کلمه جو
صفحه اصلی

microfilm


معنی : میکرو فیلم، ریز فیلم
معانی دیگر : (فیلم کوچکی که متون چاپی و غیره را روی آن به صورت بسیار ریز ضبط می کنند) ریز فیلم، به صورت میکروفیلم درآوردن

انگلیسی به فارسی

ریز فیلم، میکرو فیلم، ریزرایانه


فیلم خیلی کوچک برای عکس های خیلی ریز


انگلیسی به انگلیسی

• film bearing a miniature photographic copy of printed or graphic matter (especially for a library or archive, etc.)
photograph on microfilm (photographed film containing miniaturized images)
microfilm is film that is used for photographing information and storing it in a reduced form which can then be read by putting the film into a machine which magnifies it.
if you microfilm maps, documents, or other papers, you photograph them using a microfilm.

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] ریز فیلم، میکرو فیلم .

مترادف و متضاد

میکرو فیلم (اسم)
microfilm

ریز فیلم (اسم)
microfilm

جملات نمونه

1. Such information is easily transferred onto microfilm.
[ترجمه ترگمان]چنین اطلاعاتی به راحتی به microfilm منتقل می شوند
[ترجمه گوگل]چنین اطلاعاتی به راحتی بر روی میکروفیلم منتقل می شود

2. Most of the daily newspapers are available on microfilm.
[ترجمه ترگمان]اغلب روزنامه های روزانه در سایت microfilm در دسترس هستند
[ترجمه گوگل]اکثر روزنامه های روزانه در میکروفیلم موجود است

3. Microfilm and microfiche will be restored by a different method.
[ترجمه ترگمان]microfilm و microfiche با روش دیگری احیا خواهند شد
[ترجمه گوگل]میکروفیلم و میکروفاین با استفاده از روش های مختلف بازسازی می شوند

4. In addition, the monthly updates to the microfilm system need no scissors and paste.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، به روز رسانی ماهانه سیستم microfilm نیازی به قیچی و خمیر ندارد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، به روز رسانی ماهانه سیستم میکروفیلم نیاز به هیچ قیچی و چسباندن ندارد

5. Microfilm copies will be kept for future reference.
[ترجمه ترگمان]نسخه های microfilm برای مراجعات بعدی نگهداری می شوند
[ترجمه گوگل]نسخه های میکروفیلم برای مرجع آینده نگهداری خواهد شد

6. The division makes and sells copiers, X-ray film, microfilm and professional products.
[ترجمه ترگمان]این بخش، copiers، فیلم اشعه ایکس، microfilm و محصولات حرفه ای را می فروشد
[ترجمه گوگل]تقسیم می کند و فروش دستگاه های کپی، فیلم اشعه ایکس، میکروفیلم و محصولات حرفه ای

7. There is a growing microfilm and microfiche collection.
[ترجمه ترگمان]یک مجموعه microfilm و microfiche در حال رشد وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک میکروفیلم رو به رشد و مجموعه میکروفیچ وجود دارد

8. Now that the portability of the microfilm system makes it an attractive product, the unresolved controversy may resurface.
[ترجمه ترگمان]حالا که قابلیت حمل سیستم microfilm محصول را جذاب می کند، بحث حل نشده ممکن است دوباره ظاهر شود
[ترجمه گوگل]اکنون که قابل حمل بودن سیستم میکروفیلم یک محصول جذاب است، اختلافات حل نشده ممکن است دوباره روی دهد

9. All bets are recorded on microfilm at the betting shop, but they say they have no trace of it.
[ترجمه ترگمان]همه شرط ها روی microfilm در فروشگاه شرط بندی ثبت می شوند، اما آن ها می گویند که هیچ ردی از آن ندارند
[ترجمه گوگل]همه شرط بندی ها در میکروفیلم در فروشگاه شرط بندی ثبت می شوند، اما آنها می گویند که هیچ ردی از آن ندارند

10. I had it copied from a microfilm of the Journal of Comparative and Physiological Psychology for 197
[ترجمه ترگمان]من آن را از یک کپی از مجله روان شناسی قیاسی و فیزیولوژیکی برای ۱۹۷ کپی کرده بودم
[ترجمه گوگل]من آن را از یک میکروفیلم مجله روانشناسی تطبیقی ​​و فیزیولوژیکی برای 1975 کپی کردم

11. The Smithsonian Institute provided eight rolls of microfilm which contained nearly all the blueprints of the aircraft and its components.
[ترجمه ترگمان]موسسه اسمیت سونیان هشت لوله از microfilm تهیه کرده است که حاوی تقریبا تمام نقشه های هواپیما و اجزای آن است
[ترجمه گوگل]موسسه اسمیتسونیان هشت رول میکروفیلم را تهیه کرد که شامل تقریبا تمام طرح های هواپیما و قطعات آن بود

12. There is an already large microfilm collection, including microfiche herbaria.
[ترجمه ترگمان]یک مجموعه microfilm بزرگ از جمله microfiche herbaria وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک مجموعه میکروفیلم در حال حاضر وجود دارد، از جمله میکروفیچهره

13. A device used to produce computer output on microfilm.
[ترجمه ترگمان]دستگاهی که برای تولید خروجی کامپیوتر در microfilm استفاده می شود
[ترجمه گوگل]یک دستگاه برای تولید خروجی کامپیوتر بر روی میکروفیلم

14. They are listed on the closely guarded microfilm.
[ترجمه ترگمان]آن ها در فهرست closely تحت مراقبت قرار دارند
[ترجمه گوگل]آنها در میکروفیلم محافظت شده ذکر شده اند

15. Whatever the demerits of microfilm as a storage medium (and it is notoriously balky, difficult stuff), at least it had a certain durability that the print article lacked.
[ترجمه ترگمان]کم و کسری های of به عنوان یک رسانه ذخیره هر چه که باشد (و آن به طور عام balky و دشوار است)، حداقل دوام خاصی داشت که مقاله چاپ فاقد آن بود
[ترجمه گوگل]هر چه ضعف های میکروفیلم به عنوان یک رسانه ذخیره سازی (و آن چیز بدیهی و سنگین و دشوار است)، حداقل دارای دوام خاصی بود که مقاله چاپی نداشت

پیشنهاد کاربران

microfilm ( عمومی )
واژه مصوب: ریزفیلم
تعریف: فیلم های یک متن چاپی یا تصویری از آن در مقیاس بسیار ریز


کلمات دیگر: