• ability of a computer to recognize printed or handwritten characters by means of an optical scanner and specialized software
optical character recognition
انگلیسی به انگلیسی
دیکشنری تخصصی
[کامپیوتر] بازشناسی کاراکتر نوری، بازشناسی نوری دخشه، شناسایی نوری دخشه، تشخیص کاراکتر نوری، تشخیص نوری دخشه .
[برق و الکترونیک] شناسایی نویسه نوری شناسایی خودکار نویسه های چاپ شده با روشهای نوری که معمولاً با استفاده از یک باریکه نور جارو کنند و یک قطعه حساس به نور انجام می شود.
[کامپیوتر] تشخیص نوری کاراکتر - تشخیص کارکترهای چاپی یا دست نوشته در تصویری از کی قطعه کاغذ ؛ نرم افزار OCR عموماً با اسکنر به کار می رود تا اطلاعات روی کاغذ مجدداً تایپ شود. اشکال این است که معمولاً کامپیوتر نمی تواند حروف و ارقام را با اطمینان کامل تشخیص دهد، از این رو بر اساس املای کلمات شناخته شده ای، آنها را هوشمندانه حدس می زند. مثلاً اگر " chack" راتایپ کنید، دستگاه OCR احتمالاً آن را به صورت " check" می خواند . تشخیص 1 از 1 و 0 از 0 نیز برای OCR مشکل است ؛ درستی اطلاعات به دست آمده از OCR باید با دقت بررسی شود.نگاه کنید به scanner .
[برق و الکترونیک] شناسایی نویسه نوری شناسایی خودکار نویسه های چاپ شده با روشهای نوری که معمولاً با استفاده از یک باریکه نور جارو کنند و یک قطعه حساس به نور انجام می شود.
[کامپیوتر] تشخیص نوری کاراکتر - تشخیص کارکترهای چاپی یا دست نوشته در تصویری از کی قطعه کاغذ ؛ نرم افزار OCR عموماً با اسکنر به کار می رود تا اطلاعات روی کاغذ مجدداً تایپ شود. اشکال این است که معمولاً کامپیوتر نمی تواند حروف و ارقام را با اطمینان کامل تشخیص دهد، از این رو بر اساس املای کلمات شناخته شده ای، آنها را هوشمندانه حدس می زند. مثلاً اگر " chack" راتایپ کنید، دستگاه OCR احتمالاً آن را به صورت " check" می خواند . تشخیص 1 از 1 و 0 از 0 نیز برای OCR مشکل است ؛ درستی اطلاعات به دست آمده از OCR باید با دقت بررسی شود.نگاه کنید به scanner .
جملات نمونه
1. In an OCR (Optical Character Recognition) system, character normalization is a crucial step to eliminate variations in character size or position.
[ترجمه ترگمان]در یک سیستم OCR (تشخیص مشخصات نوری)، نرمال سازی کاراکتر یک گام مهم برای حذف تغییرات در اندازه و یا موقعیت کاراکتر است
[ترجمه گوگل]در سیستم OCR (تشخیص نویسی شخصیت)، عادت کردن شخصیت یک گامی مهم برای از بین بردن تغییرات در اندازه یا موقعیت شخصیت است
[ترجمه گوگل]در سیستم OCR (تشخیص نویسی شخصیت)، عادت کردن شخصیت یک گامی مهم برای از بین بردن تغییرات در اندازه یا موقعیت شخصیت است
2. In the scan area, optical character recognition ( OCR ) is the most popular businesses a technology.
[ترجمه ترگمان]در ناحیه اسکن، بازشناسی ویژگی های نوری (OCR)محبوب ترین کسب و کارها در فن آوری است
[ترجمه گوگل]در منطقه اسکن، تشخیص کاراکترهای نوری (OCR) محبوب ترین کسب و کار یک تکنولوژی است
[ترجمه گوگل]در منطقه اسکن، تشخیص کاراکترهای نوری (OCR) محبوب ترین کسب و کار یک تکنولوژی است
3. Optical character recognition ( OCR ) is one of the most successful applications of pattern recognition.
[ترجمه ترگمان]بازشناسی ویژگی نوری (OCR)یکی از موفق ترین کاربردهای بازشناسی الگو است
[ترجمه گوگل]تشخیص کاراکتر نوری (OCR) یکی از موفق ترین برنامه های کاربردی تشخیص الگو است
[ترجمه گوگل]تشخیص کاراکتر نوری (OCR) یکی از موفق ترین برنامه های کاربردی تشخیص الگو است
4. Optical character recognition, usually abbreviated to OCR, is the mechanical or electronic translation of scanned images of handwritten, typewritten or printed text into machine-encoded text.
[ترجمه ترگمان]بازشناسی ویژگی نوری که معمولا با حروف اختصاری OCR انجام می شود، ترجمه ماشینی یا الکترونیکی تصاویر اسکن شده از دست نوشته، ماشین شده و یا متن چاپ شده در متن کدگذاری شده با ماشین است
[ترجمه گوگل]تشخیص کاراکتر نوری، معمولا به اختصار OCR، ترجمه مکانیکی یا الکترونیکی تصاویر اسکن شده از متن دست نویس، متن تایپ شده یا چاپ شده به متن متنی است
[ترجمه گوگل]تشخیص کاراکتر نوری، معمولا به اختصار OCR، ترجمه مکانیکی یا الکترونیکی تصاویر اسکن شده از متن دست نویس، متن تایپ شده یا چاپ شده به متن متنی است
5. In optical character recognition, the insufficient horizontal spacing between characters.
[ترجمه ترگمان]در تشخیص ویژگی های نوری، فاصله افقی کافی بین حروف وجود دارد
[ترجمه گوگل]در تشخیص کاراکتر نوری، فاصله افقی کافی بین کاراکترها وجود ندارد
[ترجمه گوگل]در تشخیص کاراکتر نوری، فاصله افقی کافی بین کاراکترها وجود ندارد
6. Optical character recognition OCR is the core of DIA, dealing with either printed or handwritten document.
[ترجمه ترگمان]بازشناسی ویژگی نوری (OCR)هسته of است که با یک سند دست نوشته شده یا دست نویس سر و کار دارد
[ترجمه گوگل]تشخیص کاراکترهای نوری OCR هسته DIA است، در برخورد با سند چاپ شده و یا دست نوشته
[ترجمه گوگل]تشخیص کاراکترهای نوری OCR هسته DIA است، در برخورد با سند چاپ شده و یا دست نوشته
7. OCR ( Optical Character Recognition ) is an important branch of pattern recognition.
[ترجمه ترگمان]بازشناسی نوری (بازشناسی نوری)شاخه ای مهم از بازشناسی الگو است
[ترجمه گوگل]OCR (تشخیص نویسی نویسی) یک شاخه مهم تشخیص الگو است
[ترجمه گوگل]OCR (تشخیص نویسی نویسی) یک شاخه مهم تشخیص الگو است
8. This could include word processing, a database, case management and optical character recognition.
[ترجمه ترگمان]این می تواند شامل پردازش کلمه، یک پایگاه داده، مدیریت پرونده و بازشناسی شخصیت نوری باشد
[ترجمه گوگل]این می تواند شامل پردازش کلمه، پایگاه داده، مدیریت پرونده و تشخیص کاراکترهای نوری باشد
[ترجمه گوگل]این می تواند شامل پردازش کلمه، پایگاه داده، مدیریت پرونده و تشخیص کاراکترهای نوری باشد
9. One example is the method of recognition using template matching which is applied in both speech recognition and optical character recognition.
[ترجمه ترگمان]یک مثال، روش بازشناسی با استفاده از تطابق الگو است که در هر دوی تشخیص گفتار و شناسایی شخصیت اپتیکی اعمال می شود
[ترجمه گوگل]یک مثال روش تشخیص با استفاده از تطبیق الگو است که در هر دو روش تشخیص گفتار و شناسایی نویسه نویسی کاربرد دارد
[ترجمه گوگل]یک مثال روش تشخیص با استفاده از تطبیق الگو است که در هر دو روش تشخیص گفتار و شناسایی نویسه نویسی کاربرد دارد
10. This can be on-line or off-line recognition of hand-printed characters, or of machine-printed characters using optical character recognition.
[ترجمه ترگمان]این می تواند به رسمیت شناخته شدن خط یا خط خارج از خط حروف چاپی یا استفاده از حروف چاپی با استفاده از بازشناسی ویژگی نوری باشد
[ترجمه گوگل]این می تواند به رسمیت شناختن خطوط یا خط خارج از خط از کاراکترهای دست چاپ شده و یا از کاراکتر های ماشین چاپ شده با استفاده از تشخیص کاراکتر نویسی باشد
[ترجمه گوگل]این می تواند به رسمیت شناختن خطوط یا خط خارج از خط از کاراکترهای دست چاپ شده و یا از کاراکتر های ماشین چاپ شده با استفاده از تشخیص کاراکتر نویسی باشد
11. This paper briefly introduces the flying spot scanner of the "789" model of Optical Character Recognition system developed in Futan University.
[ترجمه ترگمان]این مقاله به طور خلاصه، اسکنر نقطه ای پرنده را معرفی می کند که در آن سیستم بازشناسی ویژگی های نوری ارایه شده در دانشگاه Futan ارایه شده است
[ترجمه گوگل]این مقاله به طور خلاصه اسکنر نقطه پرواز مدل 789 سیستم تشخیص نویسی نوری را که در دانشگاه اتپن ساخته شده است معرفی می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله به طور خلاصه اسکنر نقطه پرواز مدل 789 سیستم تشخیص نویسی نوری را که در دانشگاه اتپن ساخته شده است معرفی می کند
12. Document analysis and understanding is important part of OCR ( Optical Character Recognition ) system.
[ترجمه ترگمان]تحلیل اسناد و درک اسناد نقش مهمی از سیستم بازشناسی متن (بازشناسی نوری)است
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل و درک سند بخش مهمی از سیستم OCR (تشخیص چهره نویسی) است
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل و درک سند بخش مهمی از سیستم OCR (تشخیص چهره نویسی) است
13. His credentials stem from being a pioneer in various fields of computing, such as optical character recognition – the technology behind CDs – and automatic speech recognition by machine.
[ترجمه ترگمان]اعتبارنامه او از تبدیل شدن به یک پیشگام در زمینه های مختلف محاسبه، مانند بازشناسی ویژگی های نوری - فن آوری پشت سی دی و تشخیص خودکار گفتار به وسیله ماشین نشات می گیرد
[ترجمه گوگل]گواهی نامه های او از پیشگام در زمینه های مختلف محاسبات، از جمله شناخت کاراکترهای نوری - تکنولوژی پشت سی دی ها و تشخیص خودکار گفتار توسط دستگاه است
[ترجمه گوگل]گواهی نامه های او از پیشگام در زمینه های مختلف محاسبات، از جمله شناخت کاراکترهای نوری - تکنولوژی پشت سی دی ها و تشخیص خودکار گفتار توسط دستگاه است
پیشنهاد کاربران
optical character recognition ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: نویسهخوانی نوری
تعریف: مبحثی در رایانه که به خواندن خودکار متن چاپی یا دستنویس و تبدیل آن به صورتی قابل پردازش برای رایانه میپردازد
واژه مصوب: نویسهخوانی نوری
تعریف: مبحثی در رایانه که به خواندن خودکار متن چاپی یا دستنویس و تبدیل آن به صورتی قابل پردازش برای رایانه میپردازد
کلمات دیگر: