1. Patient lung shadow and semiotic body are asked for but abhorrent.
[ترجمه ترگمان]بافت ریه بیمار و بدن semiotic به خاطر این عمل شنیع، درخواست می شود
[ترجمه گوگل]سنی ریه و بدن سمیوی از بیمار خواسته می شود اما خجالت آور است
2. The theoretical supports of argument are Modem Semiotic theories and Geoffrey Leech " pragmatic Principles. "
[ترجمه ترگمان]حمایت نظری از برهان، تئوری های Semiotic مودم و اصول عملگرایانه \"Geoffrey leech\" است
[ترجمه گوگل]حمایت های نظری از استدلال، نظریه های مودم اسماعیل و اصول ژئوپلیتیک جفری است '
3. Without make water of semiotic sex bacterium common reach the girl at gravid woman, puerpera.
[ترجمه ترگمان]بدون آب، این باکتری با semiotic جنسی به دختر at، puerpera، رسید
[ترجمه گوگل]بدون ایجاد آب بافت سمیوتیک، باکتری معمولی، دختر را در آغوش زن، پودرپا می گیرد
4. The Semiotic Realism can be generalized in a single proposition, " All thoughts are in signs. "
[ترجمه ترگمان]واقع گرایی Semiotic را می توان در یک پیشنهاد واحد تعمیم داد، \" همه اندیشه ها در signs \"
[ترجمه گوگل]رئالیسم سمیوتیک را می توان در یک جمله واحد تعمیم داد: 'همه افکار در نشانه ها هستند '
5. The desiring rhetoric of advertising expresses the semiotic mechanism of advertising language.
[ترجمه ترگمان]فصاحت و بلاغت در تبلیغات، مکانیسم semiotic زبان تبلیغاتی را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]سخنرانی مطلوب تبلیغاتی مکانیسم نشانه ای از زبان تبلیغاتی را بیان می کند
6. Most patient is without a symptom, if semiotic much performance is meal hind full bilge, ache of belch, anorexia, disgusting, epigastrium is unwell, or angular, anaemic, glossitis, diarrhoea.
[ترجمه ترگمان]بیشتر بیماران مبتلا به علایم بیماری هستند، در صورتی که عملکرد خیلی زیادی با semiotic انجام شود، درد آروغ زدن، anorexia، disgusting، epigastrium، unwell، or، glossitis، اسهال و اسهال است
[ترجمه گوگل]اکثر بیماران بدون علامت هستند، اگر عملکرد بسیار معجزه آسایی در غذا وجود دارد، کلر درد، درد شکمی، بی اشتهایی، انزجار، Epigastrium ناهنجار، یا زاویه ای، آنمی، گلسیت، اسهال
7. Cassirer's theory of "semiotic aesthetics" is based on his philosophic system of ethnolinguistics.
[ترجمه ترگمان]نظریه \"زیبایی شناسی semiotic\" بر پایه نظام فلسفی ethnolinguistics استوار است
[ترجمه گوگل]تئوری کاسیرر 'زیبایی شناسی نیمایی' بر مبنای نظام فلسفی او در زبان شناسی قومی استوار است
8. Hall emphasized the semiotic and the discursive approaches in the constructionist approach to"representation".
[ترجمه ترگمان]هال بر این semiotic و رویکردهای قیاسی در رویکرد constructionist به \"نمایش\" تاکید کرد
[ترجمه گوگل]هال بر رویکردهای نشانهشناختی و رویکردی گفتمان در رویکرد ساختاری گرایانه تاکید کرد
9. The paper wants to discuss that semiotic is applied in the field of product design.
[ترجمه ترگمان]این مقاله می خواهد در زمینه طراحی محصول بحث و تبادل نظر کند
[ترجمه گوگل]در این مقاله میخواهیم بحث کنیم که کدام نشانه در زمینه طراحی محصول کاربرد دارد
10. An Semiotic Trilogy, Sunbow Art Gallery, Shanghai, 200
[ترجمه ترگمان]سه گانه Semiotic، گالری هنری Sunbow، شانگهای، ۲۰۰
[ترجمه گوگل]سه گانه سمیوتیک، گالری هنر Sunbow، شانگهای، 200
11. The doctor is judged according to semiotic ability!
[ترجمه ترگمان]این پزشک با توجه به توانایی این دستگاه تشخیص داده می شود!
[ترجمه گوگل]دکتر با توجه به توانایی نشانه شناسی قضاوت می شود!
12. How does inflammation of alvine ministry node do? Semiotic expression? Must food notice?
[ترجمه ترگمان]التهاب گره alvine چگونه انجام می شود؟ چه حالتی؟ باید به غذا توجه کرد؟
[ترجمه گوگل]چگونه التهاب گره وزارت الوین انجام می شود؟ عبارت semiotic؟ باید توجه غذایی داشته باشد؟
13. What is semiotic iconography of cheese?
[ترجمه ترگمان]iconography semiotic از پنیر چیست؟
[ترجمه گوگل]نماد سم شناسی پنیر چیست؟
14. How to diagnose short of blood without semiotic sex muscle?
[ترجمه ترگمان]چطور تشخیص یه کم خون بدون عضلات سکس بدون سکس؟
[ترجمه گوگل]نحوه تشخیص کم خون بدون عضله سمیویک جنسی؟
15. Semiotics is a subject focusing on semiotic structure semiotic representation, message communication, etc.
[ترجمه ترگمان]semiotics موضوعی است که بر روی ساختار semiotic، نمایش، ارتباطات پیام و غیره تمرکز دارد
[ترجمه گوگل]اسماعیلی موضوعی است که با تمرکز بر بازنمایی نشانهشناسی ساختار، ارتباط پیام و غیره