1. The EU commission exercised its power to override British policy.
[ترجمه ترگمان]کمیسیون اتحادیه اروپا قدرت خود را برای نادیده گرفتن سیاست بریتانیا اعمال کرد
[ترجمه گوگل]کمیسیون اتحادیه اروپا از قدرت خود برای جلوگیری از سیاست های بریتانیا استفاده کرد
2. The welfare of a child should always override the wishes of its parents.
[ترجمه kaveh] رفاه یک کودک همیشه باید بر خواسته های پدر و مادرش برتری داشته باشد.
[ترجمه ترگمان]رفاه یک کودک همیشه باید خواسته های پدر و مادرش را باطل کند
[ترجمه گوگل]رفاه یک کودک همیشه باید خواسته های پدر و مادرش را نادیده بگیرد
3. Considerations of safety override all other concerns.
[ترجمه کاوه] ملاحظات ایمنی بر همه نگرانیهای دیگر غلبه دارد.
[ترجمه ترگمان]ملاحظات مربوط به ایمنی تمام نگرانی های دیگر را بر هم می زند
[ترجمه گوگل]ملاحظات ایمنی، نادیده گرفتن همه نگرانی های دیگر است
4. The heating system has a manual override.
[ترجمه ترگمان]سیستم گرمایش یک برتری دستی دارد
[ترجمه گوگل]سیستم گرمایش دارای لغو دستی است
5. A special code is needed to override the time lock.
[ترجمه ترگمان]یه رمز خاص باید قفل زمان رو باطل کنه
[ترجمه گوگل]برای لغو قفل زمان، یک کد خاص لازم است
6. The President used his veto to override the committee's decision.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور از حق وتوی خود برای لغو تصمیم کمیته استفاده کرد
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور از وتو خواسته بود که تصمیم کمیته را رد کند
7. The needs of the mother should not override the needs of the child.
[ترجمه ترگمان]نیازهای مادر نباید نیازهای کودک را نادیده بگیرد
[ترجمه گوگل]نیازهای مادر نباید نیازهای کودک را نادیده بگیرد
8. The Senate voted to override the President's veto of the proposed measures.
[ترجمه ترگمان]سنا رای داد که مخالفت رئیس جمهور با اقدامات پیشنهادی را باطل کند
[ترجمه گوگل]مجلس سنا رای داد تا حق وتو رئیس جمهور را از اقدامات پیشنهادی منع کند
9. Can you override the automatic locking system?
[ترجمه ترگمان]میتونی سیستم قفل خودکار خودکار رو باطل کنی؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید سیستم قفل خودکار را لغو کنید؟
10. The pills are designed to override your body's own hormones.
[ترجمه ترگمان]قرص ها طوری طراحی شدن که هورمون های بدن تو رو باطل کنن
[ترجمه گوگل]قرص ها برای جلوگیری از هورمون های خود بدن خود طراحی شده اند
11. The Senate had a sufficient majority to override the presidential veto .
[ترجمه ترگمان]سنا اکثریت کافی داشت که وتوی ریاست جمهوری را باطل کند
[ترجمه گوگل]مجلس سنا اکثریت کافی داشت تا بر حق وتوی ریاست جمهوری غلبه کند
12. The Senate voted to override the president's veto.
[ترجمه ترگمان]سنا به لغو حق وتو رای داد
[ترجمه گوگل]مجلس سنا برای لغو حق وتوی رئیس جمهور رای داد
13. Pilots tried to manually override the plane's computer control.
[ترجمه ترگمان]خلبانان سعی کردند کنترل کامپیوتر هواپیما را به صورت دستی کنترل کنند
[ترجمه گوگل]خلبانان تلاش کردند تا کنترل رایانه هواپیما را منعکس کنند
14. Anyone could ask a three-judge panel to override those classifications and order a document released.
[ترجمه ترگمان]هر کسی می تواند از یک هیات قضات سه نفره درخواست کند که این طبقه بندی ها را باطل کنند و یک سند آزاد شده را سفارش دهند
[ترجمه گوگل]هر کسی می تواند از یک هیئت سه قاضی درخواست کند که این دسته بندی ها را لغو کند و یک سند منتشر شود