کلمه جو
صفحه اصلی

ritzy


معنی : شیک پوش، خیلی شیک
معانی دیگر : (قدیمی - خودمانی - اغلب کنایه آمیز) مجلل، شیک، معرکه

انگلیسی به فارسی

خیلی شیک، شیک پوش


رقیب، شیک پوش، خیلی شیک


انگلیسی به انگلیسی

• classy, luxurious, stylish, elegant

مترادف و متضاد

شیک پوش (صفت)
ritzy

خیلی شیک (صفت)
nobby, ritzy

elegant, luxurious


Synonyms: aristocratic, chic, choice, classy, cultivated, dignified, elaborate, expensive, exquisite, fancy, fine, grand, grandiose, handsome, lavish, lush, opulent, ornamented, ornate, ostentatious, overdone, plush, posh, refined, rich, snazzy, stately, stuffy, sumptuous, swank


جملات نمونه

1. Palm Springs has ritzy restaurants and glitzy nightlife.
[ترجمه ترگمان]پالم اسپرینگز دارای رستوران ها و تفریحات شبانه رنگارنگ است
[ترجمه گوگل]پالم اسپرینگز دارای رستوران ها و شب زنده داری لذت بخش است

2. That's a ritzy dress.
[ترجمه ترگمان]این یک لباس شیک است
[ترجمه گوگل]این یک لباس شیک است

3. We had dinner at the ritzy Drake Hotel.
[ترجمه ترگمان] توی هتل \"رستوران\" دریک رستوران شام خوردیم
[ترجمه گوگل]ما در هتل ریتز دریک شام خوردیم

4. And now Chelsea is off to some equally ritzy college.
[ترجمه ترگمان]و حالا چلسی به یک کالج دانشگاهی نیز تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]و اکنون چلسی به برخی از کالج های مشابه به عنوان رقیب است

5. Living in a ritzy hotel used to be the stuff of fantasy.
[ترجمه ترگمان]زندگی در هتل \"ritzy\" که قبلا در یک هتل \"ritzy\" زندگی می کرد، به نوعی فانتزی بود
[ترجمه گوگل]زندگی در یک هتل رتیز، مورد استفاده قرار گرفت، چیزهای فانتزی بود

6. Still, the ritzy Back Bay has come roaring back, with historic row houses selling in the millions again.
[ترجمه ترگمان]با این حال، خلیج ritzy به عقب برگشته با خانه های ردیفی تاریخی که میلیون ها نفر را به فروش می رساند
[ترجمه گوگل]با این حال، بازگشت خلیج ریگز به عقب رفته است، با خانه های ردیف تاریخی که در میلیون ها نفر فروش می کنند

7. A ritzy doctor rents a room in a dump like this?
[ترجمه ترگمان]یه دکتر مشروب خوری رو تو یه آشغالدونی مثل این اجاره میده؟
[ترجمه گوگل]یک پزشک متخصص در حال اجاره یک اتاق در این تخلیه است؟

8. I don't know, Evan. This place looks pretty ritzy.
[ترجمه ترگمان]\"نمیدونم،\" ایوان اینجا خیلی شیک به نظر میاد
[ترجمه گوگل]نمی دانم، ایوان این مکان به نظر می رسد بسیار شلوغ است

9. All galleries look ritzy, but sometimes you can find a good buy.
[ترجمه ترگمان]همه تالارها رو به رو هستند، اما گاهی شما می توانید یک خرید خوب پیدا کنید
[ترجمه گوگل]تمام گالری ها نگاه می کنند، اما گاهی اوقات شما می توانید یک خرید خوب پیدا کنید

10. A: We went to this ritzy Greek restaurant.
[ترجمه ترگمان]پاسخ: ما به رستوران یونانی ritzy رفتیم
[ترجمه گوگل]A ما به این رستوران رستوران یونانی رفتیم

11. Wow! What a ritzy outfit!
[ترجمه ترگمان]! وای! عجب لباسی
[ترجمه گوگل]وای! چه لباس پوشیدنی!

12. Pity it backfired during the lucky draw at Edinburgh's ritzy Prestonfield House Hotel recently.
[ترجمه ترگمان]حیف که اخیرا در طی قرعه کشی انجام شده در هتل ritzy Prestonfield در ادینبورگ نتیجه معکوس گرفت
[ترجمه گوگل]خوشبختانه در طول قرعه کشی خوش شانس در هتل ادینبورگ، پایتخت پرستونفیلد خانه، اخیرا رها شده است

13. He prefers to stay at home with his wife and two children, shunning ritzy Hollywood parties.
[ترجمه ترگمان]او ترجیح می دهد با همسر و دو فرزندش در خانه بماند و از ritzy های هالیوودی دوری کند
[ترجمه گوگل]او ترجیح می دهد که با همسر و دو فرزندش در خانه بماند، احزاب هالیوود را بکشند

14. Having met her just that once, she was so sparky and ritzy.
[ترجمه ترگمان]فقط یک بار با او آشنا شده بود که خیلی شیک و شیک بود
[ترجمه گوگل]او فقط یکبار او را ملاقات کرد، او بسیار جادوگر بود

پیشنهاد کاربران

پر زرق و برق. شیک
This is a real ritzy car.

گران و مجلل


کلمات دیگر: