• pentium microprocessor, relatively new central processing unit from the intel corporation (computers)
pentium
انگلیسی به انگلیسی
دیکشنری تخصصی
[کامپیوتر] پنتیوم ریز پردازنده ای بسیار قوی که در سال 1993، شرکت intel آن را معرفی کرد. این ریز پردازنده به طور نرم افزاری با ریز پردازنده ی 8088 سازگار است . نگاه کنید که microprocessor .
[برق و الکترونیک] پنتیوم نشانه تجاری شرکت اینتل برای ریز پردازنده های 32 بیتی سری 500 که واحدهای پردازش مرکزی (CUP) سریع برای کامیپوترهای شخصی ،سرور و ابر کامپیوترها هستند. هر قطعه از 5/5 میلیون ترانزیستور تشکیل شده است و می تواند 70 میلیون جمع را در ثانیه انجام دهد . انواع مختلف آن تا سرعت 200mhz موجود هستند .
[برق و الکترونیک] پنتیوم نشانه تجاری شرکت اینتل برای ریز پردازنده های 32 بیتی سری 500 که واحدهای پردازش مرکزی (CUP) سریع برای کامیپوترهای شخصی ،سرور و ابر کامپیوترها هستند. هر قطعه از 5/5 میلیون ترانزیستور تشکیل شده است و می تواند 70 میلیون جمع را در ثانیه انجام دهد . انواع مختلف آن تا سرعت 200mhz موجود هستند .
جملات نمونه
1. It needs time to recoup its investment in Pentium, and still has plenty left to milk in the 8048
[ترجمه ترگمان]این به زمان نیاز دارد تا سرمایه گذاری اش در پنتیوم را جبران کند، و هنوز مقدار زیادی برای شیر در ۸۰۴۸ باقی مانده است
[ترجمه گوگل]وقت آن است که سرمایه گذاری خود را در Pentium به دست بیاوریم، و در سال 8048 نیز مقدار زیادی از آن را به دست می آوریم
[ترجمه گوگل]وقت آن است که سرمایه گذاری خود را در Pentium به دست بیاوریم، و در سال 8048 نیز مقدار زیادی از آن را به دست می آوریم
2. That question becomes increasingly important as the Pentium class of personal computers moves through its lifespan.
[ترجمه ترگمان]این سوال به طور فزاینده ای مهم می شود چون کلاس پنتیوم کامپیوترهای شخصی در طول عمر خود حرکت می کند
[ترجمه گوگل]این سوال به طور فزاینده ای اهمیت می یابد، زیرا کلاس پنتیوم از رایانه های شخصی از طریق طول عمر خود حرکت می کند
[ترجمه گوگل]این سوال به طور فزاینده ای اهمیت می یابد، زیرا کلاس پنتیوم از رایانه های شخصی از طریق طول عمر خود حرکت می کند
3. Id says Quake requires a Pentium, though it will run slowly on a 66 or 100 megahertz 8048
[ترجمه ترگمان]نهاد می گوید که زلزله نیاز به یک پنتیوم دارد، هر چند که این زلزله به مدت ۶۶ یا ۱۰۰ مگا مگاهرتز پخش خواهد شد
[ترجمه گوگل]Id می گوید Quake نیاز به یک پنتیوم دارد، هرچند آن را به آرامی در 80 یا 80 مگا هرتز اجرا می کند
[ترجمه گوگل]Id می گوید Quake نیاز به یک پنتیوم دارد، هرچند آن را به آرامی در 80 یا 80 مگا هرتز اجرا می کند
4. The Pentium chip-powered machines will run at 133 megahertz or more and cost about $ 500.
[ترجمه ترگمان]ماشین های پنتیوم - ۱۳۳ مگاهرتز یا بیشتر هزینه خواهند داشت و هزینه آن ۵۰۰ دلار خواهد بود
[ترجمه گوگل]دستگاه های تراشه Pentium با 133 مگا هرتز یا بیشتر و قیمت حدود 500 دلار هزینه خواهند داشت
[ترجمه گوگل]دستگاه های تراشه Pentium با 133 مگا هرتز یا بیشتر و قیمت حدود 500 دلار هزینه خواهند داشت
5. The company also showed off a new 166-megahertz Pentium Presario computer by launching games that place great demands on the processor.
[ترجمه ترگمان]این شرکت همچنین یک کامپیوتر پنتیوم Presario با ۱۶۶ میلیون کامپیوتر را با اجرای بازی هایی که تقاضاهای بسیار زیادی را روی پردازنده انجام می دهند، نشان داد
[ترجمه گوگل]این شرکت همچنین یک کامپیوتر جدید 166 مگا هرتز Pentium Presario را با راه اندازی بازی هایی که خواسته های بزرگ را در پردازنده قرار داده است نشان داد
[ترجمه گوگل]این شرکت همچنین یک کامپیوتر جدید 166 مگا هرتز Pentium Presario را با راه اندازی بازی هایی که خواسته های بزرگ را در پردازنده قرار داده است نشان داد
6. Intel cut prices on some Pentium chips as much as 40 percent last quarter.
[ترجمه ترگمان]اینتل بر روی برخی از چیپ های پنتیوم به اندازه ۴۰ درصد در ربع گذشته قیمت را کاهش داد
[ترجمه گوگل]اینتل قیمت برخی از تراشه های پنتیوم را به 40 درصد در سه ماهه گذشته کاهش داد
[ترجمه گوگل]اینتل قیمت برخی از تراشه های پنتیوم را به 40 درصد در سه ماهه گذشته کاهش داد
7. By comparison, older Pentium computers are surrounded by chips that can transfer data at up to 50 megabytes per second.
[ترجمه ترگمان]با مقایسه، کامپیوترهای Pentium قدیمی تر توسط چیپ ها احاطه شده اند که می توانند داده ها را تا ۵۰ مگابایت در ثانیه انتقال دهند
[ترجمه گوگل]در مقایسه با رایانه های قدیمی تر Pentium، تراشه هایی که می توانند داده ها را تا 50 مگابایت در ثانیه منتقل کنند، احاطه شده است
[ترجمه گوگل]در مقایسه با رایانه های قدیمی تر Pentium، تراشه هایی که می توانند داده ها را تا 50 مگابایت در ثانیه منتقل کنند، احاطه شده است
8. Sure, the Pentium chip plays a part, but other components provide the big difference.
[ترجمه ترگمان]مطمئنا، چیپ پنتیوم نقشی ایفا می کند، اما دیگر اجزا تفاوت بزرگی را ایجاد می کنند
[ترجمه گوگل]مطمئنا، تراشه پنتیوم بخشی است، اما اجزای دیگر تفاوت زیادی را به وجود می آورند
[ترجمه گوگل]مطمئنا، تراشه پنتیوم بخشی است، اما اجزای دیگر تفاوت زیادی را به وجود می آورند
9. A Pentium Pro computer running 32-bit software in a pure 32-bit operating system is screamingly fast compared with current models.
[ترجمه ترگمان]یک کامپیوتر Pentium پرو ۳۲ بیتی را در یک سیستم عامل ۳۲ بیتی خالص اجرا می کند که در مقایسه با مدل های فعلی بسیار سریع عمل می کند
[ترجمه گوگل]یک کامپیوتر پنتیوم طرفدار که 32 بیتی را در یک سیستم عامل 32 بیتی خالص اجرا می کند، در مقایسه با مدل های فعلی بسیار پرشور است
[ترجمه گوگل]یک کامپیوتر پنتیوم طرفدار که 32 بیتی را در یک سیستم عامل 32 بیتی خالص اجرا می کند، در مقایسه با مدل های فعلی بسیار پرشور است
10. For example, a fast Pentium III or slow G4 can mint a 20-bit stamp in less than a second, but a Pentium-II or G3 cannot.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، یک پنتیوم سریع یا G۴ آهسته می تواند یک تمبر ۲۰ بیتی را در کم تر از یک ثانیه داشته باشد، اما یک پنتیوم ۲ یا گروه ۳ نمی تواند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، Pentium III سریع یا G4 کم سرعت می تواند یک علامت 20 بیتی را در کمتر از یک ثانیه بنامد، اما Pentium-II یا G3 نمی تواند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، Pentium III سریع یا G4 کم سرعت می تواند یک علامت 20 بیتی را در کمتر از یک ثانیه بنامد، اما Pentium-II یا G3 نمی تواند
11. An old Pentium 133 will be sufficient for development or a small personal site.
[ترجمه ترگمان]یک پنتیوم ۴ پیر برای توسعه یا یک سایت شخصی کوچک کافی خواهد بود
[ترجمه گوگل]یک پنتیوم 133 قدیمی برای توسعه یا یک سایت کوچک شخصی کافی خواهد بود
[ترجمه گوگل]یک پنتیوم 133 قدیمی برای توسعه یا یک سایت کوچک شخصی کافی خواهد بود
12. In September 199 systems powered by Pentium III and Celeron CPUs dominated the budget chart.
[ترجمه ترگمان]در سپتامبر ۱۹۹ سیستم با قدرت پنتیوم ۳ و Celeron CPU بر روی نمودار بودجه تسلط داشتند
[ترجمه گوگل]در سپتامبر 199 سیستم هایی که توسط پردازنده های Pentium III و Celeron کار می کردند، بر نمودار بودجه قرار داشتند
[ترجمه گوگل]در سپتامبر 199 سیستم هایی که توسط پردازنده های Pentium III و Celeron کار می کردند، بر نمودار بودجه قرار داشتند
13. Pentium processors trace their heritage all the way back to the original Intel 8088 CPU used in the original IBM-PC in 198
[ترجمه ترگمان]پردازنده های پنتیوم تمام مسیر خود را به پردازنده اصلی اینتل ۸۰۸۸ که در the اصلی (IBM - PC)در ۱۹۸ مورد استفاده قرار می گیرد، ردیابی می کند
[ترجمه گوگل]پردازنده های پنتیوم، میراث خود را به طور کامل به پردازنده اصلی اینتل 8088 که در IBM اصلی IBM در سال 198 استفاده می شود، ردیابی می کنند
[ترجمه گوگل]پردازنده های پنتیوم، میراث خود را به طور کامل به پردازنده اصلی اینتل 8088 که در IBM اصلی IBM در سال 198 استفاده می شود، ردیابی می کنند
14. Intel has said it plans to introduce the Pentium 4 at 4 GHz or higher.
[ترجمه ترگمان]اینتل گفته است که قصد دارد پنتیوم ۴ در ۴ گیگاهرتز یا بالاتر معرفی کند
[ترجمه گوگل]اینتل گفته است که قصد دارد Pentium 4 را با سرعت 4 گیگاهرتز یا بالاتر معرفی کند
[ترجمه گوگل]اینتل گفته است که قصد دارد Pentium 4 را با سرعت 4 گیگاهرتز یا بالاتر معرفی کند
15. You are always willing to Chollima the Pentium.
[ترجمه ترگمان] تو همیشه تمایل داری که \"Pentium\" رو باز کنی
[ترجمه گوگل]شما همیشه مایل به Chollima پنتیوم هستید
[ترجمه گوگل]شما همیشه مایل به Chollima پنتیوم هستید
کلمات دیگر: