سروانی، ناخدایی، ریاست، بزرگتری
captaincy
سروانی، ناخدایی، ریاست، بزرگتری
انگلیسی به فارسی
captaincy
انگلیسی به انگلیسی
• command, leadership, directorship
جملات نمونه
1. He is likely to retain the England captaincy.
[ترجمه ترگمان]او به احتمال زیاد کاپیتانی انگلستان را حفظ خواهد کرد
[ترجمه گوگل]او احتمالا کاپیتانی انگلستان را حفظ خواهد کرد
[ترجمه گوگل]او احتمالا کاپیتانی انگلستان را حفظ خواهد کرد
2. His captaincy of the team was ended by mild eye trouble.
[ترجمه ترگمان]قدرت بزرگ اون تیم با یه مشکل چشم ملایم تموم شده بود
[ترجمه گوگل]سرپرستی تیم او با مشکلات چشم خفیف به پایان رسید
[ترجمه گوگل]سرپرستی تیم او با مشکلات چشم خفیف به پایان رسید
3. Sri Lanka lost an awful lot under my captaincy to start with, years of great collective and personal pain.
[ترجمه ترگمان]سریلانکا تحت فرمانده خود خیلی چیزها را از دست داد تا با چندین سال درد دسته جمعی و شخصی شروع شود
[ترجمه گوگل]سری لانکا با توجه به سرپرستی من، سالها درد و رنج شخصی و شخصی را از دست داد
[ترجمه گوگل]سری لانکا با توجه به سرپرستی من، سالها درد و رنج شخصی و شخصی را از دست داد
4. Morris's captaincy potential has been tacitly, but very publicly condemned by his own club.
[ترجمه ترگمان]پتانسیل همراهی موریس به طور ضمنی به رسمیت شناخته شده است، اما توسط باشگاه خودش علنا محکوم شده است
[ترجمه گوگل]پتانسیل کاپیتانی موریس به طور ضمنی، اما توسط باشگاه خود بسیار محکوم شده است
[ترجمه گوگل]پتانسیل کاپیتانی موریس به طور ضمنی، اما توسط باشگاه خود بسیار محکوم شده است
5. Border regained the Aussie captaincy from opening batsman Mark Taylor after a fortnight's lay-off with a hamstring injury.
[ترجمه ترگمان]نیروهای مرزی، پس از دو هفته استراحت پس از دو هفته ضربه زدن با فلج hamstring ران، تیم استرالیایی خود را دوباره به دست آوردند
[ترجمه گوگل]مرز پس از دو هفته زخم شدن با یک آسیب همسترینگ، بازنشسته شد
[ترجمه گوگل]مرز پس از دو هفته زخم شدن با یک آسیب همسترینگ، بازنشسته شد
6. The latter's captaincy gave him some pleasant social summers at camps near Brighton but rather less desirable autumn duties elsewhere.
[ترجمه ترگمان]درجه اول به او در کمپ های نزدیک به برایتون، تابستان های بسیار دلپذیری به او داده بود، ولی در جای دیگری بهتر از پاییز بود
[ترجمه گوگل]قوماندان دوم او را در تابستان های نزدیک بهتون به بعضی از تابستان های اجتماعی خوشایند می رساند، اما وظیفه پاییزی دیگر را در جای دیگر انجام داد
[ترجمه گوگل]قوماندان دوم او را در تابستان های نزدیک بهتون به بعضی از تابستان های اجتماعی خوشایند می رساند، اما وظیفه پاییزی دیگر را در جای دیگر انجام داد
7. Midfield stylist McAllister will keep the captaincy tonight if Strachan is again left on the bench.
[ترجمه ترگمان]اگه \"Strachan\" دوباره روی نیمکت بمونه McAllister captaincy رو نگه می داره
[ترجمه گوگل]امیدواریم که کاپیتانی تیم Midlider McAllister را حفظ کند اگر Strachan دوباره روی نیمکت نشسته باشد
[ترجمه گوگل]امیدواریم که کاپیتانی تیم Midlider McAllister را حفظ کند اگر Strachan دوباره روی نیمکت نشسته باشد
8. Sir Frank Worrell - his captaincy touched even greater heights than his batsmanship.
[ترجمه ترگمان]سر فرانک Worrell - his از heights او بیشتر بود
[ترجمه گوگل]سر فرانک وورل - سرپرستی او باعث شد تا اوضاع حتی بیشتر از غلبه بر او نیز باشد
[ترجمه گوگل]سر فرانک وورل - سرپرستی او باعث شد تا اوضاع حتی بیشتر از غلبه بر او نیز باشد
9. In 1952 he took over the captaincy from Michael Barton.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۵۲ از جانب مایکل بارتون فرمانده گروهان شد
[ترجمه گوگل]در سال 1952 او از مایکل بارتون سرپرستی کرد
[ترجمه گوگل]در سال 1952 او از مایکل بارتون سرپرستی کرد
10. Carrick's captaincy received mixed reviews.
[ترجمه ترگمان]درجه سروانی شرکت Carrick نقده ای متفاوتی دریافت کرد
[ترجمه گوگل]کاپیتانی کارریک دریافت بررسیهای متفرقه را دریافت کرد
[ترجمه گوگل]کاپیتانی کارریک دریافت بررسیهای متفرقه را دریافت کرد
11. He has shown his captaincy mettle over the past few years.
[ترجمه ترگمان]او در عرض چند سال گذشته به کاپیتانی خود اعتراف کرده است
[ترجمه گوگل]او طی چند سال گذشته شاهکار خود را نشان داده است
[ترجمه گوگل]او طی چند سال گذشته شاهکار خود را نشان داده است
12. John Terry has been England captaincy following allegations he an affair with an England team - mate's ex - girlfriend.
[ترجمه ترگمان](جان تری)به دنبال ادعاهایی مبنی بر رابطه با دوست دختر سابق تیم انگلیس، انگلیس شده است
[ترجمه گوگل]جان تری، کاپیتانی انگلیس بوده است که ادعا می کند که او با یک دوست دختر سابق تیم انگلیس، بازی می کند
[ترجمه گوگل]جان تری، کاپیتانی انگلیس بوده است که ادعا می کند که او با یک دوست دختر سابق تیم انگلیس، بازی می کند
13. Send largeer zhu rong captaincy general in Hou Han deep discussion when Malcolm Hou deep submission.
[ترجمه ترگمان]ارسال largeer zhu rong captaincy در بحث عمیق (Hou Han)هنگامی که مالکولم Hou تسلیم شد
[ترجمه گوگل]ارسال بزرگتر ژو رونگ captainys عمومی در بحث هوی هان عمیق در حالی که Malcolm Hou تحویل عمیق
[ترجمه گوگل]ارسال بزرگتر ژو رونگ captainys عمومی در بحث هوی هان عمیق در حالی که Malcolm Hou تحویل عمیق
14. John Terry's momentous appointment to the England captaincy already impressive collection of international captains at Chelsea.
[ترجمه ترگمان]قرار ملاقات سرنوشت ساز جان تری در انگلیس مجموعه ای از ناخدایان بین المللی در چلسی است
[ترجمه گوگل]قرار است جورج جان تری را به عنوان کاپیتان انگلیس در نظر بگیرد که در حال حاضر جذب کاپیتان بین المللی در چلسی است
[ترجمه گوگل]قرار است جورج جان تری را به عنوان کاپیتان انگلیس در نظر بگیرد که در حال حاضر جذب کاپیتان بین المللی در چلسی است
پیشنهاد کاربران
توانایی مدیریت تیم بعنوان کاپیتان
the position of command over a ship, or aircraft
The rank of a captain
- موقعیت /درجه/ رتبه / مقام/ مرتبه کاپیتانی
- رتبه /درجه/ مقام فرماندهی ( در کشتی ، هواپیما )
the ability of a captain; captainship
- توانایی های یک کاپیتان
- توانایی فرماندهی به عنوان کاپیتان ( کشتی، هواپیما، . . . )
- قابلیت، شایستگی، لیاقت، صلاحیت، استعداد، مهارت ( های ) فرماندهی به عنوان کاپیتان
The rank of a captain
- موقعیت /درجه/ رتبه / مقام/ مرتبه کاپیتانی
- رتبه /درجه/ مقام فرماندهی ( در کشتی ، هواپیما )
the ability of a captain; captainship
- توانایی های یک کاپیتان
- توانایی فرماندهی به عنوان کاپیتان ( کشتی، هواپیما، . . . )
- قابلیت، شایستگی، لیاقت، صلاحیت، استعداد، مهارت ( های ) فرماندهی به عنوان کاپیتان
کلمات دیگر: