1. He sent her some books, together with a dictionary.
[ترجمه ترگمان]چند کتاب به همراه یک فرهنگ لغت برایش فرستاد
[ترجمه گوگل]او چند کتاب و همراه با یک فرهنگ لغت فرستاد
2. Tie the two ropes together with a secure knot.
[ترجمه ترگمان] دوتا طناب رو با یه گره محکم ببند
[ترجمه گوگل]دو طناب را با یک گره امن ببرید
3. We tied his feet together with rope.
[ترجمه ترگمان]پاهایش را با طناب گره کردیم
[ترجمه گوگل]ما پاهایش را با طناب بستیم
4. They walked together with their arms entwined.
[ترجمه ترگمان]با بازوانی که به هم پیچیده بودند، با هم قدم می زدند
[ترجمه گوگل]آنها با دست و پا زدنشان پیاده روی کردند
5. We tied his hands together with rope.
[ترجمه ترگمان]دست هایش را با طناب به هم گره زدیم
[ترجمه گوگل]دستانمان را با طناب بستیم
6. The sheets are glued together with strong adhesive.
[ترجمه ترگمان]ورقه ها با چسب محکم به هم چسبیده اند
[ترجمه گوگل]ورقها با چسب قوی چسباندند
7. He tied the two ropes together with a knot.
[ترجمه ترگمان]دو طناب را با یک گره به هم گره زد
[ترجمه گوگل]او دو طناب را با یک گره گره زد
8. They often got together with other parents in the local neighbourhood.
[ترجمه ترگمان]آن ها اغلب با والدین دیگر در منطقه محلی کنار هم جمع می شدند
[ترجمه گوگل]آنها اغلب با والدین دیگر در محله محلی همدیگر را می یابند
9. Fasten these sheets of paper together with a clip, please.
[ترجمه ترگمان]لطفا این برگه های کاغذی رو با گیره ببندید
[ترجمه گوگل]لطفا این ورق های کاغذ را با یک کلیپ بپیچید
10. Secure the two pieces together with a couple of stitches.
[ترجمه ترگمان]دوتا تیکه بخیه رو با هم جمع کنید
[ترجمه گوگل]دو قطعه را همراه با چند بخیه نگه دارید
11. The letters were held together with a paper clip.
[ترجمه ترگمان]نامه ها با گیره کاغذی به هم وصل شده بودند
[ترجمه گوگل]نامه ها با یک کلیپ کاغذی برگزار شد
12. We should be able to knock something together with what's in the fridge .
[ترجمه ترگمان]ما باید بتونیم یه چیزی رو با چیزی که تو یخچال هست با هم بزنیم
[ترجمه گوگل]ما باید بتوانیم چیزی را با آنچه که در یخچال است، بکشیم
13. They are out together with their friends from morning till night.
[ترجمه ترگمان]آن ها تا شب با دوستانش هستند
[ترجمه گوگل]آنها از صبح تا شام با دوستان خود خارج می شوند
14. I sandwiched the cakes together with chocolate butter cream.
[ترجمه ترگمان]من دارم کیک رو با بستنی شکلاتی درست می کنم
[ترجمه گوگل]من کیک ها را همراه با کرم کره شکلات گذاشتم
15. I sent them my order, together with a cheque for £40.
[ترجمه ترگمان]من سفارش خود را با یک چک به مبلغ ۴۰ پوند برای آن ها فرستادم
[ترجمه گوگل]من آنها را سفارش دادم، همراه با چک برای 40 پوند