نامهمان دوستی، نامهمان نوازی، بدمیزبانی، نادوستواری، نامهربانی، فقدان مهمان نوازی
inhospitality
نامهمان دوستی، نامهمان نوازی، بدمیزبانی، نادوستواری، نامهربانی، فقدان مهمان نوازی
انگلیسی به فارسی
فقدان مهمان نوازی
گیجی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
حالات: inhospitalities
حالات: inhospitalities
• : تعریف: an inhospitable attitude or behavior; lack of hospitality.
• lack of hospitality, lack of kindness toward guests
جملات نمونه
1. He was taken aback by such inhospitality.
[ترجمه ترگمان]از این inhospitality یکه خورده بود
[ترجمه گوگل]او با چنین نومیدی درگیر شد
[ترجمه گوگل]او با چنین نومیدی درگیر شد
2. Pat stuck it out, despite the capriciousness and inhospitality of the English weather.
[ترجمه ترگمان]با وجود the و inhospitality آب و هوا، پت آن را بیرون کشید
[ترجمه گوگل]پات آن را به رغم فریب و هذیان بودن آب و هوای انگلیسی خاموش کرد
[ترجمه گوگل]پات آن را به رغم فریب و هذیان بودن آب و هوای انگلیسی خاموش کرد
3. Impressions about this inhospitality in France are based on stays in Paris.
[ترجمه ترگمان]Impressions در مورد این inhospitality در فرانسه بر اقامت در پاریس استوار است
[ترجمه گوگل]در این بی نظیری ها در فرانسه پدید آمده است
[ترجمه گوگل]در این بی نظیری ها در فرانسه پدید آمده است
4. I ejaculated mentally, " you deserve perpetual isolation from your species for your churlish inhospitality.
[ترجمه ترگمان]از نظر ذهنی، تو سزاوار جدایی ابدی از همنوعان your هستی
[ترجمه گوگل]من ذهنیتی را انزال دادم: 'شما مستحق انزوای دائمی از گونه های خود هستید تا برای شما بی معنی است
[ترجمه گوگل]من ذهنیتی را انزال دادم: 'شما مستحق انزوای دائمی از گونه های خود هستید تا برای شما بی معنی است
5. Venture capital chases a website to be inspected to inhospitality from heat, have bit of showery in June taste truly, come urgently, go quickly also.
[ترجمه ترگمان]به دنبال آن که یک وب سایت به دنبال بازرسی از گرما به دنبال آن بگردد، کمی of در طعم ماه ژوئن به طور حقیقی استفاده شود، به سرعت وارد شود، به سرعت حرکت کند
[ترجمه گوگل]سرمایه مخاطره آمیز یک وب سایت را برای بازرسی بودن در معرض هوا از نظر گرما بررسی می کند، در لحظه ی ماه ژوئن کمی آرام به نظر می رسد، بلافاصله به سرعت به آنجا می آید
[ترجمه گوگل]سرمایه مخاطره آمیز یک وب سایت را برای بازرسی بودن در معرض هوا از نظر گرما بررسی می کند، در لحظه ی ماه ژوئن کمی آرام به نظر می رسد، بلافاصله به سرعت به آنجا می آید
6. They cut up rough, sometimes to person brutal, want to be constant very inhospitality with heartless.
[ترجمه ترگمان]آن ها خشن و گاهی اوقات وحشی را قطع می کنند و می خواهند ثابت کنند که نسبت به احساسات منفی دارند
[ترجمه گوگل]آنها را خشن، گاهی اوقات به شخص وحشیانه بر می گردانند، می خواهند با بی عاطفه، بسیار نجس بمانند
[ترجمه گوگل]آنها را خشن، گاهی اوقات به شخص وحشیانه بر می گردانند، می خواهند با بی عاطفه، بسیار نجس بمانند
7. Man concern politics, is for satisfy oneself can't lay hands on a power of desire, woman inhospitality in politics, is because of God give she mental state physiology structure structure of good.
[ترجمه ترگمان]انسان به سیاست توجه دارد، برای راضی کردن خود نمی تواند به قدرت میل، زن، در سیاست دست بکشد، به این دلیل است که خداوند ساختار ساختار ساختار اجتماعی خوب را به او می دهد
[ترجمه گوگل]انسان نگران سیاست است، برای رضایت خود می تواند بر قدرت میل، دست نیافتن به قدرت میل، زن گیج کننده در سیاست، به این دلیل است که خدا به او ساختار ساختاری ساختار فیزیکی ساختار خوب از حالت روانی است
[ترجمه گوگل]انسان نگران سیاست است، برای رضایت خود می تواند بر قدرت میل، دست نیافتن به قدرت میل، زن گیج کننده در سیاست، به این دلیل است که خدا به او ساختار ساختاری ساختار فیزیکی ساختار خوب از حالت روانی است
کلمات دیگر: