کلمه جو
صفحه اصلی

vicious circle


دایره ی خبیثه، بدپرهون، دوروتسلسل

انگلیسی به فارسی

دایرهی خبیثه، بدپرهون


حلقه‌ی معیوب، دور باطل (vicious cycle هم می‌گویند)


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a situation in which the solution to a problem gives rise to another, which can be worse or may bring back the first with greater complications, thereby increasing the difficulty of solving any of them.

(2) تعریف: in logic, an argument or definition that depends on the establishment of another one, which in turn can only be established by the first.

• neverending cycle, situation that one cannot escape from or change, cycle of action and reaction that repeats itself over and over again; chain of events wherein the reaction to one difficulty produces a new problem that markes the original difficulty worse
a vicious circle is a problem or difficult situation that has the effect of creating new problems which in turn re-create the original problem.

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] دور تسلسل، دور باطل، دور فاسد، دور

مترادف و متضاد

endless loop


Synonyms: Catch-22, causal nexus, chain of circumstances, chain reaction, circularity, concatenation of events, domino effect, eternal return, impasse, vicious cycle


جملات نمونه

1. Many people get caught/trapped in a vicious circle of dieting and weight gain.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم گرفتار یک چرخه معیوب از رژیم غذایی و افزایش وزن گیر می افتند
[ترجمه گوگل]بسیاری از افراد در دام دایره ای از رژیم غذایی و افزایش وزن گرفتار می شوند

2. This vicious circle is more precisely specified in Chapter
[ترجمه ترگمان]این چرخه معیوب به طور دقیق تر در فصل مشخص می شود
[ترجمه گوگل]این دایره بدبخت دقیق تر در فصل مشخص شده است

3. This has produced a nastily vicious circle.
[ترجمه ترگمان]این امر یک دایره وحشیانه و نفرت انگیز به وجود اورده است
[ترجمه گوگل]این یک دایره بدبینانه ایجاد کرده است

4. We would get back into a vicious circle.
[ترجمه ترگمان]ما باید برگردیم به یه دایره شیطانی
[ترجمه گوگل]ما دوباره به یک حلقه شریرانه می رویم

5. Where are the leaders who can square this vicious circle?
[ترجمه ترگمان]رهبرانی که می توانند این چرخه معیوب را انجام دهند کجا هستند؟
[ترجمه گوگل]رهبران کجا می توانند این حلقه بدبختی را به نمایش بگذارند؟

6. How can this vicious circle be broken?
[ترجمه ترگمان]چطور این دایره شرور می تونه شکسته بشه؟
[ترجمه گوگل]چطور می توان این حلقه بدبختی را شکست داد؟

7. Think of the vicious circle of hyperventilation.
[ترجمه ترگمان]به دایره شریر hyperventilation فکر کن
[ترجمه گوگل]فکر میکنید که دایرهی ضعف هیپنروتیلیتال

8. A vicious circle has triggered her problems.
[ترجمه ترگمان]یک دایره شریر مشکلات او را فعال کرده است
[ترجمه گوگل]یک دایره بد بو باعث مشکلات او شده است

9. The result, in short, was a vicious circle.
[ترجمه ترگمان]نتیجه این بود که در نتیجه یک دایره شریر وجود داشت
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه، نتیجه یک دایره بدی بود

10. Many are in a vicious circle of mismanagement and underfunding, as governments, fed up with incompetence, squeeze their cash.
[ترجمه ترگمان]بسیاری در یک دایره وحشی از سو مدیریت و سو مدیریت هستند، چرا که دولت ها با عدم صلاحیت غذا می خورند، پول نقد خود را فشار می دهند
[ترجمه گوگل]بسیاری از آنها در حلقه بدی از سوء مدیریت و کمبود بودجه هستند، زیرا دولتها با بی کفایتی خسته می شوند و پول نقد خود را می برند

11. We're all living in a vicious circle.
[ترجمه ترگمان]ما همه در یک دایره شیطانی زندگی می کنیم
[ترجمه گوگل]همه ما در دایره شریر زندگی می کنیم

12. The negative outlook: Negativity creates a vicious circle all its own.
[ترجمه ترگمان]دیدگاه منفی: منفی گرایی یک چرخه معیوب نسبت به خودش ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]چشم انداز منفی Negativity یک حلقه بدبختی را ایجاد می کند

13. The whole sorry affair became a vicious circle.
[ترجمه ترگمان]تمام این ماجرا به صورت یک دایره شریر تبدیل شد
[ترجمه گوگل]تمام عذرخواهی به یک دایره بدی تبدیل شد

14. It has thus become a vicious circle of spoken mumbo jumbo.
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب، یک دایره شیطانی از این چرندیات سخن می گوید
[ترجمه گوگل]به این ترتیب دایرهی بدی از مامبو سخن گفته است

15. The vicious circle of repressed feeling is finally broken.
[ترجمه ترگمان]دایره شریر احساسات سرکوب شده بالاخره شکسته می شود
[ترجمه گوگل]دایره باطل احساس سرکوب شده در نهایت شکست خورده است

پیشنهاد کاربران

چرخه معیوب

قوز بالا قوز

دور باطل

همچنین "vicious "cycle

سیکل معیوب


کلمات دیگر: