کلمه جو
صفحه اصلی

procedural language

انگلیسی به انگلیسی

• programming language in which commands must be executed in a specific order

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] زبان رویه ای

جملات نمونه

1. The relational algebra is a procedural language.
[ترجمه ترگمان]جبر رابطه ای یک زبان رویه ای است
[ترجمه گوگل]جبر رابطه ای یک زبان رویه ای است

2. EGL is a procedural language that allows you to quickly focus on and solve your business problem without being bogged down by underlying software technologies.
[ترجمه ترگمان]EGL یک زبان رویه ای است که به شما اجازه می دهد تا به سرعت بر روی مساله کسب وکار خود تمرکز کرده و بدون درگیر شدن با تکنولوژی های نرم افزاری، مشکل کسب وکار خود را حل کنید
[ترجمه گوگل]EGL یک زبان رویه ای است که به شما اجازه می دهد تا به سرعت تمرکز کنید و مشکلات کسب و کارتان را حل کنید بدون آنکه از طریق تکنولوژی های نرم افزاری تحت فشار قرار گیرید

3. In a procedural language such as C or Pascal, a program is defined as a sequence of steps, the execution of which in the specified order produces the final result as the last step in the sequence.
[ترجمه ترگمان]در یک زبان رویه ای مانند C یا Pascal، یک برنامه به صورت دنباله ای از مراحل تعریف می شود که اجرای آن در ترتیب مشخص شده نتیجه نهایی را به عنوان آخرین مرحله در توالی تولید می کند
[ترجمه گوگل]در یک زبان رویه ای مانند C یا Pascal یک برنامه به عنوان دنباله ای از مراحل تعریف شده است، اجرای آن در دستور مشخص، نتیجه نهایی را به عنوان آخرین مرحله در دنباله تولید می کند

4. User-Defined Functions can be written in PL/pgSQL (proprietary procedural language) SQL, and C. Supports both the CREATE PROCEDURE and CREATE FUNCTION statements.
[ترجمه ترگمان]توابع تعریف شده توسط کاربر می توانند در فهرست pgSQL (زبان رویه ای)SQL و C نوشته شوند هم روش و هم روش عملکرد ایجاد شده را پشتیبانی می کند
[ترجمه گوگل]توابع تعریف شده توسط کاربر می توانند در PL / pgSQL (زبان رویه اختصاصی) SQL و C نوشته شوند پشتیبانی از دستورات CREATE PROCEDURE و CREATE FUNCTION

5. The SQL procedural language (SQL PL) is a popular tool in many DB2 developers' toolboxes.
[ترجمه ترگمان]زبان رویه ای SQL یک ابزار محبوب در بسیاری از توسعه دهندگان DB۲ است
[ترجمه گوگل]SQL Procedure Language (SQL PL) یک ابزار محبوب در بسیاری از جعبه ابزارهای توسعهدهندگان DB2 است

6. You should understand the concept of PL/SQL procedural language.
[ترجمه ترگمان]شما باید مفهوم زبان رویه ای را درک کنید
[ترجمه گوگل]شما باید مفهوم زبان رویه PL / SQL را درک کنید

7. It's a tad more difficult and can make the code more difficult to read because it's mixing paradigms (procedural language with pseudo-OO design).
[ترجمه ترگمان]خواندن آن کمی دشوار است و خواندن آن دشوار است زیرا پارادایم ها (زبان رویه ای با طراحی شبه -)را ترکیب می کند
[ترجمه گوگل]این یک مشکل سخت تر است و می تواند خواندن کد را دشوارتر کند زیرا پارادایم ها را مخلوط می کند (زبان رویه ای با طراحی pseudo-OO)

8. The second part mainly included the choice of the basic control loop, the control principle, the components, the Loop controllers of the entire process and Preparation the procedural language.
[ترجمه ترگمان]بخش دوم عمدتا شامل انتخاب حلقه کنترل اصلی، اصل کنترل، اجزا، کنترل کننده حلقه کل فرآیند و آماده سازی زبان رویه ای است
[ترجمه گوگل]بخش دوم عمدتا شامل انتخاب حلقه کنترل اصلی، اصل کنترل، اجزاء، کنترل کننده حلقه کل فرآیند و تهیه زبان رویه ای بود

9. The SQL/PSM standard defines this second method of using handlers for the SQL Procedural Language.
[ترجمه ترگمان]استاندارد SQL \/ PSM این روش دوم را برای استفاده از مربی برای زبان آئین دادرسی SQL تعریف می کند
[ترجمه گوگل]استاندارد SQL / PSM این روش دوم را برای استفاده از handlers برای زبان پردازش SQL تعریف می کند

10. Refer to your DB2 documentation for details about UDFs and the SQL Procedural Language in DB
[ترجمه ترگمان]برای جزییات مربوط به UDFs و زبان آئین دادرسی SQL در DB به مستندات DB۲ مراجعه کنید
[ترجمه گوگل]برای اطلاعات بیشتر در مورد UDF ها و زبان Process Procedural SQL در DB به اسناد DB2 خود مراجعه کنید

11. However, the C programming language is not a class-based object-oriented language, but rather a procedural language.
[ترجمه ترگمان]با این حال، زبان برنامه نویسی C یک زبان شی گرا مبتنی بر کلاس نیست بلکه یک زبان رویه ای است
[ترجمه گوگل]با این حال، زبان برنامه نویسی C یک زبان شی گرا مبتنی بر کلاس نیست، بلکه یک زبان رویه ای است

12. Likewise, if most of the software development will be in a scripting or procedural language, traditional methods may well suffice.
[ترجمه ترگمان]به همین ترتیب، اگر بیشتر توسعه نرم افزار به زبان نویسی یا رویه ای باشد، روش های سنتی کافی است
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، اگر بیشتر برنامه نویسی در زبان اسکریپتی یا رویه ای باشد، روش های سنتی به اندازه کافی کافی است

13. This enabled me to avoid code duplication more elegantly than I could have with a procedural language.
[ترجمه ترگمان]این به من این امکان را داد که از تکرار کد با دقت بیشتری از آنچه می توانستم با یک زبان رویه ای استفاده کنم اجتناب کنم
[ترجمه گوگل]این باعث شد که من برای جلوگیری از تقلید کپی بیشتر از آنچه من می توانستم با یک زبان رویه ای داشته باشم

14. However, we will sidestep the issue by not taking a position, but note that both sides agree that you can create good OOP code with a procedural language.
[ترجمه ترگمان]با این حال، ما صرف نظر از موضع خود صرف نظر از این مساله صرف نظر می کنیم، اما توجه داشته باشید که هر دو طرف موافقند که شما می توانید کد OOP خوبی با یک زبان رویه ای ایجاد کنید
[ترجمه گوگل]با این وجود، ما این مسئله را با موقعیتی به دست نمی آوریم، اما توجه داشته باشید که هر دو طرف موافقند که می توانید کد خوب OOP با یک زبان رویه ای ایجاد کنید


کلمات دیگر: