1. sensible advice
نصیحت خردمندانه
2. sensible of another's grief
حساس نسبت به اندوه دیگری
3. a sensible man
یک آدم خردمند
4. a sensible rise in the temperature
افزایش محسوس حرارت
5. a sensible suggestion
یک پیشنهاد معقول
6. to wear sensible clothes for a cold winter day
برای یک روز سرد زمستانی لباس مناسب پوشیدن
7. it was not sensible to invite him
دعوت کردن او عاقلانه نبود.
8. It might be sensible to get a solicitor.
[ترجمه ترگمان]ممکنه منطقی باشه که یه وکیل بگیریم
[ترجمه گوگل]ممکن است منطقی باشد که یک وکیل دریافت کنید
9. I think that's a very sensible idea.
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم این فکر عاقلانه ای باشد
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم این یک ایده بسیار منطقی است
10. That seems to be a sensible idea.
[ترجمه مهان علوی] به نظر می رسد که فکر عاقلانه ای هست
[ترجمه ترگمان]فکر عاقلانه ای است
[ترجمه گوگل]این به نظر می رسد یک ایده منطقی است
11. I think the sensible thing would be to take a taxi home.
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم بهترین کار این است که یک تاکسی به خانه ببری
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم چیز عجیب و غریب این است که تاکسی را بگیریم
12. I want us to be a bit more sensible this time and tighten up.
[ترجمه ترگمان]من می خوام که این دفعه یه ذره عاقل تر باشیم
[ترجمه گوگل]من می خواهم ما این بار کمی بیشتر معقول و سفت و سخت است
13. Many of these problems can be minimised by sensible planning.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از این مشکلات را می توان با برنامه ریزی منطقی به حداقل رساند
[ترجمه گوگل]بسیاری از این مشکلات می توانند با برنامه ریزی منطقی به حداقل برسد
14. If you are sensible you will study for another year.
[ترجمه ترگمان]اگر شما عاقل باشید، یک سال دیگر هم مطالعه خواهید کرد
[ترجمه گوگل]اگر شما معقول هستید، سالی یکبار مطالعه خواهید کرد
15. There isn't a very sensible difference between a dog and a wolf.
[ترجمه ترگمان]بین یک سگ و یک گرگ تفاوت زیادی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]بین یک سگ و یک گرگ تفاوت زیادی وجود ندارد
16. It was sensible of you to lock the door.
[ترجمه ترگمان]عاقلانه بود که در را قفل کنی
[ترجمه گوگل]برای شما قفل شده بود
17. This approach seems very sensible to me.
[ترجمه ترگمان]این نزدیک شدن به نظر من معقول به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]این رویکرد برای من بسیار منطقی است
18. Actually, it would be much more sensible to do it later.
[ترجمه ترگمان]در واقع، بعدا خیلی عاقلانه است که این کار را بکنم
[ترجمه گوگل]در حقیقت، این امر بعد از آن بسیار منطقی خواهد بود
19. I think the sensible thing to do is phone before you go and ask for directions.
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم بهترین کار این است که قبل از این که بروی و آدرس را بخواهی، تلفن است
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم چیز مهم این است که قبل از رفتن به تلفن و درخواست جهت
20. Eat a sensible diet and exercise daily.
[ترجمه ترگمان]رژیم غذایی معقولی بخورید و روزانه ورزش کنید
[ترجمه گوگل]یک رژیم منطقی و ورزش روزانه بخورید