1. Age is another bogey for actresses.
[ترجمه ترگمان]سن bogey برای هنرپیشه های زن است
[ترجمه گوگل]سن عجیب دیگری برای بازیگران است
2. Be good, or the bogey man will come and get you!
[ترجمه ترگمان]خوب باش، وگرنه مرد شیطان خواهد آمد و تو را خواهد گرفت!
[ترجمه گوگل]خوب، یا جادوگر می آید و شما را!
3. From being the bogey of bankers, we are becoming the bankers' friend.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که به bogey بانکداران تبدیل شده است، ما در حال تبدیل شدن به دوست بانکداران هستیم
[ترجمه گوگل]از طرفداران بانکداران، ما تبدیل به دوستداران بانکداران می شویم
4. He made a bogey on the tenth, an uphill par-three, and he was on the leader board no more.
[ترجمه ترگمان]او در دهم، یک bogey را ساخت، یک ضربه کم تر از par - سه، و او دیگر در هیات مدیره نبود
[ترجمه گوگل]او یک بمب را در دهم ساخته بود، یک بار سهماهه، و او هنوز در هیئت مدیره بود
5. Ed Sneed wilted in 197 taking a bogey five when a par would have won.
[ترجمه ترگمان]اد Sneed wilted در ۱۹۷ ضربه پنج بار وقتی یک par برنده شد، پنج امتیاز گرفت
[ترجمه گوگل]Ed Sneed در سال 197 در حالی که یک پارس برنده بود، در سال 197 به اوج خود رسید
6. Ross Drummond opened with a double bogey but came home in 34 for a 70 and 14
[ترجمه ترگمان]راس Drummond با یک bogey دوگانه باز شد، اما در ۳۴ و ۱۴ سالگی به خانه برگشت
[ترجمه گوگل]راس دروموند با دو بغلی باز شد اما در 34 سالگی برای 70 و 14 به خانه بازگشت
7. He made a double bogey on fourteen and a bogey on fifteen.
[ترجمه ترگمان]او در پانزده سالگی با او گلاویز شد
[ترجمه گوگل]او چهارده بوقلمون و پانزده بمب را ساخته بود
8. Then I three-putted the sixteenth for a bogey.
[ترجمه ترگمان]سپس من سه - putted شانزدهم برای یک bogey
[ترجمه گوگل]سپس من شصتم را برای یک بغلی گذاشتم
9. And this was an equaliser for our bogey side Charlton.
[ترجمه ترگمان]و این یک equaliser برای قسمت bogey چارلتون بود
[ترجمه گوگل]و این برای جیمز چارلتون، اکولایزر بود
10. He played a shaky first round, with three bogeys and a double bogey, and finished even. Halfway through his second round, he was one over and at risk of not making the cut.
[ترجمه ترگمان]او ابتدا با سه bogeys و یک شیطان دو برابر نواخت و حتی به پایان رسید در نیمه راه برگشت، او یکی از آن ها بود و در معرض خطر قرار گرفتن آن را نداشت
[ترجمه گوگل]او یک دور اول تکان دهنده، با سه بوته و دو بغلی بازی کرد و حتی به پایان رسید نیمه راه دور دوم او، او یکی بود و در معرض خطر برش نیست
11. He ended up with a double bogey and lost in 19 holes to Thomas Bjorn.
[ترجمه ترگمان]او با یک bogey دوگانه به پایان رسید و در ۱۹ سوراخ به توماس بیورن باخت
[ترجمه گوگل]او با بمب دوگانه به پایان رسید و در 19 سوراخ به توماس Bjorn را از دست داد
12. I guess I got another bogey.
[ترجمه ترگمان]فکر کنم یه شیطان دیگه پیدا کردم
[ترجمه گوگل]من حدس می زنم که یکی دیگر از بگوید
13. Bass bogey with cattle sheep oil, cheese and Chinese medicine Nepeta with food.
[ترجمه ترگمان]bogey Bass به همراه گاو، پنیر و داروی چینی Nepeta با غذا
[ترجمه گوگل]باس گوسفند با روغن گوسفند گاو، پنیر و طب چینی Nepeta با غذا
14. Cruise, Bogey, Sly (of whom more later): small male actors, at least, are, like Gloria Swanson in Sunset Boulevard, telling themselves and us that they are not small.
[ترجمه ترگمان]کروز، Bogey، Sly (که بعدها): حداقل بازیگران مرد کوچک، مثل گلوریا Swanson در بلوار سان ست، به خودشان و ما می گویند که آن ها کوچک نیستند
[ترجمه گوگل]Cruise، Bogey، Sly (از آنها بعدا)، بازیگران مرد کوچک، حداقل مانند Gloria Swanson در Boulevard Sunset، به خود و ما می گویند که کوچک نیستند