(به آب آشامیدنی) فلورید زدن، دارای فلورید کردن
fluoridate
(به آب آشامیدنی) فلورید زدن، دارای فلورید کردن
انگلیسی به فارسی
دارای فلورید کردن
فلوراید، دارای فلورید کردن
انگلیسی به انگلیسی
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: fluoridates, fluoridating, fluoridated
حالات: fluoridates, fluoridating, fluoridated
• : تعریف: to add a fluoride to (a water supply) in order to decrease or prevent tooth decay.
• add fluoride
کلمات دیگر: