کلمه جو
صفحه اصلی

together with


معنی : با، باضافه
معانی دیگر : 1- به همراه، همراه با، با هم، به اتفاق، 2- علاوه بر، بضمیمه

انگلیسی به فارسی

با هم، با، باضافه


انگلیسی به انگلیسی

• together with something means in addition to that thing.

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] همراه با، و

مترادف و متضاد

با (حرف اضافه)
in, about, with, by, against, together with, cum, mid, per

باضافه (حرف اضافه)
together with, beside, plus, cum

جملات نمونه

1. He sent her some books, together with a dictionary.
[ترجمه ترگمان]چند کتاب به همراه یک فرهنگ لغت برایش فرستاد
[ترجمه گوگل]او چند کتاب و همراه با یک فرهنگ لغت فرستاد

2. Tie the two ropes together with a secure knot.
[ترجمه ترگمان] دوتا طناب رو با یه گره محکم ببند
[ترجمه گوگل]دو طناب را با یک گره امن ببرید

3. We tied his feet together with rope.
[ترجمه ترگمان]پاهایش را با طناب گره کردیم
[ترجمه گوگل]ما پاهایش را با طناب بستیم

4. They walked together with their arms entwined.
[ترجمه ترگمان]با بازوانی که به هم پیچیده بودند، با هم قدم می زدند
[ترجمه گوگل]آنها با دست و پا زدنشان پیاده روی کردند

5. We tied his hands together with rope.
[ترجمه ترگمان]دست هایش را با طناب به هم گره زدیم
[ترجمه گوگل]دستانمان را با طناب بستیم

6. The sheets are glued together with strong adhesive.
[ترجمه ترگمان]ورقه ها با چسب محکم به هم چسبیده اند
[ترجمه گوگل]ورقها با چسب قوی چسباندند

7. He tied the two ropes together with a knot.
[ترجمه ترگمان]دو طناب را با یک گره به هم گره زد
[ترجمه گوگل]او دو طناب را با یک گره گره زد

8. They often got together with other parents in the local neighbourhood.
[ترجمه ترگمان]آن ها اغلب با والدین دیگر در منطقه محلی کنار هم جمع می شدند
[ترجمه گوگل]آنها اغلب با والدین دیگر در محله محلی همدیگر را می یابند

9. Fasten these sheets of paper together with a clip, please.
[ترجمه ترگمان]لطفا این برگه های کاغذی رو با گیره ببندید
[ترجمه گوگل]لطفا این ورق های کاغذ را با یک کلیپ بپیچید

10. Secure the two pieces together with a couple of stitches.
[ترجمه ترگمان]دوتا تیکه بخیه رو با هم جمع کنید
[ترجمه گوگل]دو قطعه را همراه با چند بخیه نگه دارید

11. The letters were held together with a paper clip.
[ترجمه ترگمان]نامه ها با گیره کاغذی به هم وصل شده بودند
[ترجمه گوگل]نامه ها با یک کلیپ کاغذی برگزار شد

12. We should be able to knock something together with what's in the fridge .
[ترجمه ترگمان]ما باید بتونیم یه چیزی رو با چیزی که تو یخچال هست با هم بزنیم
[ترجمه گوگل]ما باید بتوانیم چیزی را با آنچه که در یخچال است، بکشیم

13. They are out together with their friends from morning till night.
[ترجمه ترگمان]آن ها تا شب با دوستانش هستند
[ترجمه گوگل]آنها از صبح تا شام با دوستان خود خارج می شوند

14. I sandwiched the cakes together with chocolate butter cream.
[ترجمه ترگمان]من دارم کیک رو با بستنی شکلاتی درست می کنم
[ترجمه گوگل]من کیک ها را همراه با کرم کره شکلات گذاشتم

15. I sent them my order, together with a cheque for £40.
[ترجمه ترگمان]من سفارش خود را با یک چک به مبلغ ۴۰ پوند برای آن ها فرستادم
[ترجمه گوگل]من آنها را سفارش دادم، همراه با چک برای 40 پوند

پیشنهاد کاربران

در کنار
همراه با
با همراه
به اتفاق
=along with


کلمات دیگر: