پیشوند:، ریز، بسیار کوچک، صغیر، کوتاه، موچول، ورام [miniskirt]
mini
پیشوند:، ریز، بسیار کوچک، صغیر، کوتاه، موچول، ورام [miniskirt]
انگلیسی به فارسی
مینی
انگلیسی به انگلیسی
• family name; name of a renowned small british car produced from 1959 to 2000 (designed in 1959 by sir alec issigonis)
mini-skirt
small, miniature
miniature, minor, short (of a skirt or a dress)
mini- combines with nouns to form new nouns that refer to a smaller version of a particular thing. for example, a mini-computer is a computer which is smaller than a normal computer.
mini-skirt
small, miniature
miniature, minor, short (of a skirt or a dress)
mini- combines with nouns to form new nouns that refer to a smaller version of a particular thing. for example, a mini-computer is a computer which is smaller than a normal computer.
دیکشنری تخصصی
[کامپیوتر] کوچک، کوتاه شده مینی کامپیوتر .
جملات نمونه
1. Six of us crammed into Rob's Mini.
[ترجمه ترگمان]شش نفر از ما در جعبه کوچک راب فرو رفتند
[ترجمه گوگل]شش نفر از ما به ربات مینی
[ترجمه گوگل]شش نفر از ما به ربات مینی
2. Kids from six years old play mini rugby at the club.
[ترجمه ترگمان]بچه های شش ساله در باشگاه راگبی بازی می کنند
[ترجمه گوگل]کودکان از شش سالگی بازی راگبی کوچک در باشگاه انجام می دهند
[ترجمه گوگل]کودکان از شش سالگی بازی راگبی کوچک در باشگاه انجام می دهند
3. Large books can be put on a mini - computer.
[ترجمه ترگمان]کتاب های بزرگ می توانند روی یک کامپیوتر کوچک نصب شوند
[ترجمه گوگل]کتاب های بزرگ را می توان در یک مینی کامپیوتر قرار داد
[ترجمه گوگل]کتاب های بزرگ را می توان در یک مینی کامپیوتر قرار داد
4. She drives a clapped-out old Mini.
[ترجمه ترگمان] اون یه کوچولو دست و پا زده بیرون
[ترجمه گوگل]او مینی قدیمی را از بین می برد
[ترجمه گوگل]او مینی قدیمی را از بین می برد
5. She got quickly into her Mini and fastened the seat-belt.
[ترجمه ترگمان]او به سرعت وارد her شد و کمربند ایمنی را بست
[ترجمه گوگل]او به سرعت به مینی خود رسید و کمربند ایمنی را تسویه کرد
[ترجمه گوگل]او به سرعت به مینی خود رسید و کمربند ایمنی را تسویه کرد
6. Mini - computers are playing an important role in our lives.
[ترجمه ترگمان]مینی - کامپیوترها نقش مهمی در زندگی ما بازی می کنند
[ترجمه گوگل]مینی رایانه ها نقش مهمی در زندگی ما ایفا می کنند
[ترجمه گوگل]مینی رایانه ها نقش مهمی در زندگی ما ایفا می کنند
7. You're blocking that Mini in.
[ترجمه ترگمان] داری جلوی اون کوچولو رو می گیری
[ترجمه گوگل]شما آن مینی را مسدود می کنید
[ترجمه گوگل]شما آن مینی را مسدود می کنید
8. People love British cars. Take the Mini. In Japan, it still sells more than all the other British cars put together.
[ترجمه ترگمان]مردم اتومبیل های انگلیسی را دوست دارند مینی را بردارید در ژاپن، این کشور همچنان بیش از سایر اتومبیل های انگلیسی را به فروش می رساند
[ترجمه گوگل]مردم اتومبیل های بریتانیایی را دوست دارند نگاهی کوتاه در ژاپن، هنوز هم بیش از همه اتومبیل های بریتانیایی دیگر به فروش می رسند
[ترجمه گوگل]مردم اتومبیل های بریتانیایی را دوست دارند نگاهی کوتاه در ژاپن، هنوز هم بیش از همه اتومبیل های بریتانیایی دیگر به فروش می رسند
9. Compared to the old model, the reincarnated Mini Cooper has a more powerful engine and looks more streamlined.
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با مدل قدیمی، the مینی Cooper موتور more دارد و بسیار ساده به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]در مقایسه با مدل قدیمی، Mini Cooper Reincarnated دارای یک موتور قدرتمندتر است و به نظر می رسد ساده تر است
[ترجمه گوگل]در مقایسه با مدل قدیمی، Mini Cooper Reincarnated دارای یک موتور قدرتمندتر است و به نظر می رسد ساده تر است
10. A mini ramp jam with fancy dress and the odd one foot tail grab ollie.
[ترجمه ترگمان]یک سراشیبی کوچک با لباس شیک و یک دم پای عجیب اولی که اولی را به دست می گیرد
[ترجمه گوگل]یک مامور رمپ مینی با لباس فانتزی و عجیب و غریب یک پا دم اولی
[ترجمه گوگل]یک مامور رمپ مینی با لباس فانتزی و عجیب و غریب یک پا دم اولی
11. The driver and passenger of the Mini, both 16 years old, are seriously ill at Gloucestershire Royal Hospital.
[ترجمه ترگمان]راننده و مسافر مینی، که هر دو ۱۶ ساله هستند، در بیمارستان رویال Gloucestershire بیمار هستند
[ترجمه گوگل]راننده و مسافر مینی، هر دو 16 ساله، در بیمارستان سلطنتی گلاسستریش به شدت بیمار هستند
[ترجمه گوگل]راننده و مسافر مینی، هر دو 16 ساله، در بیمارستان سلطنتی گلاسستریش به شدت بیمار هستند
12. Voice over Paul sells the Mini driving seats for around five hundred pounds.
[ترجمه ترگمان]\"صدای پل\" صندلی راننده را به قیمت حدود پانصد پوند می فروشد
[ترجمه گوگل]صدای بیش از پل، صندلی های رانندگی مینی را برای حدود پوند پوند فروخته است
[ترجمه گوگل]صدای بیش از پل، صندلی های رانندگی مینی را برای حدود پوند پوند فروخته است
13. Cushion; mini purse; pin cushion; spectacle case.
[ترجمه ترگمان]cushion؛ کیف کوچک، کو سن، این پرونده را نمایش می دهند
[ترجمه گوگل]کوسن؛ کیف پول مینی کوسن پین مورد عینک
[ترجمه گوگل]کوسن؛ کیف پول مینی کوسن پین مورد عینک
14. It seems that if you're after a mini people carrier, this is cheaper to run than all the others.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که اگر شما یک حامل کوچک را دنبال کنید، این ارزان تر از بقیه است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که اگر شما پس از یک حامل کوچک، آن را ارزان تر از همه دیگر اجرا کنید
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که اگر شما پس از یک حامل کوچک، آن را ارزان تر از همه دیگر اجرا کنید
پیشنهاد کاربران
مینی در اصل واژه ای یونانی است بر گرفته از کلمه mikiri:کوچک و خودش در زبان یونانی به معنای کوچکترین اندازه است نه کوچک به تنهایی
کوچک یا کوتاه
خُرد
یعنی ریز و کوچک
جزء
کلمات دیگر: