1. Measure thrice before you cut once.
[ترجمه ترگمان]سه بار قبل از این که ببری
[ترجمه گوگل]سه بار قبل از اینکه یک بار برش دهید، سه بار انجام دهید
2. His room is thrice the size of mine.
[ترجمه ترگمان]اتاق او سه برابر اندازه من است
[ترجمه گوگل]اتاق او سه برابر اندازه من است
3. They should think not twice, but thrice, before ignoring such advice.
[ترجمه ترگمان]آن ها باید دو بار فکر کنند، اما سه بار، قبل از این که چنین توصیه ای را نادیده بگیرند
[ترجمه گوگل]آنها نباید دو بار، بلکه سه بار، قبل از نادیده گرفتن چنین توصیه هایی فکر کنند
4. He was thrice mayor of our city.
[ترجمه ترگمان]سه بار شهردار شهر ما بود
[ترجمه گوگل]او سه بار شهردار شهر ما بود
5. She plays tennis thrice weekly.
[ترجمه ترگمان]او سه بار در هفته تنیس بازی می کند
[ترجمه گوگل]او سه بار در هفته تنیس می کند
6. For this he was thrice arrested and interrogated.
[ترجمه ترگمان]برای این کار سه بار دستگیر شد و مورد بازجویی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]برای این او سه بار دستگیر و بازجویی شد
7. Thrice happy Duck, employ'd in threshing Stubble!
[ترجمه ترگمان]سه بار اردک مبارک، d را در خرم نکوبی
[ترجمه گوگل]سه شنبه اردیبهشت خوشگله
8. Weave a circle round him thrice, And close your eyes with holy dread, For he on honey-dew hath fed And drunk the milk of Paradise.
[ترجمه ترگمان]سه بار دور او حلقه بزن و چشمان خود را با ترس مقدس به هم ببند، چون او روی شبنم honey شیر سیر می کند و شیر بهشت را مست می کند
[ترجمه گوگل]سه بار دور دور گردن خود را بچرخانید و چشمهای خود را با نگرانی مقدس ببندید، زیرا او در پرورش عسل و پرورش شیره بهشت است
9. The thrice married Young had a high - profile romance with Spencer Tracy.
[ترجمه ترگمان]سه بار زن جوان با اسپنسر تریسی رابطه عاشقانه داشت
[ترجمه گوگل]سه بار با یانگ ازدواج کرد، داستان عاشقانه با Spencer Tracy بود
10. This room is thrice the size of that one.
[ترجمه ترگمان]این اتاق سه برابر اندازه آن است
[ترجمه گوگل]این اتاق سه برابر اندازه آن است
11. Thrice I parted company with otherwise good friends because I perceived impure motivations.
[ترجمه ترگمان]سه بار با دوستان خوب از هم جدا شدم، چون انگیزه های ناپاک می دانستم
[ترجمه گوگل]سه بار من شرکت را با دوستانی که در غیر اینصورت دوست بودند جدا کردم زیرا من انگیزه های ناخوشایند را درک کردم
12. Thrice happy is the nation that has a glorious history.
[ترجمه ترگمان]خوشبخت زنی ملتی است که تاریخ درخشانی دارد
[ترجمه گوگل]سه بار خوشحال است ملت است که تاریخ شکوه است
13. KJV For this thing I besought the Lord thrice, that it might depart from me.
[ترجمه ترگمان]سه بار به تضرع از خدا التماس کردم که ممکن است از من جدا شود
[ترجمه گوگل]KJV برای این چیزی که من سه بار لایق خداوند کردم، از من دور می شود
14. There are thrice as many students in our institute now as there was in 196
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر سه برابر تعداد زیادی دانشجو در موسسه ما وجود دارند که در سال ۱۹۶ به ثبت رسیده اند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر حدود سه دانشجو در موسسه ما وجود دارد همانطور که در سال 196 بود