کلمه جو
صفحه اصلی

operand


(ریاضی) کارگزار (در برابر: عملگر یا سازان operator)

انگلیسی به فارسی

(ریاضی) کارگزار (در برابر: عملگر یا سازان operator)


انگلیسی به انگلیسی

• quantity on which a mathematical operation is performed; unit of data upon which an operation is performed (mathematics, computers)

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] عملوند، اپراتد .
[برق و الکترونیک] عملوند - عملوند کمیتی که عملیاتی با کامپیوتر بر روی آن انجام می شود .
[ریاضیات] عامل، کارگزار، عملوند

جملات نمونه

1. The dot operator fetches its right - hand operand from its left.
[ترجمه ترگمان]عملگر نقطه از سمت چپ operand سمت راست خود را دارد
[ترجمه گوگل]اپراتور نقطه عملیات راست دست خود را از سمت چپ آن می گیرد

2. The operations that can be performed on the operand stack are all defined independently of any native processor's instruction set.
[ترجمه ترگمان]عملیاتی که می تواند روی دسته عملوند انجام شود، به طور مستقل از هر مجموعه دستور پردازنده بومی تعریف می شود
[ترجمه گوگل]عملیات هایی که می توانند بر روی ستون operand اجرا شوند، به صورت جداگانه از هر مجموعه دستورالعمل پردازنده بومی تعریف می شوند

3. In the Second operand field, you can either select the input for the block (a reference that contains a string value to be compared with the First operand), or you can type in a value.
[ترجمه ترگمان]در the دوم، شما می توانید ورودی بلوک را انتخاب کنید (مرجعی که شامل مقدار رشته ای است که در مقایسه با عملوند اولیه مقایسه شود)، یا شما می توانید یک مقدار را تایپ کنید
[ترجمه گوگل]در قسمت عملیات دوم، شما می توانید ورودی برای بلوک را انتخاب کنید (یک مرجع که شامل یک مقدار رشته ای است که با اولوند مقایسه می شود) یا می توانید یک مقدار را تایپ کنید

4. " The first operand is the destination register and the second is the D-Form address to load.
[ترجمه ترگمان]\" اولین عملوند است که ثبت مقصد و دومین operand، آدرس D - فرم برای بار کردن است
[ترجمه گوگل]'اولین پرونده ثبت نام مقصد است و دوم آدرس آدرس D برای بارگذاری است

5. For a type conversion operator, either the operand or the return type must be of the data type of the class or structure.
[ترجمه ترگمان]برای یک عملگر تبدیل نوع، یا عملوند یا نوع برگشت باید از نوع داده کلاس یا ساختار باشد
[ترجمه گوگل]برای یک اپراتور تبدیل نوع، هر عملگر یا نوع بازگشت باید از نوع داده های کلاس یا ساختار باشد

6. The left operand is a string expression, and the right operand is a string containing the pattern to be used for matching.
[ترجمه ترگمان]عملوند سمت چپ بیان رشته ای است و عملوند سمت راست رشته ای حاوی الگویی است که برای تطبیق استفاده می شود
[ترجمه گوگل]ستون سمت چپ یک علامت رشته ای است و عددی راست رشته ای است که حاوی الگوی مورد استفاده برای تطبیق است

7. Bytecodes describe calculations using a theoretically infinitely large operand stack.
[ترجمه ترگمان]Bytecodes محاسبات را با استفاده از یک پشته operand بی نهایت بزرگ توصیف می کنند
[ترجمه گوگل]Bytecodes محاسبات را با استفاده از پشته اپندر بی نهایت عمودی توصیف می کنند

8. Since y is specified in the output operand section, the updated value in %edx is stored in -8(%ebp), the location of y on stack.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که y در بخش عملوند خروجی مشخص شده است، مقدار به روز شده در % edx در -۸ (% ebp)، مکان y روی پشته ذخیره می شود
[ترجمه گوگل]از آنجا که y در بخش operand خروجی مشخص شده است، مقدار به روز شده در؟ x در -8 (؟ p)، محل y در پشته ذخیره می شود

9. An operator or operand in a computer instruction.
[ترجمه ترگمان]یک عملگر یا operand در یک دستورالعمل کامپیوتر
[ترجمه گوگل]یک اپراتور یا عامل در یک دستورالعمل کامپیوتری

10. Some of the instructions include immediate operand values that are directly encoded into the instruction.
[ترجمه ترگمان]برخی از دستورالعمل های شامل مقادیر عملوند فوری هستند که مستقیما در دستور العمل کد گذاری می شوند
[ترجمه گوگل]بعضی از دستورالعملها شامل مقادیر فعلی افقی هستند که مستقیما در دستورالعمل کدگذاری می شوند

11. It adds together the register in the second operand with the constant in the third operand, and stores the result in the register specified in the first operand.
[ترجمه ترگمان]این کار، رجیستر را در عملوند دوم با ثابت در عملوند سوم به هم اضافه می کند و نتیجه را در the مشخص شده در عملوند اولیه ذخیره می کند
[ترجمه گوگل]با استفاده از ثابت در انتهای سوم، ثبت نام را در عملیات دوم جمع می کند و نتیجه را در ثبت نام مشخص شده در اولویت ذخیره می کند

12. Otherwise, a unary numeric operand remains as is and is not converted.
[ترجمه ترگمان]در غیر این صورت، یک operand عددی باقی می ماند و تبدیل نمی شود
[ترجمه گوگل]در غیر این صورت، یک عملوند عددی عادی باقی می ماند همانطور که هست و تبدیل نمی شود

13. The operator must have anl - value as operand.
[ترجمه ترگمان]اپراتور باید به عنوان عملوند دارای ارزش anl باشد
[ترجمه گوگل]اپراتور باید دارای مقدار anl به عنوان operand باشد

14. Notice that a clear accumulator instruction can be seen as such an instruction with an implied operand value of zero.
[ترجمه ترگمان]توجه داشته باشید که یک دستورالعمل با بار با بار تجمع یافته را می توان به عنوان یک دستورالعمل با مقدار عملوند ضمنی صفر مشاهده کرد
[ترجمه گوگل]توجه داشته باشید که یک دستورالعمل شارژ باتری را می توان به عنوان یک دستورالعمل با مقدار operand ضمنی صفر مشاهده کرد

پیشنهاد کاربران

اپراند operandum ابزار پاسخ

عامل

کاروند

the quantity on which an operation is to be done
مقداری که عملیاتی ( مانند عمل ضرب ) روی آن صورت میپذیرد.
در مثال زیر a و b عملوند ( operand ) و عملگر ( operator ) است:
a b

عمل پذیر، عمل گیر


کلمات دیگر: