کلمه جو
صفحه اصلی

redo


دوباره انجام دادن یا کردن (رجوع شود به: do بعلاوه ی re-)، دوباره اتاق را تزئین کرد

انگلیسی به فارسی

دوباره انجام دادن، دوباره اتاق را تزئین کرد


مجدد، دوباره انجام دادن، دوباره اتاق را تزئين کرد


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: redoes, redoing, redid, redone
(1) تعریف: to do again; do over.
مشابه: repeat

(2) تعریف: to redecorate (a room, office, or the like); refurbish.

• do again, re-create, remake
if you redo a piece of work, you do it again in order to improve it or change it.

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] انجام مجدد - معکوس کردن اثر جدیدترین فرمان undo

جملات نمونه

1. These new measurements mean that I'll have to redo the calculations.
[ترجمه ترگمان]این اندازه گیری های جدید به این معنی است که من باید محاسبات را دوباره تکرار کنم
[ترجمه گوگل]این اندازه گیری های جدید به این معنی است که من باید محاسبات را مجددا انجام دهم

2. You'll have to redo this piece of work.
[ترجمه حدیث] شما باید این کاررا دوباره انجام بدهید
[ترجمه Marjan] شما باید این قسمت از کار را دوباره انجام دهید
[ترجمه ترگمان]تو باید این کار رو دوباره انجام بدی
[ترجمه گوگل]شما باید این کار را انجام دهید

3. She asked me to redo the essay.
[ترجمه ترگمان] اون از من خواست مقاله رو تکرار کنم
[ترجمه گوگل]او از من خواسته بود مقاله را دوباره بکند

4. The book designer will have to redo the masterpieces layouts.
[ترجمه ترگمان]طراح این کتاب باید مجددا طرح های شاهکارها را مورد تجدید نظر قرار دهد
[ترجمه گوگل]طراح کتاب مجبور خواهد شد طرح های شاهکارهای جدید را بازخوانی کند

5. They don't have the money to redo the plumbing right now.
[ترجمه ترگمان]اونا پول ندارن که لوله ها رو درست کنن، همین الان
[ترجمه گوگل]آنها پول ندارند تا دوباره لوله کشی کنند

6. Officials were working to redo the gridwork on classroom assignments, and figure out how to contact students.
[ترجمه ترگمان]مقامات تلاش می کردند تا تکالیف کلاسی خود را در تکالیف کلاس درس تجدید کنند و نحوه تماس با دانش آموزان را مشخص کنند
[ترجمه گوگل]مقامات در تلاش بودند تا شبکه کار را در کلاس های آموزشی مجددا تکمیل کنند و نحوه تماس با دانش آموزان را بیاموزند

7. The wallpaper came off and we had to redo the whole thing.
[ترجمه ترگمان]کاغذدیواری خاموش شد و ما مجبور شدیم کل قضیه رو دوباره انجام بدیم
[ترجمه گوگل]تصویر زمینه خاموش شد و ما مجبور بودیم همه چیز را دوباره انجام دهیم

8. When used as comparison functions, Undo and Redo are really one function and not two.
[ترجمه ترگمان]وقتی به عنوان توابع مقایسه استفاده می شود، برگردان و انجام دوباره یک تابع هستند و نه دو
[ترجمه گوگل]هنگامی که به عنوان توابع مقایسه استفاده می شود، لغو و ردوبا واقعا یک تابع هستند و نه دو

9. Using revised statistic method, we redo research about the price momentum and contrarian effects in Chinese stock market with stocks' monthly return between Jan. 1995 and Dec. 200
[ترجمه ترگمان]با استفاده از روش آمار اصلاح شده، ما پژوهش های خود را در مورد حرکت قیمت و اثرات contrarian در بازار سهام چین با بازده ماهانه سهام بین ژانویه ۱۹۹۵ و ۲۰۰ دسامبر دوباره تکرار می کنیم
[ترجمه گوگل]با استفاده از روش آماری تجدید نظر، ما تحقیقاتی در مورد تاثیرات قیمت و اثرات منفی در بازار سهام چین با بازده ماهانه سهام بین ژانویه 1995 تا دسامبر 200 انجام می دهیم

10. When you discover you have to redo a document, repair an appliance, or re-examine an assumption, do so with a good spirit.
[ترجمه ترگمان]زمانی که متوجه شدید که باید یک سند را دوباره تکرار کنید، یک دستگاه را تعمیر کنید، یا یک فرض را بررسی کنید، این کار را با یک روح خوب انجام دهید
[ترجمه گوگل]وقتی متوجه شدید مجبورید یک سند را حذف کنید، یک دستگاه را تعمیر کنید یا یک فرض را دوباره بررسی کنید، این کار را با یک روح خوب انجام دهید

11. Redo a living area in yellow.
[ترجمه ترگمان]انجام دوباره یک منطقه زنده به رنگ زرد
[ترجمه گوگل]یک منطقه زندگی را در زرد باز کنید

12. Extracting the data dictionary into the redo log files.
[ترجمه ترگمان]استخراج فرهنگ لغت داده ها به فایل های لاگ redo
[ترجمه گوگل]استخراج فرهنگ لغت داده به فایل های مجله مجدد

13. Meanwhile, PDS command interface language is employed in REDO/UNDO, failure recovery and data storage in system design.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، زبان واسط فرمان PDS در redo \/ undo، بازیابی شکست و ذخیره داده در طراحی سیستم به کار گرفته می شود
[ترجمه گوگل]در ضمن، زبان رابط فرمان PDS در REDO / UNDO، بازیابی شکست و ذخیره سازی داده ها در طراحی سیستم کار می کند

14. When an online redo log group is dropped, the operating system files are not deleted.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که یک گروه ثبت مجدد آنلاین حذف شد، فایل های سیستم عامل حذف نشدند
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک گروه ورود مجدد آنلاین حذف می شود، فایل های سیستم عامل حذف نمی شوند

پیشنهاد کاربران

انجام دوباره کاری به شکل متفاوت ( به منظور اصلاح یا بهبود آن )

انجام مجدد ، بازسازی ، اصلاح. . . . تزئین مجدد ، انجام مجدد

انجام مجدد🤘

توضیح:
redo: باعث تکرار آخرین فرمان اجراشده می شود
undo: باعث خنثی شدنِ آخرین فرمانِ اجراشده می شود

برابرهای فارسی:
redo : بازانجام، اَزنو
undo : ناانجام، واگرد

redo ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: اَزنو
تعریف: یکی از گزینه‏های نوار گزینه که باعث تکرار آخرین فرمان اجراشده می‏شود


کلمات دیگر: