کلمه جو
صفحه اصلی

flower garden


باه گل، گلزار، گلستان

انگلیسی به فارسی

باغ گل


انگلیسی به انگلیسی

• garden of flowers

جملات نمونه

1. The flower garden was tastefully laid out.
[ترجمه ترگمان]باغ گل با سلیقه ساخته شده بود
[ترجمه گوگل]باغ گل با طعم و مزه ساخته شده است

2. The book lists plants suitable for the British flower garden, among them many new introductions.
[ترجمه ترگمان]این کتاب فهرست گیاهان مناسب برای باغ گل بریتانیا را لیست می کند، که بسیاری از آن ها را معرفی می کند
[ترجمه گوگل]این کتاب لیست گیاهان مناسب برای باغ گل بریتانیا، از جمله بسیاری از معرفی های جدید است

3. The flower garden will be ablaze with colour every day.
[ترجمه ترگمان]باغ گل هر روز به آتش کشیده می شود
[ترجمه گوگل]باغ گل هر روز رنگ آمیزی خواهد شد

4. They strolled hand in hand through the flower garden.
[ترجمه ترگمان]دست به سوی باغ گل رفتند
[ترجمه گوگل]آنها از طریق باغ گل دست در دست گرفتند

5. She pretended she was making her own flower garden, and picked large red flowers to push into the ground.
[ترجمه ترگمان]وانمود کرد که دارد باغچه خود را درست می کند و گل سرخ بزرگی را که به زمین چسبیده بود، برداشت
[ترجمه گوگل]او تصور کرد که او باغ گل خود را ساخت، و گل های قرمز بزرگ را برداشت تا به زمین برسد

6. He designed the flower garden known as the Dingle, hidden away in the Quarry park.
[ترجمه ترگمان]او باغچه گل را به نام the که در آن پارک کرده بود، طراحی کرد
[ترجمه گوگل]او باغ باغی معروف به دینگل را که در پارک کوئری پنهان شده بود طراحی کرد

7. At the back, a flower garden slopes down to a line of poplar trees.
[ترجمه ترگمان]در پشت، باغی از درختان صنوبر تا یک ردیف درخت تبریزی روییده بود
[ترجمه گوگل]در پشت، یک باغ گل به یک خط از درختان صنوبر دامن می زند

8. James planted his flower garden with oblique rows of tulips.
[ترجمه ترگمان]جیمز باغ گل خود را با دو ردیف لاله از لاله به کار برد
[ترجمه گوگل]جیمز باغ سبز خود را با ردیف های لبه ای از لاله ها کاشت

9. The window of the study overlooked a flower garden.
[ترجمه ترگمان]پنجره اتاق مطالعه به باغچه گل مشرف بود
[ترجمه گوگل]پنجره مطالعه یک باغ گل را نادیده گرفت

10. He bought concrete blocks to build a flower garden.
[ترجمه ترگمان]او بلوک های بتونی را برای ساختن یک باغ گل خرید
[ترجمه گوگل]او بلوک های بتونی را برای ساخت یک باغ گل خریداری کرد

11. What paradox may often be found in a flower garden?
[ترجمه ترگمان]چه پارادوکس ممکن است در یک باغ گل پیدا شود؟
[ترجمه گوگل]چه پارادوکس اغلب در یک باغ گل یافت می شود؟

12. Near a flower garden,two white-haired grannies are knittinging the sunshine.
[ترجمه ترگمان]نزدیک یک باغ گل، دو خواهر مو سفید دارند زیر نور آفتاب طلوع می کنند
[ترجمه گوگل]در نزدیکی یک باغ گل، دو گرگها سفید موی بافتن آفتاب است

13. One morning in the flower garden a blind girl came to offer me a flower chain in the cover of a lotus leaf.
[ترجمه ترگمان]یک روز صبح در باغ گل، یک دختر کور آمده بود تا یک دسته گل را به من تعارف کند
[ترجمه گوگل]یک روز صبح در باغ گل یک دختر کور به من زنجیره گل را در پوشش یک برگ نیلوفرهای به من پیشنهاد کرد

14. Your flower garden is very colorful.
[ترجمه ترگمان]باغ گل شما بسیار رنگارنگ است
[ترجمه گوگل]باغ گل شما بسیار رنگارنگ است


کلمات دیگر: