه ترگمان]من روی یک زانو نشستم تا جاروبرقی را تمیز کنم
[ترجمه گوگل]من برای یک جارو برقی یک زانو زدم
7. He knew I didn't plug in to what he was talking about.
[ترجمه ترگمان]او می دانست که من به چیزی که او در این مورد حرف می زد نشدم
[ترجمه گوگل]او می دانست که من به چیزی که در آن صحبت می کنم وصل نمی شود
8. There were fewer temporary engineers to plug in in that city because of low pay.
[ترجمه ترگمان]مهندسین موقت کمتری در این شهر به خاطر حقوق کم به این شهر وصل می شدند
[ترجمه گوگل]به دلیل پرداخت کم، مهندسین موقت کمتر به این شهر وصل شده بودند
9. Is there a plug in the bedroom that I can use for my hairdryer?
[ترجمه ترگمان]آیا در اتاق خوابی هست که من می توانم برای hairdryer از آن استفاده کنم؟
[ترجمه گوگل]آیا در اتاق خواب وجود دارد که می توانم برای سشوار استفاده کنم؟
10. Joe put the plug in the sink and squeezed some detergent over the dishes.
[ترجمه ترگمان]جو ظرف شویی را در ظرف شویی گذاشت و مواد شوینده را روی غذاها ریخت
[ترجمه گوگل]جو پلاگین را در سینک گذاشت و بعضی مواد شوینده را بر روی ظروف فشار داد
11. She put the plug in the sink and filled it with cold water.
[ترجمه ترگمان]the را در ظرف شویی گذاشت و آن را با آب سرد پر کرد
[ترجمه گوگل]او پلاگین را در غرق گذاشت و آن را با آب سرد پر کرد
12. Put the plug in the sink and run some water.
[ترجمه ترگمان]the را در سینک بریزید و کمی آب بردارید
[ترجمه گوگل]پلاگین را در سینک بگذارید و آب کم کنید
13. Put the plug in the socket.
[ترجمه ترگمان]the را در پریز بگذارید
[ترجمه گوگل]پلاگین را در سوکت قرار دهید
14. I plug in on the world news for 30 minutes each night through TV.
[ترجمه ترگمان]هر شب اخبار جهان را به مدت ۳۰ دقیقه از طریق تلویزیون پخش می کنم
[ترجمه گوگل]من هر شب از طریق تلویزیون 30 دقیقه در دنیای اینترنت وصل می کنم
15. Just plug in a phone number.
[ترجمه ترگمان]فقط یک شماره تلفن را وصل کنید
[ترجمه گوگل]فقط یک شماره تلفن را وارد کنید