کلمه جو
صفحه اصلی

more than

انگلیسی به فارسی

بیشتر از


انگلیسی به انگلیسی

• greater -, larger than -

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] بیشتر از .
[ریاضیات] بزرگ تر از، بیشتر از

جملات نمونه

1. Kind hearts are more than coronets.
[ترجمه ....] قلب های مهربان بیشتر از کورونتی ها هستند
[ترجمه ترگمان]یه نوع قلبی بیشتر از یه تاج هست
[ترجمه گوگل]قلب های نوعی بیشتر از کورونتی ها هستند

2. An ass endures his burden, but not more than his burden.
[ترجمه ترگمان]الاغ بار خود را بالا می کشد، اما نه بیشتر از بار او
[ترجمه گوگل]یک الاغ بار او را تحمل می کند، اما نه بیشتر از بار او

3. The talent of success is nothing more than doing well whatever you do without a thought of fame.
[ترجمه ترگمان]استعداد موفقیت چیزی بیش از انجام کاری نیست که شما بدون فکر شهرت انجام دهید
[ترجمه گوگل]استعداد موفقیت، چیزی جز انجام دادن خوب نیست، شما بدون فکر کردن به شهرت هستید

4. Sometimes words hurt more than swords.
[ترجمه ترگمان]گاهی کلمات بیشتر از شمشیر به درد می خورد
[ترجمه گوگل]بعضی مواقع کلمات بیشتر از شمشیرها آسیب می زنند

5. You can do more than strike while the iron is hot; you can make the iron hot by striking.
[ترجمه ترگمان]اگر آهن گرم باشد می توانید کاری بیش از آن انجام بدهید که آهن گرم است؛ می توانید آهن را با ضربه زدن گرم کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید بیش از اعتصاب زمانی که آهن گرم است؛ شما می توانید آهن را به صورت قابل توجهی تهیه کنید

6. A secret between more than two is no secret.
[ترجمه کوثر شیخه پور] راز بین بیشتر از دو نفر راز نیست.
[ترجمه ترگمان]راز بین دو نفر پنهان است
[ترجمه گوگل]راز بیش از دو نفر راز ندارد

7. Words cut (or hurt) more than swords.
[ترجمه ترگمان]کلمات بیشتر از شمشیر بریده می شوند (یا آسیب دیده)
[ترجمه گوگل]کلمات (یا صدمه) بیش از شمشیر

8. A wooer should open his ears more than his eyes.
[ترجمه ترگمان]A باید گوشش را بیشتر از چشمانش باز کند
[ترجمه گوگل]یک ووئر باید گوشش را بیشتر از چشمش باز کند

9. Bite off more than one can chew.
[ترجمه ترگمان]گاز گرفتن بیشتر از چیزی است که یک نفر می تواند بجود
[ترجمه گوگل]نوشیدن بیش از یک می تواند جویدن

10. Experience more than sufficiently teaches that men govern nothing with more difficulty than their tongues.
[ترجمه ترگمان]تجربه بیش از آن به اندازه کافی تجربه دارد که مردان با مشکلات بیشتری از زبانشان دست بردارند
[ترجمه گوگل]تجربه بیش از حد به اندازه کافی تعلیم می دهد که مردان به هیچ وجه با سختی بیشتری نسبت به زبان هایشان حکومت نمی کنند

11. Diet cures more than doctors [pills].
[ترجمه فاطمه خوبان] رژیم غذایی درمانگر بهتری نسبت به درمان پزشکان ( قرص ) است.
[ترجمه ترگمان]رژیم غذایی بیشتر از پزشکان را درمان می کند [ قرص ها ]
[ترجمه گوگل]رژیم غذایی بیش از پزشکان [قرص] درمان می کند

12. The talent of success is nothing more than doing well whatever you do without a thought of time.
[ترجمه ترگمان]استعداد موفقیت چیزی بیش از انجام کاری نیست که شما بدون فکر زمان انجام دهید
[ترجمه گوگل]استعداد موفقیت، چیزی جز انجام دادن خوب نیست، بدون آنکه فکر کنید زمان

13. He who spends more than he should, shall not have to spare when he would.
[ترجمه ترگمان]او که بیشتر از او خرج می کند، مجبور نخواهد شد که هر وقت بخواهد، صرفه جویی نکند
[ترجمه گوگل]او که بیشتر از او صرف می کند، نباید وقت خود را صرف کند

14. Words cut [hurt] more than swords.
[ترجمه ترگمان] کلمات بیشتر از شمشیر
[ترجمه گوگل]واژه ها بیشتر از شمشیر های بریده شده اند

15. Four eyes see more than two.
[ترجمه ترگمان]چهار چشم بیشتر از دو چشم
[ترجمه گوگل]چهار چشم بیش از دو نفر را می بیند

پیشنهاد کاربران

به شدت

فرا تر

بیشتر

بیش از

بیشتر از اینکه

بالغ بر ( درمورد پول )

بیش از حد

- بسیار بیشتر از. . .
- بسیار فراتر از. . .

Morethan

more than= very, extremely , to a great degree

خیلی، به شدت، قویاً، کاملاً، تا حد زیادی


کلمات دیگر: