شبیه جگر، کبد مانند، مبتلا به بیماری جگر (یا کبد)، مبتلا به مر جگر
liverish
شبیه جگر، کبد مانند، مبتلا به بیماری جگر (یا کبد)، مبتلا به مر جگر
انگلیسی به فارسی
شبیه جگر، مبتلا به مرض جگر
کبد، شبیه جگر، مبتلا به مرض جگر
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• (1) تعریف: similar to liver, esp. in color.
• (2) تعریف: having a disorder of the liver; bilious.
• (3) تعریف: having or displaying a disagreeable, sour, or melancholy personality; irritable.
• suffering from a liver disorder; resembling liver; liver colored; depressed, irritable
someone who is liverish feels slightly sick; an old-fashioned word.
someone who is liverish feels slightly sick; an old-fashioned word.
جملات نمونه
1. The crew all looked liverish and unhappy.
[ترجمه ترگمان]همه جاشو ان بیچاره و بدبخت به نظر می رسیدند
[ترجمه گوگل]خدمه همه کبیر و ناراضی بود
[ترجمه گوگل]خدمه همه کبیر و ناراضی بود
2. Conclusion Detecting the content of liverish patients GMP-140 can be a guideline of sthenic fibrinolysis in liverish patients especially liver cancer patients and to evaluate the prognosis.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری کشف محتوای بیماران liverish - ۱۴۰ می تواند راهنمای of fibrinolysis در بیماران liverish به خصوص بیماران سرطانی کبد و ارزیابی پیش بینی باشد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری تشخیص محتوی بیماران کبدی GMP-140 می تواند یک راهنما از فیبرینولیز استرنی در بیماران کبدی، به ویژه بیماران مبتلا به سرطان کبد باشد و پیش آگهی را ارزیابی کند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری تشخیص محتوی بیماران کبدی GMP-140 می تواند یک راهنما از فیبرینولیز استرنی در بیماران کبدی، به ویژه بیماران مبتلا به سرطان کبد باشد و پیش آگهی را ارزیابی کند
3. The treats liverish Hai Mingwei curative effect of new research and development of sea Er group how?
[ترجمه ترگمان]The Hai liverish اثر درمانی جدیدی از تحقیقات جدید و توسعه گروه Er دریایی را در بر می گیرد؟
[ترجمه گوگل]درمان چربی مکرر چی Mingwei اثر درمانی جدید تحقیق و توسعه گروه دریایی چگونه؟
[ترجمه گوگل]درمان چربی مکرر چی Mingwei اثر درمانی جدید تحقیق و توسعه گروه دریایی چگونه؟
4. Hidebound be to bring about liverish main reason?
[ترجمه ترگمان]آیا باید دلیل اصلی liverish را مطرح کرد؟
[ترجمه گوگل]پنهان کردن دلیل اصلی کبد چیست؟
[ترجمه گوگل]پنهان کردن دلیل اصلی کبد چیست؟
5. Inevitably HSC will become a promising way for liverish treatment.
[ترجمه ترگمان]بگونهای اجتنابناپذیر، یک راه امیدبخش برای درمان liverish است
[ترجمه گوگل]HSC ناگزیر تبدیل خواهد شد راه امیدوار کننده برای درمان کبد
[ترجمه گوگل]HSC ناگزیر تبدیل خواهد شد راه امیدوار کننده برای درمان کبد
6. Does liverish treat a method?
[ترجمه ترگمان]آیا liverish یک روش را درمان می کند؟
[ترجمه گوگل]آیا کبد یک روش را درمان می کند؟
[ترجمه گوگل]آیا کبد یک روش را درمان می کند؟
7. The blood that is restricted right now more than cannot be defeated to have nephrosis or liverish patient and the new life that have haemolysis disease.
[ترجمه ترگمان]خونی که در حال حاضر بیشتر از آن است که نمی توان آن را شکست داد تا بیمار یا بیمار liverish را داشته باشد و زندگی جدیدی که دارای بیماری haemolysis است
[ترجمه گوگل]خون که در حال حاضر محدودتر است، نمیتواند به نفروسی یا بیمار کبد و زندگی جدید مبتلا به بیماری همولیز منجر شود
[ترجمه گوگل]خون که در حال حاضر محدودتر است، نمیتواند به نفروسی یا بیمار کبد و زندگی جدید مبتلا به بیماری همولیز منجر شود
8. And put forward from here the spring health defend the disease should be heavy at adjust the liverish new look of treatment of amiable cycle time in liver and protect in liver.
[ترجمه ترگمان]و از اینجا به بعد، سلامت بهار از این بیماری باید برای تنظیم ظاهر جدید درمان زمان چرخه دوست داشتنی در کبد و محافظت از کبد، سنگین باشد
[ترجمه گوگل]و از اینجا به بعد سلامت بهار برای دفاع از بیماری باید سنگین در تنظیم چشمان جدید کبد درمان چرخه دوستانه در کبد و محافظت در کبد
[ترجمه گوگل]و از اینجا به بعد سلامت بهار برای دفاع از بیماری باید سنگین در تنظیم چشمان جدید کبد درمان چرخه دوستانه در کبد و محافظت در کبد
9. Its degree spends tired feeling gently to come oneself serious and lack of power, lack of power degree and liverish activity level are consistent.
[ترجمه ترگمان]درجه آن خسته از احساس خستگی و فقدان قدرت، عدم وجود درجه قدرت و سطح فعالیت liverish است
[ترجمه گوگل]درجه آن احساس آرامش خستگی می کند و خود را جدی می گیرد و کمبود قدرت، کمبود قدرت و سطح فعالیت کبد سازگار است
[ترجمه گوگل]درجه آن احساس آرامش خستگی می کند و خود را جدی می گیرد و کمبود قدرت، کمبود قدرت و سطح فعالیت کبد سازگار است
10. The clinical expression of result patient and lab examination all accord with acute to spend toxic sex liverish to diagnose a standard again.
[ترجمه ترگمان]حالت بالینی معاینه بیمار و آزمایشگاه همگی با حاد بودن مصرف کنندگان جنسی سمی برای تشخیص دوباره یک استاندارد سازگاری دارند
[ترجمه گوگل]بیان بالینی نتیجه آزمایش بیمار و آزمایشگاه با توجه به حاد بودن برای سوزاندن کبد جنسی سمی به منظور تشخیص یک استاندارد دوباره مطابقت دارد
[ترجمه گوگل]بیان بالینی نتیجه آزمایش بیمار و آزمایشگاه با توجه به حاد بودن برای سوزاندن کبد جنسی سمی به منظور تشخیص یک استاندارد دوباره مطابقت دارد
کلمات دیگر: