کلمه جو
صفحه اصلی

personal computer


رجوع شود به: microcomputer

انگلیسی به فارسی

رجوع شود به: microcomputer


کامپیوتر شخصی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a compact computer designed for individual use; microcomputer.

• computer intended for personal use; microcomputer
a personal computer is a fairly small computer that is used mainly by people at home rather than by large businesses or organizations.

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] کامپیوتر شخصی - کامپیوتر شخصی کامپیوتری که برای استفاده یک فرد طراحی شده است . ( در خانه یا محل کار ) . یکی از نخستین کامپیوترهای شخصی PDP-8 بود . این سیستم یک مینی کامپیوتر ( کامپیوتر کوچک ) بود که در آغاز دهه ی 70 عمدتاً در آزمایشگاه های علمی به کار می رفت .
[برق و الکترونیک] کامپیوتر شخصی کامپیوتری بر اساس واحد پردازنده مرکزی ( CPU ) بای استفاده شخصی در خانه یا محل کار، کامپینوتر شخصی با حد اقل امکانات، دارای یک مونیتور ( سیاه و سفید یا رنگی ) است و میت واند یک یا دو دیک لغزنده - ران و یک دیسک سخت ران داشته باشد . دستگاههای استاندارد تا 32 مگابایت حافظه می توانند داشته باشند . تجهیزات اختیاری مانند چاپگحر، مودم داده، فکس - مودم، و CD ران نیز می توانند به دستگاه اضافه شوند معمولاً به صورت دستگاه رومیزی است ولی از این واژه برای انواع سبک تر و قابل حمل مانند جیبی و کتابی نیز استفاده می شود .
[برق و الکترونیک] رایانه شخصی

مترادف و متضاد

desktop computer


Synonyms: IBM PC, MAC, Macintosh, PC, clone, computer, desktop computer, home computer, laptop, microcomputer, minicomputer, workstation


جملات نمونه

1. His latest toy is a personal computer.
[ترجمه ترگمان]آخرین اسباب بازی او یک کامپیوتر شخصی است
[ترجمه گوگل]آخرین اسباب بازی او یک کامپیوتر شخصی است

2. The abbreviation PC stands for "personal computer".
[ترجمه ترگمان]کامپیوتر abbreviation مخفف \"رایانه شخصی\" است
[ترجمه گوگل]PC مخفف 'کامپیوتر شخصی' است

3. Be careful how you start the personal computer.
[ترجمه ترگمان]مراقب باشید که چطور کامپیوتر شخصی را راه اندازی کنید
[ترجمه گوگل]مراقب باشید چگونه کامپیوتر شخصی خود را شروع کنید

4. Even a small personal computer can store vast amounts of information.
[ترجمه ترگمان]حتی یک کامپیوتر شخصی کوچک می تواند مقادیر زیادی اطلاعات را ذخیره کند
[ترجمه گوگل]حتی یک رایانه شخصی کوچک می تواند مقدار زیادی اطلاعات را ذخیره کند

5. What Personal Computer is here to help you.
[ترجمه یوسف نادری] چه نوع رایانه شخصی ای در اینجا برای کمک به شما وجود دارد؟ ( مثلاً لپ تاپ یا رایانه رومیزی )
[ترجمه ترگمان]چه کامپیوتر شخصی برای کمک به شما در اینجا وجود دارد
[ترجمه گوگل]چه رایانه شخصی برای کمک به شما است

6. ParcPlace also plans to introduce a cheaper personal computer version of SmallTalk for first time users unfamiliar with object oriented technology.
[ترجمه ترگمان]ParcPlace همچنین قصد دارد نسخه کامپیوتر شخصی ارزان تر از smalltalk را برای اولین بار کاربران ناآشنا با تکنولوژی شی گرا معرفی کند
[ترجمه گوگل]ParcPlace همچنین قصد دارد یک نسخه ارزان تر رایانه شخصی SmallTalk را برای کاربرانی که برای اولین بار با تکنولوژی شی گرا آشنایی ندارند معرفی کنند

7. As the personal computer market matured, computer makers have realized that not all PC buyers are alike.
[ترجمه ترگمان]با رشد بازار رایانه شخصی، سازندگان کامپیوتر متوجه شده اند که همه کامپیوترهای شخصی مثل هم نیستند
[ترجمه گوگل]همانطور که بازار کامپیوتر شخصی بالغ شد، سازندگان کامپیوتر متوجه شدند که نه همه خریداران PC یکسان هستند

8. It is based on personal computer architecture, and can be directly attached to the local network in a client-server architecture.
[ترجمه ترگمان]این معماری مبتنی بر معماری کامپیوتر شخصی است و می تواند مستقیما به شبکه محلی در یک معماری سرور محور متصل شود
[ترجمه گوگل]این بر اساس معماری کامپیوتر شخصی است و می تواند به طور مستقیم به یک شبکه محلی در معماری سرویس گیرنده سرور متصل شود

9. The nice thing about personal computer technology is that these kinds of wishes often come true.
[ترجمه ترگمان]نکته جالب در مورد تکنولوژی کامپیوتر شخصی این است که این نوع آرزوها اغلب صادق هستند
[ترجمه گوگل]چیز خوبی در مورد تکنولوژی کامپیوتر شخصی این است که این نوع آرزوها اغلب درست عمل می کنند

10. Personal computer clients can directly and transparently access the Unix file system and printing resources.
[ترجمه ترگمان]مشتریان کامپیوترهای شخصی می توانند به طور مستقیم و شفاف به سیستم فایل یونیکس و منابع چاپ دسترسی پیدا کنند
[ترجمه گوگل]مشتریان رایانه شخصی می توانند به طور مستقیم و شفاف به سیستم فایل یونیکس و چاپ منابع دسترسی داشته باشند

11. Your password gives you exclusive access to your personal computer files.
[ترجمه ترگمان]گذرواژه شما دسترسی انحصاری به فایل های کامپیوتر شخصی شما را به شما می دهد
[ترجمه گوگل]رمز عبور شما دسترسی منحصر به فرد به فایل های رایانه شخصی شما می دهد

12. But the average laptop is, in effect, a personal computer lite.
[ترجمه ترگمان]اما یک لپ تاپ به طور متوسط یک دستگاه کامپیوتر شخصی است
[ترجمه گوگل]اما لپ تاپ متوسط، در واقع، یک رایانه شخصی است

13. Personal computer software looks to be a good money spinner too having grown 200% though from an admittedly small customer base.
[ترجمه ترگمان]نرم افزار کامپیوتر شخصی به نظر می رسد که در مقایسه با یک مشتری کوچک بسیار کوچک، در مقایسه با یک مشتری کوچک، به میزان ۲۰۰ % رشد کرده باشد
[ترجمه گوگل]نرمافزارهای شخصی، به نظر میرسد که یک پولیپ پولی خوب نیز داشته باشد، اگرچه از نظر بالقوه مشتری کوچک، 200٪ رشد کرده است

14. All can be hosted by a personal computer or Sun Microsystems Inc workstation.
[ترجمه ترگمان]همه اینها می تواند توسط کامپیوتر شخصی یا ایستگاه کاری شرکت سان میکروسیستمز میزبانی شود
[ترجمه گوگل]همه می توانند توسط رایانه شخصی یا ایستگاه کاری Sun Microsystems Inc میزبانی شوند

پیشنهاد کاربران

personal computer ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: رایانۀ شخصی
تعریف: رایانه‏ای که برای استفادۀ شخصی طراحی شده باشد


کلمات دیگر: