• moving around again, in motion after a time of rest (especially after an illness)
up and about
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. How are you Lennox? Good to see you up and about.
[ترجمه ترگمان]حالت چطوره؟ از دیدنت خوشحال شدم
[ترجمه گوگل]لنواکس چطوره؟ خوب برای دیدن شما و در مورد
[ترجمه گوگل]لنواکس چطوره؟ خوب برای دیدن شما و در مورد
2. She was up and about very early.
[ترجمه ترگمان]او خیلی زود بیدار شده بود
[ترجمه گوگل]او خیلی زود بود
[ترجمه گوگل]او خیلی زود بود
3. He's up and about again after his illness.
[ترجمه ترگمان]او دوباره پس از بیماری خود از خواب بیدار می شود
[ترجمه گوگل]او بالاخره بعد از بیماریش دوباره به سر می برد
[ترجمه گوگل]او بالاخره بعد از بیماریش دوباره به سر می برد
4. Show a leg! It's time you were all up and about — breakfast is in five minutes'time.
[ترجمه ترگمان]! پاهات رو نشون بده وقتش است که شما بیدار شوید و در حدود پنج دقیقه وقت صرف صبحانه باشید
[ترجمه گوگل]یک پا را نشان بده زمان آن است که شما همه چیز را در مورد - صبحانه در عرض پنج دقیقه است
[ترجمه گوگل]یک پا را نشان بده زمان آن است که شما همه چیز را در مورد - صبحانه در عرض پنج دقیقه است
5. He will be up and about this afternoon.
[ترجمه ترگمان]او امروز بعد از ظهر بیدار خواهد شد
[ترجمه گوگل]او خواهد بود و در مورد این بعد از ظهر
[ترجمه گوگل]او خواهد بود و در مورد این بعد از ظهر
6. It's good to see you up and about again .
[ترجمه ترگمان]خوشحالم که دوباره میبینمت
[ترجمه گوگل]خوب است که شما را دوباره ببینیم
[ترجمه گوگل]خوب است که شما را دوباره ببینیم
7. I was all too soon up and about, hobbling with a stick.
[ترجمه ترگمان]من خیلی زود از جایم بلند شدم و با عصا راه می رفتم
[ترجمه گوگل]من هم خیلی زود بودم و در مورد آن، با یک چوب چسبیده بودم
[ترجمه گوگل]من هم خیلی زود بودم و در مورد آن، با یک چوب چسبیده بودم
8. I heard you up and about.
[ترجمه ترگمان] در موردش شنیدم
[ترجمه گوگل]من شما را شنیده ام و در مورد
[ترجمه گوگل]من شما را شنیده ام و در مورد
9. You probably felt it today because you were up and about at the doctor's.
[ترجمه ترگمان]احتمالا امروز به خاطر این که تو در خانه دکتر بودی، امروز این احساس را داشتی
[ترجمه گوگل]شما امروز احتمالا این احساس را داشتید زیرا شما در مورد دکتر بودید
[ترجمه گوگل]شما امروز احتمالا این احساس را داشتید زیرا شما در مورد دکتر بودید
10. Instead of lying in bed they are up and about and have freedom to make choices about their routine and daily life.
[ترجمه ترگمان]به جای خوابیدن در رختخواب، از خواب بیدار می شوند و آزادی دارند که درباره روتین و زندگی روزمره خود گزینه هایی انتخاب کنند
[ترجمه گوگل]به جای دروغ گفتن در رختخواب، آنها در حال حرکت هستند و در اختیار داشتن گزینه هایی برای زندگی معمول و روزمره خود قرار می دهند
[ترجمه گوگل]به جای دروغ گفتن در رختخواب، آنها در حال حرکت هستند و در اختیار داشتن گزینه هایی برای زندگی معمول و روزمره خود قرار می دهند
11. He was up and about and shouting at all and sundry.
[ترجمه ترگمان]او بلند شده بود و سر و صدا می کرد
[ترجمه گوگل]او بالا و پایین بود و فریاد می زد
[ترجمه گوگل]او بالا و پایین بود و فریاد می زد
12. Then he would be up and about, able to apply himself to unfinished business.
[ترجمه ترگمان]سپس از جا بلند می شد و می خواست خودش را به کاره ای ناتمام بسپارد
[ترجمه گوگل]سپس او می خواهد و در مورد، قادر به درخواست خود را به کسب و کار ناتمام است
[ترجمه گوگل]سپس او می خواهد و در مورد، قادر به درخواست خود را به کسب و کار ناتمام است
13. Big Ronnie was up and about and having a midnight feast.
[ترجمه ترگمان]رانی بزرگ \"بزرگ بود\" و حدود نصف شب جشن گرفتن
[ترجمه گوگل]بزرگ Ronnie بود و در مورد و داشتن یک مهمانی نیمه شب
[ترجمه گوگل]بزرگ Ronnie بود و در مورد و داشتن یک مهمانی نیمه شب
14. The sky never seemed to wake up and about the middle of the day it darkened.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که آسمان هرگز بیدار نمی شد و در وسط روز تیره و تار شد
[ترجمه گوگل]آسمان هرگز به نظر می رسد از خواب بیدار و در اواسط روز تاریک
[ترجمه گوگل]آسمان هرگز به نظر می رسد از خواب بیدار و در اواسط روز تاریک
15. My grandmother thought that when her daughter was up and about she would have to part from the baby.
[ترجمه ترگمان]مادربزرگم فکر می کرد که وقتی دخترش بیدار می شود و از بچه جدا می شود
[ترجمه گوگل]مادربزرگ من فکر کرد که وقتی دخترش بود و در مورد او باید از کودک بخواهد
[ترجمه گوگل]مادربزرگ من فکر کرد که وقتی دخترش بود و در مورد او باید از کودک بخواهد
پیشنهاد کاربران
سلامتی خود را باز یافتن
سرپا و قبراق، قبراق و سرحال
How are you Lennox? Good to see you up and about
How are you Lennox? Good to see you up and about
رو به بهبود
کلمات دیگر: