کلمه جو
صفحه اصلی

modem


معنی : مودم، تلفیق و تفکیک کننده
معانی دیگر : (الکترونیک) مدم (دستگاه تلفیق و تفکیک سازی)

انگلیسی به فارسی

تلفیق و تفکیک کننده


مودم، تلفیق و تفکیک کننده


انگلیسی به انگلیسی

• device which allows the transfer of data through a telephone line from one computer to another (computers)

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] مودم، تلفیق و تفکیک کننده . - مودم علامت اختصاری MODULATOR - DEMODULATOR دستگاهی که داده ها را برای انتقال از طریق رسانه ی خاصی ( مانند خطوط تلفن، کابلهای کواکسیال، یا مایکروویو ) کد گذاری می کند . برای انکه ریز کامپیوتری با مودم کار کند . کامپیوتر باید برنامه ای را اجرا کند که آن را به یک ترمینال ارتباطتی تبدیل سازد . برخی از ویژگیهای مودمهای خط تلفن . 1 . نرخ انتقال داده ها، که معمولاً در ورودی سری به صورت bauld rate مشخص می شود . در سالهای دهه ی 80 سرعتهای استاندارد انتقال اطلاعات 300, 1200, 2400 baud بود . امروزه، اکثر مودمها از پردوتکل های v.24 برای کس بسرعت 19200 baud استفاده می کنند. هنگامی که ارتباط بر قرار می شود و گفتگو ها به طور خودکار انجام می گیرد . هر دو مودم قابلیت های یکدیگر را تعیین کرده و بر روی یک سرعت انتقال و پروتکل تشخیص خطا قرار می گیرند . نگاه کنید به v.24 MNP . وو 2. مجموعه فرمانهای سازگار با HAYS، امروزه تقریباً مودمها شماره گیری خودکر انجام داده و فرمانها را از کامپیوترهایی که از مجموعه فرمانهای HAYS استفاده می کنند . میپذیرند . نگاه کنید به HAYS . وو 3. سازگاری با فاکس . برخی از مودمها با ماشینهای فاکس سازگار بوده و با نرم افزار مناسبی می توانند پیامهای فاکس را ارسال و دریافت کنند . 4. مکان داخل یا خراجی . مودم داخلی در درون کامپیوتر جای میگرد . و مودم خارجی از راه ورودی سری به کامپیوتر متصل میشود . مودمهای خط تلفنی به تدریج توسط کابلهای شبکه ی دیجیتالی که مستقیماً به شرکتها و خانه ها متصل اند . جایگزین می شوند .
[برق و الکترونیک] مودم، مدولاتور و دمولاتور
[ریاضیات] تلفیق و تفکیک کننده، دستگاه دادگان، مودم
[برق و الکترونیک] مودم ترکیب مدوله کننده و مدوله کننده ای که در دو انتهای خط تلفنی قرار می گیرد تا اطلاعات دیجیتال بایتری را به سیگنالهای صوتی مناسب برای ارسال از طریق خط تلفن و بر عکس، تبدیل کند . با استفاده از یک خط دو سیمه در هر زمان فقط می توان ارسال را در یک جهت ( یک طرفه یا نیمه دو طرفه ) انجام داد . با استفاده از یک خط چهار سیمه، امکان ارسال همزمان در دو جهت ( دو طرفه )، تنها بایک مودم در هر انتهای خط وجود دارد . فکس مودم ها در سرعتهایی تا 14/4 کیلوبایت در ثانیه و مودم های داده تا سرعتهای 33/6 بایت در ثانیه کار می کنند .

مترادف و متضاد

مودم (اسم)
modem

تلفیق و تفکیک کننده (اسم)
modem

جملات نمونه

1. Data is transmitted via a modem link to the central office.
[ترجمه ترگمان]داده ها از طریق یک اتصال مودم به دفتر مرکزی منتقل می شوند
[ترجمه گوگل]داده ها از طریق یک لینک مودم به دفتر مرکزی منتقل می شوند

2. A modem is a useful add-on.
[ترجمه ترگمان]مودم یک افزودنی مفید است
[ترجمه گوگل]یک مودم افزودنی مفید است

3. What's it called again? Yeah, that's right. A modem.
[ترجمه ترگمان]دوباره اسمش چی بود؟ آره، درسته یک مودم
[ترجمه گوگل]دوباره آن چه نامیده می شود؟ آره درست است یک مودم

4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

5. Do you have a separate line for your modem?
[ترجمه ترگمان]آیا شما یک خط جداگانه برای مودم خود دارید؟
[ترجمه گوگل]آیا برای مودم شما یک خط جداگانه دارید؟

6. He sent his work to his publishers by modem.
[ترجمه ترگمان]او کار خود را با مودم به ناشران خود فرستاد
[ترجمه گوگل]او کار خود را به ناشران خود از طریق مودم ارسال کرد

7. The modem links the computer to a phone line.
[ترجمه ترگمان]مودم کامپیوتر را به خط تلفن وصل می کند
[ترجمه گوگل]مودم کامپیوتر را به یک خط تلفن متصل می کند

8. He estimates that about 300,000 people modem daily.
[ترجمه ترگمان]او تخمین می زند که حدود ۳۰۰،۰۰۰ نفر هر روز از مودم استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]او تخمین می زند که حدود 300،000 مودم روزانه دارد

9. A minimum 2800 bps modem is probably the slowest you'll want to put up with.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]مودم حداقل 2800 بیتی / مگابیت احتمالا کمترین سرعت را دارد که می خواهید با آن کار کنید

10. It isn't widely supported among modem makers, one example is the pricey Intel SatisFAXtion card.
[ترجمه ترگمان]این کارت به طور گسترده ای در میان سازندگان مودم پشتیبانی نمی شود، یک مثال کارت SatisFAXtion pricey است
[ترجمه گوگل]این به طور گسترده ای در میان سازندگان مودم پشتیبانی نمی شود، یک مثال این است که قیمت کارت Intel SatisFAXtion

11. Modem glass also tends to contain a greater range of other metals such as arsenic and zinc.
[ترجمه ترگمان]همچنین شیشه مودم همچنین دارای برد بیشتری از دیگر فلزات از قبیل آرسنیک و روی است
[ترجمه گوگل]شیشه مودم همچنین دارای طیف وسیعی از فلزات دیگر مانند آرسنیک و روی است

12. In modem history as it affected his class he was well informed as ever, and had a memory overflowing with detail.
[ترجمه ترگمان]در تاریخ مودم، هنگامی که بر سر کلاسش قرار می گرفت، به خوبی از همیشه مطلع بود، و خاطره ای پر از جزئیات داشت
[ترجمه گوگل]در تاریخ مودم، همانطور که در کلاس او تاثیر گذاشت، به خوبی شناخته شده بود و حافظه پر از جزئیات بود

13. Q the F tells the modem to restore its factory settings in case a previous session has modified them.
[ترجمه ترگمان]در صورتی که جلسه قبلی آن ها را تغییر داده باشد، F به مودم می گوید که تنظیمات کارخانه ای را دوباره برگرداند
[ترجمه گوگل]Q F می گوید مودم برای بازگرداندن تنظیمات کارخانه خود در صورت جلسه قبلی آنها را تغییر داده است

14. There is now a modem three star hotel if you wish to spend the night in Ribeira Brava.
[ترجمه ترگمان]حالا اگر می خواهید شب را در Ribeira Brava هزینه کنید، یک هتل سه ستاره وجود دارد
[ترجمه گوگل]در صورت تمایل به صرف شب در Ribeira Brava، یک مودم سه ستاره هتل وجود دارد

15. You can not contract out of your modem statutory job protection rights.
[ترجمه ترگمان]شما نمی توانید از حقوق حفاظت از شغل مودم تان خارج شوید
[ترجمه گوگل]شما نمیتوانید حقوق قانونی کار شما در زمینه مودم را متوقف کنید

پیشنهاد کاربران

modem ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: مودم
تعریف: وسیله‏ای برای تبدیل اطلاعات رقمی دوگانی به علامت های صوتی در خطوط تلفن


کلمات دیگر: