کلمه جو
صفحه اصلی

fluctuant


دارای نوسان وتغییر

انگلیسی به فارسی

دارای نوسان و تغییر


نوسان، دارای نوسان و تغییر


انگلیسی به انگلیسی

• unstable, changeable; rising and falling

جملات نمونه

1. Accordingly, accurate hold labor and demand fluctuant trend is very fundamental.
[ترجمه ترگمان]بر این اساس، اعمال دقیق نیروی کار و گرایش به تقاضا بسیار اساسی است
[ترجمه گوگل]بر این اساس، دقیق نگه داشتن کار و تقاضای روند نوسان بسیار اساسی است

2. The fluctuant and conventional drying technologies for 2mm - thick Birch ( Betula platyphylla ) were tested and compared.
[ترجمه ترگمان]فن آوری های خشک سازی مرسوم و مرسوم برای خشک کردن دو میلی متر (Betula platyphylla)مورد آزمایش و مقایسه قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]فن آوری های خشک و خشک کن معمولی برای بذر ضخیم 2 میلی متر (Betula platyphylla) مورد آزمایش و مقایسه قرار گرفتند

3. Fluctuant to this, the Chen Hua that has leftpost expresses at present still no - go comment.
[ترجمه ترگمان]با توجه به این موضوع، \"چن Hua\" اظهار می دارد که در حال حاضر هیچ اظهار نظری وجود ندارد
[ترجمه گوگل]نوسان به این، چن هوآ که leftpost بیان می کند در حال حاضر هنوز بدون نظر

4. We emphasize growth and fluctuant connection, hold wave motion through studying growth comes.
[ترجمه ترگمان]ما بر رشد و ارتباط fluctuant تاکید داریم، حرکت موج را از طریق مطالعه رشد انجام می دهیم
[ترجمه گوگل]ما بر رشد و اتصال نوسان تاکید می کنیم، حرکت موج را از طریق مطالعه رشد به وجود می آورد

5. Dish face go situation follow show fluctuation is fluctuant, make an appointment with when closing quotation 7 into green dish.
[ترجمه ترگمان]با توجه به نوسان نشان دادن نوسان در هنگام نوسان، یک قرار ملاقات با زمان بستن پرانتز ۷ به غذای سبز برقرار کنید
[ترجمه گوگل]شکل ظاهری ظاهر می شود، نشان می دهد که نوسان تغییر می کند، زمانی که تقاضا 7 را به ظرف سبز می گذاریم، قرار ملاقات داشته باشیم

6. But as business system fluctuant, the adjustment of - bottom framework becomes extremely urgent.
[ترجمه ترگمان]اما به عنوان یک سیستم تجاری، تنظیم چارچوب پایین به شدت ضروری می شود
[ترجمه گوگل]اما به عنوان سیستم کسب و کار نوسان، تنظیم - چارچوب پایینی بسیار ضروری است

7. The merit pay is fluctuant part of salary, and the assisting pay is compensatory section.
[ترجمه ترگمان]پرداخت شایستگی بخشی از حقوق است و حقوق کمک کننده در بخش جبرانی است
[ترجمه گوگل]هزینۀ شایستگی بخش کوچکی از حقوق و دستمزد است و پرداخت کمک هزینه بخش جبرانی است

8. The humidify in BF blast is fluctuant, it affects the operation and smooth of BF.
[ترجمه ترگمان]مرطوب بودن در نوع BF fluctuant است، که بر عملکرد و صاف بودن BF تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]رطوبت انفجار BF نوسان دارد، بر عملیات و صاف کردن BF تاثیر می گذارد

9. Pointing at fluctuant sulfur content and burning character of metallurgical quicklime sample, determining sulfur in metallurgical quicklime by combustion iodometry is improved.
[ترجمه ترگمان]* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
[ترجمه گوگل]با توجه به محتوای گوگرد و محتوای سولفورمیک مولکول های آلاینده های آلاینده های متالورژیکی، تعیین مقدار گوگرد در آلیاژهای متالورژی با استفاده از یودومتری احتراق بهبود یافته است

10. Importance of studying fluctuant system of Oil Freight Index and inquiring into its variant tendency has been attached more and more.
[ترجمه ترگمان]اهمیت مطالعه سیستم fluctuant از شاخص باربری نفت و پرس و جو در مورد گرایش متغیر آن بیشتر و بیشتر به آن ضمیمه شده است
[ترجمه گوگل]اهمیت مطالعه سیستم نوسانی شاخص حمل و نقل کالا و تحقیق در مورد گرایش به نوع آن بیشتر و بیشتر شده است

11. The space that causing fluctuant main reason is labour force of ab extra population distributings difference.
[ترجمه ترگمان]فضایی که دلیل اصلی fluctuant را ایجاد می کند نیروی کار of جمعیتی اضافی است
[ترجمه گوگل]فضایی که علت اصلی آن را ایجاد می کند، نیروی کار اختلاف توزیع جمعیت اضافی است

12. Emphasize growth and fluctuant connection, hold wave motion through studying growth comes.
[ترجمه ترگمان]رشد Emphasize و اتصال fluctuant، حرکت موج را از طریق مطالعه رشد نگه می دارند
[ترجمه گوگل]تاکید رشد و اتصال نوسان، حرکت موج را از طریق مطالعه رشد به دست می آورد

13. The fluctuant price of global fat was analyzed here.
[ترجمه ترگمان]قیمت fluctuant چربی جهانی در اینجا آنالیز شد
[ترجمه گوگل]قیمت نوسان چربی جهانی در اینجا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت

14. To assure economy move normally, we need to analyse the real reason with past fluctuant boom.
[ترجمه ترگمان]برای اینکه اطمینان حاصل شود که اقتصاد به طور طبیعی حرکت می کند، ما باید دلیل واقعی را با رشد fluctuant قبلی تحلیل کنیم
[ترجمه گوگل]برای اطمینان از حرکت اقتصاد به طور عادی، ما باید دلیل واقعی را با رونق نوسان گذشته پیش بینی کنیم

15. In the meantime, deposit deposit also is the main source of bank credit capital, forecast the fluctuant trend of deposit deposit remaining sum correctly, very necessary.
[ترجمه ترگمان]در این میان، سپرده سپرده، منبع اصلی سرمایه اعتباری بانکی، پیش بینی گرایش fluctuant به حساب سپرده باقی مانده به طور صحیح، بسیار ضروری است
[ترجمه گوگل]در ضمن، سپرده سپرده نیز منبع اصلی سرمایه اعتباری بانک است، پیش بینی روند نوسان سپرده سپرده به درستی، بسیار ضروری است


کلمات دیگر: