زیبایی
esthetical
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• of or pertaining to appreciation of the beautiful; showing a refined sense of taste (also aesthetical)
جملات نمونه
1. To study the esthetical disfigurement of facial profile of Guangdong women with Anglemalocclusion.
[ترجمه ترگمان]برای بررسی زشتی ظاهر چهره نیم رخ چهره زنان Guangdong با Anglemalocclusion
[ترجمه گوگل]برای مطالعه ریزش زیبایی صورت پروفیل زنان گوانگدونگ با Anglemalocclusion
[ترجمه گوگل]برای مطالعه ریزش زیبایی صورت پروفیل زنان گوانگدونگ با Anglemalocclusion
2. A research for the categories in music esthetical area is thus presented.
[ترجمه ترگمان]بنابراین یک تحقیق برای این دسته ها در حوزه موسیقی esthetical ارایه شده است
[ترجمه گوگل]بنابراین تحقیق برای دسته بندی در منطقه زیبایی موسیقی ارائه شده است
[ترجمه گوگل]بنابراین تحقیق برای دسته بندی در منطقه زیبایی موسیقی ارائه شده است
3. The Taoism belief reflected some esthetical consciousnesses and the harmony between the heaven and man.
[ترجمه ترگمان]اعتقاد Taoism برخی از consciousnesses و سازگاری بین آسمان و انسان را منعکس می کرد
[ترجمه گوگل]اعتقاد دئوئیزم، منعکس کننده آگاهی های زیبایی و هماهنگی بین بهشت و انسان است
[ترجمه گوگل]اعتقاد دئوئیزم، منعکس کننده آگاهی های زیبایی و هماهنگی بین بهشت و انسان است
4. Third, to adapt to the audience's esthetical psychology in China while benefiting from foreign movie techniques.
[ترجمه ترگمان]سوم اینکه، در عین حال که از تکنیک های سینمایی خارجی بهره مند می شوید، با روانشناسی esthetical مخاطب در چین سازگار شوید
[ترجمه گوگل]سوم، برای انطباق با روانشناسی زیبایی شناسی مخاطبان در چین در حالی که از تکنیک های فیلم خارجی استفاده می کند
[ترجمه گوگل]سوم، برای انطباق با روانشناسی زیبایی شناسی مخاطبان در چین در حالی که از تکنیک های فیلم خارجی استفاده می کند
5. Steel box continuous curved beam with its big span, little section, esthetical sculpt, is adopted generally by municipal projects.
[ترجمه ترگمان]یک میله منحنی پیوسته با دهانه بزرگ آن، بخش کوچک، esthetical sculpt، به طور کلی توسط پروژه های شهری به کار گرفته می شود
[ترجمه گوگل]جعبه فولاد پرتو منحنی مداوم با طول بزرگ خود، بخش کوچکی، مجسمه زیبایی، به طور کلی توسط پروژه های شهرداری به تصویب رسید
[ترجمه گوگل]جعبه فولاد پرتو منحنی مداوم با طول بزرگ خود، بخش کوچکی، مجسمه زیبایی، به طور کلی توسط پروژه های شهرداری به تصویب رسید
6. From it we can discover a principle of artism. Hegel criticized insensately that as a kind of Epistemological Interpretation which is from Schelling's intellectual intuition to esthetical intuition.
[ترجمه ترگمان]از آن به بعد می توانیم اصل of را کشف کنیم هگل insensately را به عنوان یک نوع تفسیر Epistemological مورد انتقاد قرار داد که از بینش عقلانی شلینگ گرفته تا درک شهودی است
[ترجمه گوگل]از آن می توان یک اصل هنری پیدا کرد هگل به طرز غیرمنتظره ای به عنوان یک نوع تفسیر شناخت شناختی که از شهود فکری شلینگ به شهودی است، انتقاد کرد
[ترجمه گوگل]از آن می توان یک اصل هنری پیدا کرد هگل به طرز غیرمنتظره ای به عنوان یک نوع تفسیر شناخت شناختی که از شهود فکری شلینگ به شهودی است، انتقاد کرد
7. The paper tries to discuss the connotation of music esthetical education many dimensions.
[ترجمه ترگمان]این مقاله سعی دارد در مورد مفهوم موسیقی و تحصیل در ابعاد مختلف بحث و تبادل نظر کند
[ترجمه گوگل]در این مقاله سعی می شود تا ابعاد مختلف آموزش موسیقی زیبایی را مورد بحث قرار دهد
[ترجمه گوگل]در این مقاله سعی می شود تا ابعاد مختلف آموزش موسیقی زیبایی را مورد بحث قرار دهد
8. And, the Cultural Revolution, which is always a focus of Chinese literature, is brought into the eyeshot of writer"s esthetical taste again and impels the naissance of a block of excellent works. "
[ترجمه ترگمان]و، انقلاب فرهنگی، که همیشه کانون ادبیات چین است، بار دیگر به سلیقه esthetical نویسنده بدل می شود و the یک بلوک از آثار عالی را به کار می اندازد \"
[ترجمه گوگل]انقلاب فرهنگی، که همیشه تمرکز ادبیات چینی است، دوباره به دیدگاه طعم زیبایی استقرار نویسندگان تبدیل شده و موجب تحریف یک بلوک از کارهای عالی می شود '
[ترجمه گوگل]انقلاب فرهنگی، که همیشه تمرکز ادبیات چینی است، دوباره به دیدگاه طعم زیبایی استقرار نویسندگان تبدیل شده و موجب تحریف یک بلوک از کارهای عالی می شود '
9. Human has now sought to develop oneself spiritually instead of materialistically as pure performance. Art demonstrates itself as purified and abstract esthetical form.
[ترجمه ترگمان]انسان در حال حاضر به دنبال توسعه روح خود به جای materialistically به عنوان عملکرد خالص است هنر خود را به شکل esthetical خالص و انتزاعی نشان می دهد
[ترجمه گوگل]امروزه انسانها به جای مادیگرایی به عنوان عملکرد خالص به دنبال روحانی خود هستند هنر خود را به عنوان شکل ظاهری خالص و انتزاعی نشان می دهد
[ترجمه گوگل]امروزه انسانها به جای مادیگرایی به عنوان عملکرد خالص به دنبال روحانی خود هستند هنر خود را به عنوان شکل ظاهری خالص و انتزاعی نشان می دهد
10. The overall principle and approach of Mark's and Engel's literary criticism is esthetical and historical viewpoint.
[ترجمه ترگمان]اصل کلی و رویکرد نقد ادبی Mark s و Engel دیدگاه تاریخی و تاریخی است
[ترجمه گوگل]اصل کلی و رویکرد نقد ادبی مارک و انگل، دیدگاه عرفانی و تاریخی است
[ترجمه گوگل]اصل کلی و رویکرد نقد ادبی مارک و انگل، دیدگاه عرفانی و تاریخی است
کلمات دیگر: