کلمه جو
صفحه اصلی

fluoresce


شب نما شدن، شب نمایی کردن، فلورسان شدن یا کردن، شفاف شدن، نور مهتابی پس دادن

انگلیسی به فارسی

شفاف شدن، نور مهتابی پس دادن


فلورسنت، شفاف شدن، نور مهتابی پس دادن


انگلیسی به انگلیسی

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: fluoresces, fluorescing, fluoresced
• : تعریف: to exhibit, produce, or undergo radiation, esp. to emit visible light during or after exposure to radiation.

• give off light, be fluorescent

جملات نمونه

1. Many organic binders contain molecules which fluoresce when excited by ultra-violet radiation.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از پیوندهای آلی شامل مولکول هایی هستند که وقتی از اشعه فرابنفش به هیجان می آیند، جذب می شوند
[ترجمه گوگل]بسیاری از گیرنده های آلی حاوی مولکول هایی هستند که در هنگام تابش اشعه ماوراء بنفش بوجود می آیند

2. These chemicals fluoresce with different colours.
[ترجمه ترگمان]این مواد شیمیایی با رنگ های مختلف ترکیب می شوند
[ترجمه گوگل]این مواد شیمیایی با رنگ های مختلف fluoresce

3. X-rays from the anode of the x-ray tube fluoresce an adjoining, independent target that produces a monochromatic spectrum, a portion of which is focused by the x-ray optical system.
[ترجمه ترگمان]پرتوه ای ایکس از آند لوله پرتو ایکس، یک هدف مستقل و مستقل است که یک طیف monochromatic را تولید می کند که بخشی از آن توسط سیستم نوری پرتو ایکس متمرکز می شود
[ترجمه گوگل]اشعه ایکس از آند از لوله اشعه ایکس فلورسنت یک هدف مستقل و مستقل است که یک طیف تک رنگ را تولید می کند که بخشی از آن توسط سیستم نوری اشعه ایکس متمرکز شده است

4. Scorpions, spiders, and other creatures also fluoresce when exposed to UV light, Reef and colleagues note, suggesting that the sunscreen effect has evolved more than once.
[ترجمه ترگمان]Scorpions، عنکبوت ها و دیگر موجودات هنگامی که در معرض نور UV، صخره و همکاران خود قرار می گیرند اشاره می کنند که تاثیر ضد آفتاب بیش از یک بار رشد کرده است
[ترجمه گوگل]عقرب ها، عنکبوت ها، و موجودات دیگر نیز در معرض نور UV قرار می گیرند، Reef و همکارانش خاطر نشان می کنند که تاثیر کرم ضد آفتاب بیش از یک بار تکامل یافته است

5. The cheaper FNDs fluoresce roughly as well as those produced with an electron beam.
[ترجمه ترگمان]The ارزان تر و نیز آن هایی که با پرتوی الکترونی تولید می شوند
[ترجمه گوگل]FND های ارزان تر تقریبا همانند کسانی که با پرتو الکترونی تولید می کنند، فلورسنت می کنند

6. Under blue light, the spots on this shark fluoresce, creating an eerie glow.
[ترجمه ترگمان]زیر نور آبی، لکه های روی این کوسه در حال ایجاد درخشش وهم آوری هستند
[ترجمه گوگل]در زیر نور آبی، لکه های روی این کوسه فلورسنت می کنند، ایجاد یک درخشش بی رحمانه

7. Although hydrocarbons have long been known to fluoresce, or glow, under ultraviolet light, this may be the first time the technology has been used outside a lab to spot oil.
[ترجمه ترگمان]اگرچه هیدروکربن ها تا مدت های مدید تحت نور فرابنفش شناخته شده اند، اما این اولین بار است که تکنولوژی در بیرون از یک آزمایشگاه برای تشخیص نفت مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]اگر چه هیدروکربن ها به مدت طولانی شناخته شده هستند که در نور نور ماوراء بنفش fluoresce یا تابش می دهند، این ممکن است اولین بار است که تکنولوژی در خارج از یک آزمایشگاه برای کشف نفت استفاده شده است

8. The antibodies have been altered to fluoresce under certain conditions.
[ترجمه ترگمان]پادتن در شرایط خاص دی گه عوض شده ن
[ترجمه گوگل]آنتیبادی ها تحت شرایط خاصی به فلورسنت تغییر کرده اند

9. Viewed under a low energy ultra-violet lamp, structures such as cross-lamination and bioturbation fluoresce bright blue and yellow.
[ترجمه ترگمان]با نگاه به یک لامپ کم مصرف با انرژی بسیار بالا، ساختارهایی مثل lamination و bioturbation آبی روشن و زرد رنگ دیده می شوند
[ترجمه گوگل]در زیر یک لامپ بسیار ضعیف، بنایی مانند لایه برداری متقاطع و بیوتروبیک، به رنگ آبی روشن و زرد روشن می شود

10. Last year, researchers engineered an entire colony of bacteria to periodically fluoresce in unison, and we can expect many more papers exploring the behaviour of collections of cells.
[ترجمه ترگمان]سال گذشته، محققان یک مجموعه کامل از باکتری ها را مهندسی کردند تا به طور دوره ای هماهنگ شوند و ما می توانیم انتظار داشته باشیم که مقالات بیشتری در مورد رفتار کلکسیون از سلول ها کشف شوند
[ترجمه گوگل]سال گذشته، محققان کلنی کل باکتریها را به صورت فلوئورسانس به صورت یکنواخت طراحی کردند و ما می توانیم بسیاری از مقالات بیشتری راجع به رفتار جمع آوری سلول ها مطالعه کنیم

11. Flavin: Any of a class of organic compounds, pale yellow biological pigments that fluoresce green.
[ترجمه ترگمان]Flavin: هر کدام از دسته ای از ترکیبات آلی، مواد شیمیایی زرد کم رنگ که به رنگ سبز هستند
[ترجمه گوگل]Flavin: هر یک از کلاس های ترکیبات آلی، رنگدانه های بی رنگ زرد رنگی که سبز رنگ می کنند

12. Past studies have found that the calcium carbonate exoskeletons of corals that make up reefs fluoresce under ultraviolet light, suggesting that they absorb UV rays.
[ترجمه ترگمان]مطالعات گذشته نشان داده اند که کربنات کلسیم exoskeletons از مرجان ها که رگه های مرجانی زیر نور ماورای بنفش را تشکیل می دهد، نشان می دهد که آن ها اشعه های ماورای بنفش را جذب می کنند
[ترجمه گوگل]مطالعات گذشته نشان داده است که اکسیکلت های کربنات کلسیم مرجان هایی که قرمز ها را تشکیل می دهند، در زیر نور ماوراء بنفش fluoresce fluorescey، نشان می دهد که آنها اشعه UV را جذب می کنند

13. As an ionizing radiation it can cause chemical reactions, and causes many substances to glow or fluoresce .
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک تابش یونیزه کننده، می تواند موجب واکنش های شیمیایی شود و باعث می شود که مواد زیادی به نور و یا نور تبدیل شوند
[ترجمه گوگل]به عنوان یک تابش یونیزه می تواند واکنش های شیمیایی ایجاد کند و بسیاری از مواد را درخشش یا فلورسنت ایجاد می کند


کلمات دیگر: