(مجازی) دوران فر و شکوه، رونق، گل آوری، فصل گل دادن، شکوفایی، فصل شکوفه اوری، حد اعلای تمدن یک قوم
florescence
(مجازی) دوران فر و شکوه، رونق، گل آوری، فصل گل دادن، شکوفایی، فصل شکوفه اوری، حد اعلای تمدن یک قوم
انگلیسی به فارسی
فصل شکوفهدهی، حد اعلای تمدن یک قوم
فلورسنت، فصل شکوفه اوری، حد اعلای تمدن یک قوم
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
مشتقات: florescent (adj.)
مشتقات: florescent (adj.)
• : تعریف: the act, state, or time of blossoming; bloom.
• blooming, flowering; period of blooming
مترادف و متضاد
flowering
Synonyms: blossoming, flourishing, development
جملات نمونه
1. during that century persian literature reached its florescence
در آن سده ادبیات فارسی به شکوفایی رسید.
2. Flowering can be artificially controlled blossom out of florescence period, which be called as flower regulation.
[ترجمه ترگمان]Flowering می تواند در خارج از دوره florescence به طور مصنوعی کنترل شود، که به عنوان مقررات گل خوانده می شود
[ترجمه گوگل]گل دهی را می توان با شکوفه های مصنوعی از دوره فلورسنت کنترل کرد که به عنوان تنظیم گل شناخته می شود
[ترجمه گوگل]گل دهی را می توان با شکوفه های مصنوعی از دوره فلورسنت کنترل کرد که به عنوان تنظیم گل شناخته می شود
3. The gardener told me that the florescence of flowers varies by floral variety.
[ترجمه ترگمان]باغبان به من گفت که florescence گل ها با تنوع گل فرق می کند
[ترجمه گوگل]باغبان به من گفت که فلورسنت گل ها با تنوع گل متفاوت است
[ترجمه گوگل]باغبان به من گفت که فلورسنت گل ها با تنوع گل متفاوت است
4. As flower types vary, the florescence will surely be different .
[ترجمه ترگمان]همانطور که انواع گل متفاوت هستند، florescence قطعا متفاوت خواهد بود
[ترجمه گوگل]همان طور که انواع گلها متفاوت است، فلورسنت قطعا متفاوت خواهد بود
[ترجمه گوگل]همان طور که انواع گلها متفاوت است، فلورسنت قطعا متفاوت خواهد بود
5. While the first female flower florescence, the period of first harvest were interrelated negatively.
[ترجمه ترگمان]در حالی که اولین گل زنی florescence، دوره برداشت اول به طور منفی به هم مرتبط بود
[ترجمه گوگل]در حالی که اولین فلورسنت گل زنانه، دوره اول برداشت، منفی بود
[ترجمه گوگل]در حالی که اولین فلورسنت گل زنانه، دوره اول برداشت، منفی بود
6. Inflorescence is large, florescence is long.
[ترجمه ترگمان]Inflorescence بزرگ است، florescence طولانی است
[ترجمه گوگل]گل آذین بزرگ است، فلورسنت طولانی است
[ترجمه گوگل]گل آذین بزرگ است، فلورسنت طولانی است
7. Studies on the Methods : To Control Florescence of Camellia.
[ترجمه ترگمان]مطالعات بر روی روش ها: برای کنترل florescence ها
[ترجمه گوگل]مطالعات انجام شده بر روی روش ها: برای کنترل فلورسنس کاملیا
[ترجمه گوگل]مطالعات انجام شده بر روی روش ها: برای کنترل فلورسنس کاملیا
8. Therefore, one of important reasons for florescence and senescence of navel orange was the disorder of metabolism induced by the accumulation of active oxygen species.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، یکی از دلایل مهم برای florescence و senescence ناف، اختلال متابولیسم ناشی از تجمع گونه های فعال اکسیژن است
[ترجمه گوگل]از این رو، یکی از دلایل مهم فلورسنت و پیری نارنجی نارس، اختلال متابولیسم ناشی از انباشت گونه های اکسیژن فعال بود
[ترجمه گوگل]از این رو، یکی از دلایل مهم فلورسنت و پیری نارنجی نارس، اختلال متابولیسم ناشی از انباشت گونه های اکسیژن فعال بود
9. Florescence wind accompanies the florescence.
[ترجمه ترگمان]باد با florescence همراه است
[ترجمه گوگل]Florescence باد همراه با فلورسنت
[ترجمه گوگل]Florescence باد همراه با فلورسنت
10. It is presumed that chlamydospore may be the major primary infection source of rice false smut and begin to infect the panicles of rice before or after florescence.
[ترجمه ترگمان]فرض بر این است که chlamydospore ممکن است منبع اصلی عفونت نهفته برنج باشد و قبل یا بعد از florescence، the برنج را آلوده کند
[ترجمه گوگل]فرض بر این است که کلمیدوسپور ممکن است عامل اصلی ابتلا به عفونت های قارچ نادرست برنج باشد و قبل یا بعد از فلورسنت زخم برنج را آلوده می کند
[ترجمه گوگل]فرض بر این است که کلمیدوسپور ممکن است عامل اصلی ابتلا به عفونت های قارچ نادرست برنج باشد و قبل یا بعد از فلورسنت زخم برنج را آلوده می کند
11. The most welcome still is butterfly orchid and pineapple, good-looking, good raise, florescence is long also.
[ترجمه ترگمان]The که هنوز مورد استقبال قرار می گیرد، ارکیده و آناناس است که خوب به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]هنوز هم خوشامد می گوییم پروانه ی ارکیده و آنالایزر، خوب نگاه، بالا بردن، فلورسنت طولانی نیز است
[ترجمه گوگل]هنوز هم خوشامد می گوییم پروانه ی ارکیده و آنالایزر، خوب نگاه، بالا بردن، فلورسنت طولانی نیز است
12. Spend small, petaline narrow, yellow, white, green, red, violet wait for color, faint scent, florescence autumn end comes early spring.
[ترجمه ترگمان]اندک زمانی را سپری کنید، petaline باریک، زرد، سفید، سبز، قرمز، بنفش، منتظر رنگ، عطر ضعیف، پایان پاییز در اوایل بهار است
[ترجمه گوگل]رنگ زرد، گلبرگ تیره، زرد، سفید، سبز، قرمز، بنفش را برای رنگ، عطر و بوی ضعف، فلورسنت پاییز پاییز بهار می آید
[ترجمه گوگل]رنگ زرد، گلبرگ تیره، زرد، سفید، سبز، قرمز، بنفش را برای رنگ، عطر و بوی ضعف، فلورسنت پاییز پاییز بهار می آید
13. Beautiful top is unripe, form of corollaceous white horn, perianth takes 6 amaranth streak, provide scent, florescence spring comes the summer.
[ترجمه ترگمان]قله زیبا is است، شکل horn سفید corollaceous، perianth ۶ amaranth را می گیرد، عطر و بهار را در تابستان فرا می گیرد
[ترجمه گوگل]شکل ظاهری شکل سفید شاخدار سفید، شکل پرانته 6 عدد قرمز آروانا، عطر و بوی عطر و طعم را به ارمغان می آورد
[ترجمه گوگل]شکل ظاهری شکل سفید شاخدار سفید، شکل پرانته 6 عدد قرمز آروانا، عطر و بوی عطر و طعم را به ارمغان می آورد
14. Also can plant the vivacious wood of some of short sex this flowerer, for example azalea, arrive florescence can blossom, the effect is very good also.
[ترجمه ترگمان]همچنین می توانید چوب vivacious برخی از جنس کوتاه را نیز بکارید چون azalea، arrive می رسند، florescence می توانند شکوفه دهند، تاثیر بسیار خوب است
[ترجمه گوگل]همچنین می توانید چوب های پر جنب و جوش برخی از جنس کوتاه این گلبرگ، به عنوان مثال azalea، می رسند florescence می تواند شکوفه، اثر نیز بسیار خوب است
[ترجمه گوگل]همچنین می توانید چوب های پر جنب و جوش برخی از جنس کوتاه این گلبرگ، به عنوان مثال azalea، می رسند florescence می تواند شکوفه، اثر نیز بسیار خوب است
During that century Persian literature reached its florescence.
در آن سده ادبیات فارسی به شکوفایی رسید.
کلمات دیگر: