1. Rubbishy commercials and harmful programmes contribute to the rise in violence and crime in the street.
[ترجمه ترگمان]تبلیغات rubbishy و برنامه های مضر به افزایش خشونت و جنایت در خیابان کمک می کنند
[ترجمه گوگل]تبلیغات راببشی و برنامه های مضر به افزایش خشونت و جرم در خیابان ها کمک می کنند
2. Worse than all, rubbishy commercials and harmful programmes lead to bad tastes and a distorted viewpoint towards human life.
[ترجمه ترگمان]بدتر از همه، تبلیغات rubbishy و برنامه های مضر منجر به مزه بد و دیدگاه تحریف شده از زندگی انسان می شود
[ترجمه گوگل]بدتر از همه، تبلیغات عجیب و غریب و برنامه های مضر منجر به نگرانی های بد و دیدگاه تحریف شده نسبت به زندگی انسان می شود
3. The rubbishy newspaper formed almost the sole reading of the majority.
[ترجمه ترگمان]روزنامه rubbishy تنها قرائت اکثریت را تشکیل می داد
[ترجمه گوگل]روزنامه ناپدید شده تقریبا تنها خواندن اکثریت را تشکیل می دهد
4. It doesn't matter that the children will watch rubbishy commercials or spectacles of sadism and violence – so long as they are quiet.
[ترجمه ترگمان]مهم نیست که بچه ها تبلیغات rubbishy یا عینک of و خشونت را تماشا کنند - تا زمانی که ساکت باشند
[ترجمه گوگل]مهم نیست که بچه ها تبلیغات عجیب و غریب یا عینک های سادیسم و خشونت را ببینند تا زمانی که آرام باشند
5. It doesn't matter that the children watch rubbishy commercials or spectacles of sadism and violence--so long as they are quiet.
[ترجمه ترگمان]مهم نیست که بچه ها تبلیغات rubbishy یا عینک of و خشونت را تماشا کنند - - تا زمانی که ساکت باشند
[ترجمه گوگل]مهم نیست که بچه ها تبلیغات عجیب و غریب یا عینک های سادیسم و خشونت را ببینند - تا زمانی که آرام باشند
6. It doesn't matter that the children will watch rubbishy commercials and spectacles of sadism and violence-so long as they are quiet.
[ترجمه ترگمان]مهم نیست که بچه ها تبلیغات و برنامه های sadism و خشونت را تماشا کنند - تا زمانی که ساکت باشند
[ترجمه گوگل]مهم نیست که بچه ها تبلیغاتی و عینک های سادیسم و خشونت را تماشا می کنند تا زمانی که آرام باشند
7. You know, the kids are exposed to rubbishy commercials and spectacles of violence.
[ترجمه ترگمان]می دانید، کودکان در معرض تبلیغات rubbishy و عینک خشونت قرار دارند
[ترجمه گوگل]شما می دانید، بچه ها در معرض تبلیغات عجیب و غریب و عینک خشونت هستند
8. I'm telling you here and now to let this rubbishy idea drop.
[ترجمه ترگمان]من دارم به تو می گویم که این فکر احمقانه را رها کنم
[ترجمه گوگل]من به شما در اینجا و اکنون می گویم که این ایده را از دست ندهید
9. The main rocks types of the late Jurassic volcanic rocks in Genhe terrain, Daxinganlin are volcanic lava and volcanic rubbishy rocks.
[ترجمه ترگمان]صخره های اصلی صخره های آتشفشانی اواخر ژوراسیک در ناحیه Genhe، گدازه آتشفشانی و صخره های آتشفشانی rubbishy هستند
[ترجمه گوگل]سنگ های اصلی سنگ های آتشفشانی اواخر ژوراسیک در ژن زمین، داکسینگنلین، گدازه های آتشفشانی و سنگ های سنگین آتشفشانی هستند