کلمه جو
صفحه اصلی

registration


معنی : نام نویسی، ثبت، اسم نویسی، موضوع ثبت
معانی دیگر : نوشتن، ضبط، آگاشت، هرچیز ثبت شده، مضبوط، ثبت نام، موضوع ثبت شده

انگلیسی به فارسی

ثبت، نام نویسی، اسم نویسی، موضوع ثبت شده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the act or process of registering or enrolling.

(2) تعریف: an entry recorded in a register.
مشابه: register

(3) تعریف: the total number of persons registered.

(4) تعریف: a certificate indicating that registration has taken place.

• act of registering, enrollment, act of entering into an official record
the registration of something is the recording of it in an official list.

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] ثبت نام - اطلاع دادن به سازنده ی محصولی که شما آن را خریده و نصب کرده اید. این اطلاع رسانی سودمند است، زیرا بعدها سازنده می تواند شما را از نظر به روز در آوردن محصول پشتیبانی کند.
[زمین شناسی] ثبت نام ،ثبت کردن ،نام نویسی ،اسم نویسی - فرآیند اختصاص دادن دو یا چند مجموعه دادهای کارتوگرافیک یا تصاویر رقومی که از نظر هندسی به طور عمودی در مجاورت هم قرار دارند

مترادف و متضاد

نام نویسی (اسم)
enlistment, registration, enrollment

ثبت (اسم)
entry, record, notation, roll, recording, inscription, registration, write-in

اسم نویسی (اسم)
registration, listing

موضوع ثبت (اسم)
registration

جملات نمونه

1. Student registration starts the first week in September.
[ترجمه ترگمان]ثبت نام دانشجویان در هفته نخست ماه سپتامبر آغاز می شود
[ترجمه گوگل]ثبت نام دانشجو هفته اول ماه سپتامبر آغاز می شود

2. Certain charities are exempt from VAT registration.
[ترجمه ترگمان]موسسات خیریه خاص از ثبت مالیات بر ارزش افزوده معاف هستند
[ترجمه گوگل]برخی از موسسات خیریه از ثبت نام مالیات بر ارزش افزوده معاف هستند

3. The cut-off date for registration is July
[ترجمه ترگمان]تاریخ قطعی ثبت نام ماه ژوئیه است
[ترجمه گوگل]تاریخ پایان ثبت نام در ماه جولای است

4. Another driver managed to get the registration number of the car.
[ترجمه ترگمان]یک راننده دیگر موفق شد شماره ثبت اتومبیل را بگیرد
[ترجمه گوگل]راننده دیگری موفق به دریافت شماره ثبت خودرو شد

5. The registration form showed his date of birth as August 197
[ترجمه ترگمان]فرم ثبت نام تاریخ تولد او را ۱۹۷ اوت اعلام کرد
[ترجمه گوگل]فرم ثبت نام تاریخ تولد خود را تا اوت 197 نشان داد

6. The registration of several firms which have churned the accounts was revoked.
[ترجمه ترگمان]ثبت چندین شرکت که حساب های جاری را به این سو کشانده بودند، لغو شد
[ترجمه گوگل]ثبت نام چندین شرکت که حساب را لغو کرده اند لغو شد

7. I gave the registration number of the robbers' car to the police.
[ترجمه ترگمان]شماره ثبت ماشین دزدها را به پلیس دادم
[ترجمه گوگل]من شماره ثبت ماشین دزدان را به پلیس دادم

8. The police ran a check on the registration number of the car.
[ترجمه ترگمان]پلیس شماره ثبت این اتومبیل را بررسی کرد
[ترجمه گوگل]پلیس چک شماره ثبت نام ماشین را بررسی کرد

9. What is the cut-off date for registration?
[ترجمه آرزو] تاریخ قطعی برای ثبتنام چیست؟
[ترجمه ترگمان]تاریخ حذف برای ثبت چیست؟
[ترجمه گوگل]تاریخ برداشت برای ثبت نام چیست؟

10. The registration of students for the course will begin on Thursday morning.
[ترجمه ترگمان]ثبت دانشجویان برای این دوره پنج شنبه صبح آغاز خواهد شد
[ترجمه گوگل]ثبت نام دانش آموزان برای دوره از روز شنبه آغاز خواهد شد

11. I traced my family history using the civil registration records.
[ترجمه ترگمان]من تاریخچه خونواده - م رو ردیابی کردم و از سوابق ثبت نام civil استفاده کردم
[ترجمه گوگل]من سابقه خانوادگی من را با استفاده از سوابق ثبت مدنی کشف کردم

12. You should be eligible for registration as a student member.
[ترجمه ترگمان]شما باید واجد شرایط ثبت نام به عنوان یک عضو دانشجو باشید
[ترجمه گوگل]شما باید واجد شرایط ثبت نام به عنوان یک عضو دانشجویی باشید

13. Under the new regulation we can grant full registration to foreign lawyers.
[ترجمه ترگمان]براساس مقررات جدید، ما می توانیم ثبت نام کامل به وکلای خارجی بدهیم
[ترجمه گوگل]تحت قانون جدید ما می توانیم ثبت نام کامل را به وکیل خارجی

14. Registration of births and deaths became compulsory in 187
[ترجمه ترگمان]ثبت نام تولدها و مرگ ها در ۱۸۷ سال اجباری شد
[ترجمه گوگل]ثبت تولد و مرگ در سال 187 اجباری گردید

15. The new system will speed up the registration process.
[ترجمه ترگمان]سیستم جدید روند ثبت نام را تسریع خواهد کرد
[ترجمه گوگل]سیستم جدید روند ثبت نام را سرعت می بخشد

پیشنهاد کاربران

ثبت نام؛نام نویسی

کارت شناسایی خودرو ( کارت ماشین )

May I see your license and registration?

میتونم گواهی نامه و کارت ماشینت رو ببینم؟


در برخی متون ادبی برداشت معنی میشود

Registration means to bring two data sets into alignment, i. e. , to find the “best” transformation that maps one set of data onto another


کلمات دیگر: