خود شیرینی، مورد لطف و توجه قرار دادن
ingratiation
خود شیرینی، مورد لطف و توجه قرار دادن
انگلیسی به فارسی
خود شیرینی، مورد لطف و توجه قرار دادن
غرق شدن
انگلیسی به انگلیسی
• act or process of deliberately attempting to gain favor
جملات نمونه
1. But ingratiation is not just about courting popularity.
[ترجمه ترگمان]اما ingratiation تنها در مورد محبوبیت courting نیست
[ترجمه گوگل]اما نکته جالب این است که فقط در مورد محبوبیت دلگرم کننده نیست
[ترجمه گوگل]اما نکته جالب این است که فقط در مورد محبوبیت دلگرم کننده نیست
2. Ingratiation and access are not enough, he said.
[ترجمه ترگمان]گفت: دسترسی و دسترسی به حد کافی نیست
[ترجمه گوگل]او گفت که تسلیم و دسترسی به اندازه کافی نیست
[ترجمه گوگل]او گفت که تسلیم و دسترسی به اندازه کافی نیست
3. Ingratiation is that you show you unction which would make other people feel uncomfortable and feeling.
[ترجمه ترگمان]Ingratiation این است که به شما نشان می دهم که تدهین شده و باعث می شود که دیگران احساس ناراحتی و احساس کنند
[ترجمه گوگل]تسلیم شدن این است که به شما نشان می دهیم که افراد دیگر احساس ناراحتی و احساس ناراحتی می کنند
[ترجمه گوگل]تسلیم شدن این است که به شما نشان می دهیم که افراد دیگر احساس ناراحتی و احساس ناراحتی می کنند
4. Not being able to stand his ingratiation, I helplessly agreed to his request.
[ترجمه ترگمان]با درماندگی به درخواست او موافقت کردم، قادر به تحملش نیستم
[ترجمه گوگل]ناتوانی خود را نادیده گرفتم، من به طور مطلوب به درخواست او موافقت کردم
[ترجمه گوگل]ناتوانی خود را نادیده گرفتم، من به طور مطلوب به درخواست او موافقت کردم
5. Findings on directional differences in the use of ingratiation are somewhat inconsistent.
[ترجمه ترگمان]یافته ها در مورد تفاوت های هدایتی در استفاده از ingratiation تا حدی متناقض هستند
[ترجمه گوگل]یافته های مربوط به تفاوت های هدایت شده در استفاده از انگاره گذاری تا حدودی متناقض است
[ترجمه گوگل]یافته های مربوط به تفاوت های هدایت شده در استفاده از انگاره گذاری تا حدودی متناقض است
6. Ingratiation is that you show you unction which would make other people feel uncomfortable and have defensive feeling.
[ترجمه ترگمان]Ingratiation این است که به شما نشان می دهم که تدهین شده و باعث می شود که دیگران احساس معذب بودن کنند و احساس تدافعی داشته باشند
[ترجمه گوگل]تسلیم این است که به شما نشان می دهم که شما را مجذوب می کند که دیگران احساس ناراحتی و احساس دفاعی می کنند
[ترجمه گوگل]تسلیم این است که به شما نشان می دهم که شما را مجذوب می کند که دیگران احساس ناراحتی و احساس دفاعی می کنند
7. The Ingratiation Impression Management would be influenced by high extraversion, low neuroticism and high self-esteem.
[ترجمه ترگمان]مدیریت Impression Ingratiation تحت تاثیر برون گرایی بالا، عصبانیت پایین و اعتماد به نفس بالا قرار خواهد گرفت
[ترجمه گوگل]مدیریت عصبانیت از طریق برونگرایی بالا، روان رنجوری پایین و عزت نفس بالا تحت تأثیر قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]مدیریت عصبانیت از طریق برونگرایی بالا، روان رنجوری پایین و عزت نفس بالا تحت تأثیر قرار می گیرد
8. He was like a person who was bathing in the crazy love. Thus, he caught the chance and told her about his love for her with much ingratiation and enthusiasm.
[ترجمه ترگمان]مثل کسی بود که در عشق دیوانه وار آب تنی می کرد بدین ترتیب او فرصت را غنیمت شمرد و درباره عشق خود به او با شور و شوق و شور و شوق درباره عشق او سخن گفت
[ترجمه گوگل]او مانند یک فرد بود که در عشق دیوانه حمام می کرد بنابراین، او فرصت را گرفت و به او در مورد عشق او به او با انگیزه و شور و شوق زیادی گفت
[ترجمه گوگل]او مانند یک فرد بود که در عشق دیوانه حمام می کرد بنابراین، او فرصت را گرفت و به او در مورد عشق او به او با انگیزه و شور و شوق زیادی گفت
پیشنهاد کاربران
رفتار چاپلوسانه
ingratiation ( روانشناسی )
واژه مصوب: خودشیرینی
تعریف: تلاش ابزاری برای کسب تأیید و رضایت دیگران از طریق مدیریت تأثیر
واژه مصوب: خودشیرینی
تعریف: تلاش ابزاری برای کسب تأیید و رضایت دیگران از طریق مدیریت تأثیر
کلمات دیگر: