کامپیوتر : معکوس نمودن
mirroring
کامپیوتر : معکوس نمودن
دیکشنری تخصصی
[کامپیوتر] معکوس نمودن .
[ریاضیات] قرینه سازی
[ریاضیات] قرینه سازی
پیشنهاد کاربران
رفتا رآینه ای
تقلید آینه وار
تقلید آینه وار
بازتاب گری
mirroring ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: آینه کردن 2
تعریف: ایجاد وبگاهی بهعنوان نسخهبدل یک وبگاه دیگر برای کاهش شلوغی شبکه یا سهولت دسترسی به وبگاه اصلی
واژه مصوب: آینه کردن 2
تعریف: ایجاد وبگاهی بهعنوان نسخهبدل یک وبگاه دیگر برای کاهش شلوغی شبکه یا سهولت دسترسی به وبگاه اصلی
کلمات دیگر: