کلمه جو
صفحه اصلی

bogey


معنی : شیطان، دیو
معانی دیگر : (ورزش گلف) پار (par) به ویژه برای بازیکنان معمولی، (امروزه بیشتر) یک ضربه بیشتر از پار، یک امتیاز بیشتر از پار آوردن

انگلیسی به فارسی

دیو، جن، شیطان


بگو، دیو، شیطان


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: bogeys
(1) تعریف: a variant of bogy.
مشابه: goblin

(2) تعریف: in golf, a score of one above par on a hole.

• ghost, phantom, evil spirit; u.f.o.; cargo cart; unidentified aircraft (same as bogy)
a bogey is something that people are worried about, perhaps without cause or reason.
when a golfer gets a bogey, he or she finishes a hole by taking one more shot than the standard score.
a bogey is also a piece of dried mucus that comes from inside your nose; an informal use.

مترادف و متضاد

شیطان (اسم)
devil, archfiend, satan, demon, lucifer, fiend, deuce, beelzebub, bogey, bogie, bogy, daemon, tempter, mephistopheles, papaw, pawpaw

دیو (اسم)
gnome, spook, demon, fiend, bogey, goblin, bogie, bogy, daemon

جملات نمونه

1. Age is another bogey for actresses.
[ترجمه ترگمان]سن bogey برای هنرپیشه های زن است
[ترجمه گوگل]سن عجیب دیگری برای بازیگران است

2. Be good, or the bogey man will come and get you!
[ترجمه ترگمان]خوب باش، وگرنه مرد شیطان خواهد آمد و تو را خواهد گرفت!
[ترجمه گوگل]خوب، یا جادوگر می آید و شما را!

3. From being the bogey of bankers, we are becoming the bankers' friend.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که به bogey بانکداران تبدیل شده است، ما در حال تبدیل شدن به دوست بانکداران هستیم
[ترجمه گوگل]از طرفداران بانکداران، ما تبدیل به دوستداران بانکداران می شویم

4. He made a bogey on the tenth, an uphill par-three, and he was on the leader board no more.
[ترجمه ترگمان]او در دهم، یک bogey را ساخت، یک ضربه کم تر از par - سه، و او دیگر در هیات مدیره نبود
[ترجمه گوگل]او یک بمب را در دهم ساخته بود، یک بار سهماهه، و او هنوز در هیئت مدیره بود

5. Ed Sneed wilted in 197 taking a bogey five when a par would have won.
[ترجمه ترگمان]اد Sneed wilted در ۱۹۷ ضربه پنج بار وقتی یک par برنده شد، پنج امتیاز گرفت
[ترجمه گوگل]Ed Sneed در سال 197 در حالی که یک پارس برنده بود، در سال 197 به اوج خود رسید

6. Ross Drummond opened with a double bogey but came home in 34 for a 70 and 14
[ترجمه ترگمان]راس Drummond با یک bogey دوگانه باز شد، اما در ۳۴ و ۱۴ سالگی به خانه برگشت
[ترجمه گوگل]راس دروموند با دو بغلی باز شد اما در 34 سالگی برای 70 و 14 به خانه بازگشت

7. He made a double bogey on fourteen and a bogey on fifteen.
[ترجمه ترگمان]او در پانزده سالگی با او گلاویز شد
[ترجمه گوگل]او چهارده بوقلمون و پانزده بمب را ساخته بود

8. Then I three-putted the sixteenth for a bogey.
[ترجمه ترگمان]سپس من سه - putted شانزدهم برای یک bogey
[ترجمه گوگل]سپس من شصتم را برای یک بغلی گذاشتم

9. And this was an equaliser for our bogey side Charlton.
[ترجمه ترگمان]و این یک equaliser برای قسمت bogey چارلتون بود
[ترجمه گوگل]و این برای جیمز چارلتون، اکولایزر بود

10. He played a shaky first round, with three bogeys and a double bogey, and finished even. Halfway through his second round, he was one over and at risk of not making the cut.
[ترجمه ترگمان]او ابتدا با سه bogeys و یک شیطان دو برابر نواخت و حتی به پایان رسید در نیمه راه برگشت، او یکی از آن ها بود و در معرض خطر قرار گرفتن آن را نداشت
[ترجمه گوگل]او یک دور اول تکان دهنده، با سه بوته و دو بغلی بازی کرد و حتی به پایان رسید نیمه راه دور دوم او، او یکی بود و در معرض خطر برش نیست

11. He ended up with a double bogey and lost in 19 holes to Thomas Bjorn.
[ترجمه ترگمان]او با یک bogey دوگانه به پایان رسید و در ۱۹ سوراخ به توماس بیورن باخت
[ترجمه گوگل]او با بمب دوگانه به پایان رسید و در 19 سوراخ به توماس Bjorn را از دست داد

12. I guess I got another bogey.
[ترجمه ترگمان]فکر کنم یه شیطان دیگه پیدا کردم
[ترجمه گوگل]من حدس می زنم که یکی دیگر از بگوید

13. Bass bogey with cattle sheep oil, cheese and Chinese medicine Nepeta with food.
[ترجمه ترگمان]bogey Bass به همراه گاو، پنیر و داروی چینی Nepeta با غذا
[ترجمه گوگل]باس گوسفند با روغن گوسفند گاو، پنیر و طب چینی Nepeta با غذا

14. Cruise, Bogey, Sly (of whom more later): small male actors, at least, are, like Gloria Swanson in Sunset Boulevard, telling themselves and us that they are not small.
[ترجمه ترگمان]کروز، Bogey، Sly (که بعدها): حداقل بازیگران مرد کوچک، مثل گلوریا Swanson در بلوار سان ست، به خودشان و ما می گویند که آن ها کوچک نیستند
[ترجمه گوگل]Cruise، Bogey، Sly (از آنها بعدا)، بازیگران مرد کوچک، حداقل مانند Gloria Swanson در Boulevard Sunset، به خود و ما می گویند که کوچک نیستند

پیشنهاد کاربران

1 - an evil spirit
2 - an unidentified and possibly enemy aircraft , هواپیمای ناشناس و احتمالا متخاصم
3 - ( a score of one stroke ( golf
He didn't bogey at all during the round
She bogeyed three of the next four holes

مخاط بینی برابر با کلمه booger


کلمات دیگر: