کلمه جو
صفحه اصلی

grade point average

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a measure of academic achievement arrived at by dividing the total number of grade points earned by a student during a particular period by the total number of credits the student attempted.

- You'll need to improve your grade point average if you plan to go to college.
[ترجمه ترگمان] اگر قصد رفتن به دانشکده را داشته باشی، باید میزان grade را بهتر کنی
[ترجمه گوگل] اگر قصد رفتن به کالج را دارید، باید میانگین نمره خود را بهبود ببخشید

• gpa, mean grade, median of all of a student's grades

جملات نمونه

1. The law school required a minimum grade point average of 6 .
[ترجمه ترگمان]این مدرسه حقوق به طور متوسط به میانگین نمره ۶ نیاز داشت
[ترجمه گوگل]مدرسه قانون نیاز به حداقل درجه امتیاز متوسط ​​6

2. The average high school grade point average is 09 for girls and 86 for boys.
[ترجمه ترگمان]متوسط نمره متوسط دبیرستان ۰۹ برای دختران و ۸۶ مورد برای پسران است
[ترجمه گوگل]متوسط ​​میانگین نمره متوسطه دبیرستان 09 برای دختران و 86 برای پسران است

3. When the tests were answered honestly, both of them predicted the participants' final school exam performance (their "grade point average") and their self-reported creative achievements.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که صادقانه پاسخ داده شد، هر دوی آن ها عملکرد آزمون نهایی شرکت کنندگان را پیش بینی کرده (به طور متوسط نمره درجه)و دستاوردهای خلاقانه خود را نشان دادند
[ترجمه گوگل]هنگامی که آزمون به طور صادقانه پاسخ داده شد، هر دو آنها عملکرد امتحان مدرسه نهایی (میانگین نمرات خود را) و دستاوردهای خلاقانه خودشان را پیش بینی کردند

4. I study hard, so my grade point average remains to be the highest in my class.
[ترجمه ترگمان]به سختی درس می خوانم، بنابراین امتیاز کلاس من به طور متوسط باقی می ماند تا بالاترین درجه در کلاس من باشد
[ترجمه گوگل]من به سختی تحصیل می کنم، به طوری که میانگین نمره من به عنوان بالاترین درجه در کلاس من باقی می ماند

5. Unfortunately, her test scores and grade point average placed her in the middle of our pool.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، نمرات امتحان و نمره میانگین نمره او را در وسط استخر قرار دادند
[ترجمه گوگل]متاسفانه، نمرات آزمون و نمرات متوسط ​​او را در وسط استخر ما گذاشتند

6. Applicants must hold a grade point average of 80 or higher on a100-point scale. Winners will be announced in May 20
[ترجمه ترگمان]متقاضیان باید متوسط نمره ۸۰ یا بالاتر در مقیاس a۱۰۰ را داشته باشند برندگان در ۲۰ ماه مه اعلام خواهند شد
[ترجمه گوگل]متقاضیان باید دارای نمره متوسط ​​80 یا بالاتر در مقیاس 100 نمره باشند برندگان در 20 مه اعلام خواهند شد

7. The high school grade point average of the Class of 2013 is 8
[ترجمه ترگمان]متوسط سطح مقطع دبیرستان در کلاس ۲۰۱۳ برابر با ۸ است
[ترجمه گوگل]میانگین نمره متوسطه کلاس سال 2013 8 است

8. Examples include student ID, the grade point average (GPA), the student's major, his or her school, and so on.
[ترجمه ترگمان]مثال ها عبارتند از: ID دانش آموز، میانگین نمره کلاس (GPA)، مهم دانش آموز، مدرسه او، و غیره
[ترجمه گوگل]مثالها شامل شناسه دانشجویی، میانگین نمره متوسط ​​(GPA)، رشته تحصیلی، مدرسه و یا مدرسه می باشد

9. I was carrying a 0 grade point average in my master's program, and expected to earn an A in this course, too.
[ترجمه ترگمان]من یک میانگین نمره ۰ در برنامه کارشناسی ارشد باخود حمل می کردم و انتظار داشتم که در این درس هم نمره A بگیرم
[ترجمه گوگل]من در مقطع کارشناسی ارشد خود یک درجه متوسط ​​0 امتیاز داشتم و انتظار میرفت که در این دوره نیز یک امتیاز بگیرم

10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!

11. Despite this tragedy, she graduated with the second highest grade point average in her high school.
[ترجمه ترگمان]با وجود این تراژدی، او با رتبه دوم دبیرستان در دبیرستان خود فارغ التحصیل شد
[ترجمه گوگل]علیرغم این فاجعه، او با درجه دوم درجه بالاترین درجه در دبیرستان خود فارغ التحصیل شد

12. One way to stanch inflation is to change the way the grade point average is calculated.
[ترجمه ترگمان]یک راه برای کاهش تورم، تغییر روش محاسبه میانگین نمره درجه است
[ترجمه گوگل]یکی از راههای افزایش تورم، تغییر نحوه محاسبه میانگین امتیازات است

13. The only problem is, I've heard that the company won't even interview anyone whose grade point average is below and mine is barely 0.
[ترجمه ترگمان]تنها مشکل این است که من شنیده ام که شرکت حتی با کسی مصاحبه نخواهد کرد که نمره میانگین نمره آن ها کم تر باشد و من به سختی ۰ هستم
[ترجمه گوگل]تنها مشکل این است که من شنیده ام که این شرکت حتی با کسی که میانگین نمره درجه پایین آن کمتر است و حتی کمتر از 0 است، مصاحبه خواهد کرد

14. If you spend all your time studying, youwould obtain a 0 (perfect) grade point average (GPA).
[ترجمه ترگمان]اگر تمام وقت خود را صرف مطالعه کنید، youwould یک میانگین نمره ۰ (perfect)کسب کنید
[ترجمه گوگل]اگر تمام وقت خود را صرف تحصیل می کنید، می توانید یک نمره متوسط ​​0 (عالی) (GPA) را بدست آورید

15. A communications major, he said he carries about a 0 grade point average.
[ترجمه ترگمان]او گفت که یک مدیر ارتباطات گفت که او به طور متوسط حدود ۰ درجه سانتیگراد را حمل می کند
[ترجمه گوگل]او گفت که او در ارتباط با میانگین متوسط ​​0 امتیاز است

پیشنهاد کاربران

معدل


کلمات دیگر: