کلمه جو
صفحه اصلی

partitioning


جزء بندی

انگلیسی به فارسی

جز بندی


پارتیشن بندی، جزء بندی


دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] قسمت بندی کردن ؛ جزء بندی
[ریاضیات] افراز کردن، پارش کردن
[آمار] اِفراز

جملات نمونه

1. Bedrooms have again been created by partitioning a single larger room.
[ترجمه ترگمان]bedrooms دوباره با تقسیم یک اتاق بزرگ تر ایجاد شده اند
[ترجمه گوگل]اتاق های مجددی با جدا شدن یک اتاق بزرگتر ایجاد شده اند

2. A big drop took place in rates of partitioning.
[ترجمه ترگمان]یک افت بزرگ در نرخ های تقسیم اتفاق افتاد
[ترجمه گوگل]افت میزان زیادی در میزان تقسیم بندی وجود داشت

3. This paper describes a data partitioning strategy for distributed query processing in a multi-database environment in fast local networks.
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک استراتژی پارتیشن بندی داده ها را برای پردازش موج ارسالی در یک محیط چند پایگاه داده در شبکه های محلی سریع توصیف می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله یک استراتژی پارتیشن بندی داده برای پردازش پرسشی توزیع شده در محیط چند پایگاه داده در شبکه های محلی سریع توصیف می کند

4. A partitioning algorithm based on data flow graphs is presented, which aims at the single-CPU-single-ASIC architecture.
[ترجمه ترگمان]یک الگوریتم پارتیشن بندی براساس نمودارهای جریان داده ارائه شده است، که در آن هدف از معماری تک CPU - تک منظوره ارائه می شود
[ترجمه گوگل]الگوریتم پارتیشن بندی مبتنی بر نمودار جریان داده ارائه شده است که هدف آن معماری تک تک CPU-single-ASIC است

5. Nucleo-cytoplasmic partitioning of regulatory proteins is increasingly being recognized as a major control mechanism for the regulation of signalling in plants.
[ترجمه ترگمان]به طور فزاینده ای به عنوان مکانیزم کنترل اصلی برای تنظیم سیگنال دهی در گیاهان به رسمیت شناخته شده است
[ترجمه گوگل]جداسازی هسته-سیتوپلاسمی پروتئین های تنظیم کننده به طور فزاینده ای به عنوان یک مکانیزم کنترل عمده برای تنظیم سیگنالینگ در گیاهان شناخته شده است

6. SAM defines the SCSI systems model, the functional partitioning of the SCSI standard set, and the requirements applicable to all SCSI implementations and implementation standards.
[ترجمه ترگمان]سم مدل سیستم SCSI را تعریف می کند، پارتیشن بندی تابعی مجموعه استاندارد SCSI را تعریف می کند، و الزامات قابل اجرا برای همه پیاده سازی های SCSI و استانداردهای اجرایی است
[ترجمه گوگل]SAM مدل سیستم SCSI، پارتیشن بندی عملکرد مجموعه استاندارد SCSI و الزامات مورد نیاز برای همه پیاده سازی ها و استانداردهای پیاده سازی SCSI را تعریف می کند

7. A new heuristic circuit partitioning approach based on F-M algorithm is presented in this paper.
[ترجمه ترگمان]یک روش تقسیم بندی مدار اکتشافی جدید مبتنی بر الگوریتم F - M در این مقاله ارائه شده است
[ترجمه گوگل]در این مقاله یک رویکرد پراکندگی مدار اکتشافی جدید مبتنی بر الگوریتم F-M ارائه شده است

8. Figure 1: Task partitioning into " Application Systems" and " Function Modules" to improve power-conversion performance.
[ترجمه ترگمان]شکل ۱: تقسیم بندی تکلیف به \"سیستم های کاربردی\" و \"ماژول های وظیفه\" برای بهبود عملکرد تبدیل قدرت
[ترجمه گوگل]شکل 1 پارتیشن بندی کار به سیستم های کاربردی و ماژول های عملکرد برای بهبود عملکرد تبدیل قدرت

9. Different network organizations and partitioning result in several different automated provisioning models:soft permanent circuit, the user network interface and peer.
[ترجمه ترگمان]سازمان های مختلف شبکه و پارتیشن بندی منجر به چندین مدل تامین خودکار مختلف می شوند: مدار دائمی نرم، رابط شبکه کاربر و همتا
[ترجمه گوگل]سازمان های مختلف شبکه و پارتیشن بندی در چندین مدل مختلف ارائه خودکار خودکار نرم افزار دائمی مدار، رابط شبکه کاربر و همکار است

10. Partitioning isn't always available (MySQL didn't support it until version, and the cost of doing it with a commercial system can be prohibitive.
[ترجمه ترگمان]افرازبندی همیشه در دسترس نیست (MySQL تا به حال از آن پشتیبانی نمی کند و هزینه انجام آن با سیستم تجاری می تواند بازدارنده باشد
[ترجمه گوگل]تقسیم بندی همیشه در دسترس نیست (MySQL آن را تا نسخه پشتیبانی نمی کند، و هزینه انجام آن با یک سیستم تجاری می تواند مانع باشد

11. A way of partitioning the design of software.
[ترجمه ترگمان]راهی برای تقسیم بندی طراحی نرم افزار
[ترجمه گوگل]یک راه تقسیم کردن طراحی نرمافزار

12. They are more comparable to Logical partitioning, as each virtual partition is assigned its own resources.
[ترجمه ترگمان]آن ها قابل مقایسه با پارتیشن بندی منطقی هستند، چون هر پارتیشن مجازی منابع خود را تخصیص می دهد
[ترجمه گوگل]آنها با پارتیشن بندی منطقی قابل مقایسه هستند، به عنوان هر پارتیشن مجازی منابع خود را اختصاص داده است

13. It a truly demountable modular partitioning system with a wide variety of options, finishes and systems.
[ترجمه ترگمان]این سیستم یک سیستم پارتیشن بندی شده واقعا demountable با انواع مختلفی از گزینه ها، finishes و سیستم ها است
[ترجمه گوگل]این یک سیستم پارتیشن بندی مدولار واقعا قابل جدا شدن با طیف گسترده ای از گزینه ها، اتمام و سیستم ها است

14. Full open space floors, no partitioning.
[ترجمه ترگمان]فضاهای خالی فضای باز، هیچ پارتیشن بندی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]طبقه کامل فضای آزاد، بدون پارتیشن بندی

15. It was a Soviet-built apartment with a walk-in wardrobe and red velvet curtains partitioning rooms.
[ترجمه ترگمان]این اتاق یک آپارتمان ساخت شوروی بود که در کمد لباس و پرده های مخمل قرمز ساخته شده بود
[ترجمه گوگل]این یک آپارتمان ساخته شده در شوروی بود که اتاق های پارتیشنی و پرده ای را در بر داشت

پیشنهاد کاربران

بخش بندی ، قسمت بندی

دیواره بندی ، تیغه گذاری

بخش بندی


کلمات دیگر: