[ریاضیات] زیرا، آنگاه، به این جهت
that is why
دیکشنری تخصصی
پیشنهاد کاربران
برای همین است که
به همین ( این ) خاطر
مثال:
My mother always gives me good advice , so that is why I need to ask her opinion .
مادرم همیشه توصیه های خوبی بهم میکنه، پس "به همین ( این ) خاطر" باید نظرش رو بپرسم.
مثال:
My mother always gives me good advice , so that is why I need to ask her opinion .
مادرم همیشه توصیه های خوبی بهم میکنه، پس "به همین ( این ) خاطر" باید نظرش رو بپرسم.
برای همینه که
به همین خاطر
به همین دلیل است که
واسه اینه. . . .
بنابراین
بخاطرهمین هست که
کلمات دیگر: