کلمه جو
صفحه اصلی

technically


ازلحاظ فنی، تطابق بااصول فنی، دراصطلاح

انگلیسی به فارسی

ازلحاظ فنی،تطابق با اصول فنی ،دراصطلاح


از لحاظ فنی


انگلیسی به انگلیسی

قید ( adverb )
• : تعریف: only according to the facts or to the exact meaning of words or rules.

• in a technical manner; with regard to technology and the applied sciences; in technical terminology; with regard to technique
if something is technically true or possible, it is true or possible according to the facts, laws, or rules but may not be important or relevant in a particular situation.
you use technically when discussing the practical skills and methods used to do an art, a craft, or a sport.

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] از لحاظ فنی، به طور فنی

جملات نمونه

1. Technically, the two countries are still at war, as a peace treaty was never signed.
[ترجمه نوشین] این دو کشور عملا در جنگ هستند چرا که پیمان صلح هرگز امضا نشده بود.
[ترجمه ترگمان]از لحاظ فنی، دو کشور هنوز در جنگ هستند، چرا که پیمان صلح هرگز امضا نشد
[ترجمه گوگل]از لحاظ فنی، دو کشور هنوز در حال جنگ هستند؛ به عنوان یک معاهده صلح هرگز امضا نشده است

2. This model is technically superior to its competitors.
[ترجمه نوشین] در واقع این مدل از مدلهای رقیب خودبرتر است
[ترجمه ترگمان]این مدل از لحاظ فنی برتر از رقبایش است
[ترجمه گوگل]این مدل از لحاظ فنی از رقبای خود برتر است

3. His playing is technically brilliant, but it doesn't excite me.
[ترجمه ترگمان]بازی او عملا درخشان است، اما من را تحریک نمی کند
[ترجمه گوگل]بازی او از نظر فنی درخشان است، اما من را تحریک نمی کند

4. It is still technically possible for them to win .
[ترجمه ترگمان]هنوز از لحاظ فنی ممکن است که آن ها برنده شوند
[ترجمه گوگل]هنوز از لحاظ فنی امکان برنده شدن آنها وجود دارد

5. Technically, the two countries are still at war.
[ترجمه ترگمان]از لحاظ فنی، دو کشور هنوز در جنگ هستند
[ترجمه گوگل]از لحاظ فنی، دو کشور هنوز در حال جنگ هستند

6. Her performance was technically brilliant but lacked feeling.
[ترجمه ترگمان]عملکرد او از لحاظ فنی درخشان ولی فاقد احساس بود
[ترجمه گوگل]عملکرد او از نظر فنی درخشان بود اما فاقد احساس است

7. The coda is often more technically difficult than the rest of the piece.
[ترجمه ترگمان]پس درآمد اغلب از لحاظ فنی مشکل تر از بقیه قطعات است
[ترجمه گوگل]اغلب از بقیه قطعه ها از لحاظ فنی دشوارتر است

8. As a musician, she is technically accomplished.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک موسیقی دان از لحاظ فنی موفق است
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک موسیقیدان، از لحاظ فنی انجام می شود

9. Technically it is the most advanced equipment ever.
[ترجمه ترگمان]از نظر فنی، بهترین تجهیزات تا کنون است
[ترجمه گوگل]از لحاظ فنی، پیشرفته ترین تجهیزات است

10. Technically, he is an excellent goalkeeper.
[ترجمه ترگمان]از نظر فنی، اون یه دروازه بان عالیه
[ترجمه گوگل]از لحاظ فنی، او یک دروازبان عالی است

11. Although technically you may not have lied, you certainly haven't told us the whole truth.
[ترجمه ترگمان]اگر چه از لحاظ فنی ممکنه دروغ نگفته باشی، مطمئنا حقیقت رو به ما نگفتی
[ترجمه گوگل]اگرچه از لحاظ فنی شما ممکن است دروغ نگویید، قطعا ما به تمام حقیقت را به ما نداده اید

12. In those days recording sound was not technically possible.
[ترجمه ترگمان]در آن روزها ضبط صدا از لحاظ فنی امکان پذیر نبود
[ترجمه گوگل]در آن زمان صدای ضبط از لحاظ فنی امکان پذیر نبود

13. Technically, a horse which is smaller than 5 metres at the shoulder is termed a pony.
[ترجمه ترگمان]از لحاظ فنی اسبی که کوچک تر از ۵ متر در شانه است یک اسب چه نام دارد
[ترجمه گوگل]از لحاظ فنی، یک اسب کوچکتر از 5 متر در شانه نامیده می شود

14. Even if it were technically possible, we do not have the money to do it.
[ترجمه ترگمان]حتی اگر از لحاظ فنی امکان پذیر باشد، ما پول نداریم که آن را انجام دهیم
[ترجمه گوگل]حتی اگر از لحاظ فنی امکان داشت، پول برای انجام آن نداریم

پیشنهاد کاربران

در واقع

عملاً

طبق شواهد و قراین
Technically, the store doesn't open until 10:00.
شواهد و قراین نشان میدهد که مغازه تا ساعت 10 باز نمی شود.

در اصل، در واقع

در واقع، عملا، از لحاظ فنی

از قرار معلوم

از لحاظ فنی ؛ در واقع

– Her performance was technically brilliant
– They have technically advanced weapons
– Young people who are technically still children
– Technically, the two countries are still at war

بطور اصولی

اساسأ

از لحاظ نظری، روی کاغذ


کلمات دیگر: