کلمه جو
صفحه اصلی

loafing

انگلیسی به انگلیسی

• idling, dawdling

جملات نمونه

1. Have you been loafing away the whole afternoon instead of getting on with your work?
[ترجمه ترگمان]شما تمام بعد از ظهر را به جای اینکه به کارتان ادامه دهید، پرسه می زدید؟
[ترجمه گوگل]آیا بعد از ظهر به جای اینکه کار خود را انجام دهید، خسته شده اید؟

2. You are loafing through life, you lazy fellow!
[ترجمه ترگمان]تو در این زندگی پرسه می زنی، آدم تنبل!
[ترجمه گوگل]شما از طریق زندگی خسته شده اید

3. You are loafing away your precious time!
[ترجمه طاهره بهرمن] تو داری وقت با ارزش خودت تلف میکنی
[ترجمه ترگمان]تو داری وقت your را تلف می کنی!
[ترجمه گوگل]شما مدت زمان ارزشمند خود را از دست می دهید!

4. Stop loafing and get on with cleaning the windows!
[ترجمه ترگمان]معطل نکن و پنجره ها را تمیز کن!
[ترجمه گوگل]توقف خالی کردن و رفتن با تمیز کردن ویندوز!

5. I don't like to see young people loafing about the town with nothing to do.
[ترجمه ترگمان]دوست ندارم جوان ها را ببینم که در اطراف شهر پرسه می زنند و کاری برای انجام دادن ندارند
[ترجمه گوگل]من دوست ندارم که جوانانی را در مورد شهر ببینم که کاری برای انجام دادن ندارند

6. They spend all day loafing around on street corners.
[ترجمه ترگمان]آن ها تمام روز پرسه می زنند و در گوشه و کنار خیابانی پرسه می زنند
[ترجمه گوگل]آنها تمام شب را در گوشه خیابان می گذرانند

7. A group of kids were loafing around outside.
[ترجمه ترگمان]گروهی از بچه ها در اطراف پرسه می زدند
[ترجمه گوگل]یک گروه از بچه ها در خارج از منزل بودند

8. Don't stand there loafing there's work to be done.
[ترجمه ترگمان]اونجا واینسا و یه کاری هست که باید انجام بشه
[ترجمه گوگل]آیا در حال انتظار نیست که کاری انجام شود

9. I don't like to see young people loafing around the town with nothing to do.
[ترجمه ترگمان]دوست ندارم جوان ها را ببینم که در اطراف شهر پرسه می زنند و کاری برای انجام دادن ندارند
[ترجمه گوگل]من دوست ندارم جوانانی را ببینم که در اطراف شهر هستند و هیچ کاری برای انجام دادن ندارند

10. No loafing around here; it takes minutes to clean and replace a comfort stations, he said.
[ترجمه ترگمان]او گفت که در این جا پرسه زدن ممنوع نیست؛ چند دقیقه طول می کشد تا تمیز شود و جایگزین ایستگاه های راحتی شود
[ترجمه گوگل]در اینجا هیچ اتفاقی نمی افتد او گفت که طول می کشد تا ایستگاه های راحتی را تمیز و جایگزین کند

11. I've been loafing a bit for the last few days.
[ترجمه ترگمان]چند روز است که مشغول پرسه زدن هستم
[ترجمه گوگل]چند روز گذشته کمی کمکتان کرده ام

12. Are they loafing, spending most of their time having tea breaks?
[ترجمه ترگمان]پرسه می زنند، بیشتر وقتشان را صرف صرف چای می کنند؟
[ترجمه گوگل]آیا آنها loafing، صرف بسیاری از وقت خود را با شکستن چای؟

13. Social loafing Working less hard and being less productive when in a group.
[ترجمه ترگمان]پرسه زدن اجتماعی به سختی کار می کند و زمانی که در یک گروه کم تر سازنده است مفیدتر است
[ترجمه گوگل]خستگی های اجتماعی کار سخت و کمتری در زمانی که در یک گروه کار می کند

14. He was just loafing around all morning.
[ترجمه ترگمان]او تمام صبح را در حال پرسه زدن بود
[ترجمه گوگل]او فقط تمام روز صبح از خواب بیدار شد

15. When the boss found Ron loafing on the job, he sent him about his business.
[ترجمه ترگمان]وقتی رئیس دید که رون مشغول پرسه زدن در کار است او را به خاطر کارش فرستاد
[ترجمه گوگل]هنگامی که رئیس ران را به حال خود رها کرد، او را در مورد کسب و کارش فرستاد


کلمات دیگر: