کلمه جو
صفحه اصلی

flouter

انگلیسی به انگلیسی

• one who scorns, one who degrades; one who jeers, mocker

جملات نمونه

1. She is a young woman who enjoys flouting conventions.
[ترجمه ترگمان]او یک زن جوان است که کنوانسیون های مختلفی به سر می برد
[ترجمه گوگل]او یک زن جوان است که از کنوانسیون های ممنوعه برخوردار است

2. Many motorcyclists flout the law by not wearing helmets.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از موتورسواران با پوشیدن کلاه خود به این قانون احترام نمی گذارند
[ترجمه گوگل]بسیاری از موتورسیکلت ها با پوشیدن کلاه ایمنی قانون را تحریم نمی کنند

3. They defied/flouted/broke with convention by giving up their jobs and becoming self-sufficient.
[ترجمه ترگمان]آن ها با دادن شغل خود و تبدیل شدن به خودکفا، با کنوانسیون مبارزه کردند \/ شکست خوردند
[ترجمه گوگل]آنها با شکستن شغل خود و کسب کردن خودکارانه، با کنوانسیون مقابله کردند و با شکست مواجه شدند

4. They are deliberately flouting the law in order to obtain an advantage over their competitors.
[ترجمه ترگمان]آن ها به عمد قانون را نادیده می گیرند تا از رقبای خود امتیازی کسب کنند
[ترجمه گوگل]آنها عمدا قانون را منفجر می کنند تا مزیت رقبا را به دست آورند

5. Some companies flout the rules and employ children as young as seven.
[ترجمه ترگمان]برخی شرکت ها این قوانین را زیر پا می گذارند و کودکان را به اندازه ۷ جوان استخدام می کنند
[ترجمه گوگل]برخی از شرکت ها قوانین را رعایت می کنند و کودکان را تا 7 سالگی استخدام می کنند

6. At least 35 manufacturers have flouted a law requiring prompt reporting of such malfunctions.
[ترجمه ترگمان]حداقل ۳۵ کارخانه قانونی را مورد تمسخر قرار داده اند که نیاز به گزارش دهی سریع از چنین عملکرد نادرست دارند
[ترجمه گوگل]حداقل 35 تولید کننده، یک قانون را که نیازمند گزارش سریع چنین نقصی است، رد کرد

7. The union had openly flouted the law.
[ترجمه ترگمان]اتحادیه علنا از قانون سرپیچی کرده بود
[ترجمه گوگل]اتحادیه به طور آشکار قانون را رد کرد

8. The orchestra decided to flout convention/tradition, and wear their everyday clothes for the concert.
[ترجمه ترگمان]این ارکستر تصمیم گرفت که سنت \/ سنت را زیر پا بگذارد و لباس های روزمره خود را برای کنسرت بپوشد
[ترجمه گوگل]ارکستر تصمیم گرفت تا کنوانسیون / سنت را از بین ببرد و لباس های روزمره خود را برای این کنسرت بپوشاند

9. No one can flout the rules and get away with it.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس نمی تواند قوانین را انکار کند و از آن فرار کند
[ترجمه گوگل]هیچ کس نمی تواند قوانین را فراموش کند و با آن کنار بیاید

10. He flouted his mother's advice.
[ترجمه ترگمان]او به نصیحت مادرش اهانت کرد
[ترجمه گوگل]او از مشاوره مادرش گریخت

11. They flouted all our offers of help and friendship.
[ترجمه ترگمان]آن ها همه پیشنهادها ما برای کمک و دوستی را مورد استهزا قرار دادند
[ترجمه گوگل]آنها همه ی پیشنهادات ما از کمک و دوستی را فراموش کردند

12. No young politician can afford to flout convention in this way.
[ترجمه ترگمان]هیچ سیاست مدار جوان نمی تواند چنین قراردادی را به این شکل زیر پا بگذارد
[ترجمه گوگل]هیچ سیاستمدار جوان نمیتواند چنین تصوری را از بین ببرد

13. The young soldier flouted his officer's orders.
[ترجمه ترگمان]سرباز جوان دستور افسر را زیر پا گذاشت
[ترجمه گوگل]سرباز جوان، دستورات افسرش را فراموش کرد

14. The foolish boy flouted his mother's advice.
[ترجمه ترگمان]این پسر احمق به توصیه مادرش سرپیچی کرد
[ترجمه گوگل]پسر احمقانه مشاوره مادرش را فریاد زد


کلمات دیگر: