کلمه جو
صفحه اصلی

fly a kite

انگلیسی به انگلیسی

• cause a kite to rise and float in the air; go away, leave and stop annoying me

جملات نمونه

1. There isn't enough wind to fly a kite.
[ترجمه ترگمان]باد به اندازه کافی برای بادبادک هوا وجود ندارد
[ترجمه گوگل]باد کافی برای پرواز با بادبادک وجود ندارد

2. My brother is flying a kite in the park.
[ترجمه ترگمان] برادرم توی پارک یه کایت پرواز میکنه
[ترجمه گوگل]برادر من یک بادبادک در پارک پرواز می کند

3. A boy is flying a kite in the piazza.
[ترجمه ترگمان]یک پسربچه در میدان piazza به پرواز درآمده است
[ترجمه گوگل]یک پسر بچه در پایتخت پرواز می کند

4. Some members of the government flew a kite about wage control on television.
[ترجمه ترگمان]برخی از اعضای دولت یک بادبادک را در مورد کنترل دست مزد در تلویزیون به پرواز درآوردند
[ترجمه گوگل]برخی از اعضای دولت هواپیمایی راجع به کنترل دستمزدها در تلویزیون پخش کردند

5. There isn't really enough wind to fly a kite today.
[ترجمه ترگمان]امروز باد به اندازه کافی برای بادبادک هوا وجود ندارد
[ترجمه گوگل]باد واقعی برای باد کردن هواپیما امروزه وجود ندارد

6. In 198 Kent cigarettes launched an ad campaign which depicted two people flying a kite on a page.
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۸ مورد سیگار، تبلیغات انتخاباتی آغاز شد که به تصویر کشیدن دو نفر از بادبادک روی یک صفحه نمایش داد
[ترجمه گوگل]در سال 198 کنت سیگاری یک کمپین تبلیغاتی را راه اندازی کرد که دو نفر را در صفحات یک بادبادک پرواز کرد

7. Let's fly a kite or blow some bubbles up into the sky.
[ترجمه ترگمان]بیاید یک بادبادک هوا کنیم یا چند تا حباب کف آسمان را منفجر کنیم
[ترجمه گوگل]بیایید بادبادک را بچرخانیم یا حبابهایی را به آسمان برسانیم

8. And, let's go fly a kite.
[ترجمه ترگمان]برویم بادبادک هوا کنیم
[ترجمه گوگل]و، بیایید پرواز یک بادبادک

9. I can fly a kite. I can fly a kite.
[ترجمه ترگمان]من می توانم بادبادک هوا کنم من می توانم بادبادک هوا کنم
[ترجمه گوگل]من می توانم یک بادبادک پرواز کنم من می توانم یک بادبادک پرواز کنم

10. Grass is also a child fly a kite, how sweet clear laughter!
[ترجمه ترگمان]چمن هم یک بادبادک است، چقدر خنده روشن!
[ترجمه گوگل]چمن نیز یک کودک با یک بادبادک پرواز می کند، شگفت انگیز شیرین!

11. She had never learned to fly a kite.
[ترجمه ترگمان]هرگز یاد نگرفته بود که بادبادک هوا کند
[ترجمه گوگل]او هرگز آموخته بود که با یک بادبادک پرواز کند

12. Park a place where you can fly a kite.
[ترجمه ترگمان]جایی پارک کنید که می توانید بادبادک هوا کنید
[ترجمه گوگل]پارک یک محل که در آن شما می توانید یک بادبادک پرواز کنید

13. Hiat a ball, fly a kite, rollerblade, swim, ride a bike.
[ترجمه ترگمان]رقص، بادبادک، بادبادک، شنا، سوار دوچرخه
[ترجمه گوگل]هیات توپ، پرواز بادبادک، رولر، شنا، سوار دوچرخه سواری

14. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

15. I wanted to fly a kite, but it was too hard.
[ترجمه ترگمان]می خواستم بادبادک هوا کنم، اما خیلی سخت بود
[ترجمه گوگل]من می خواستم یک بادبادک پرواز کنم، اما خیلی سخت بود

پیشنهاد کاربران

بادبادک بازی

پرواز دادن بادبادک

بادبادک هوا کردن

دیکته

یعنی بادبادک بازی یا به پرواز درآوردن بادبادک

پرواز کردن یک بادبادک

بازی کردن با باد بادک

باد بادک بازی یا بازی کردن با بادبادک

Go away


کلمات دیگر: