1. a skittish horse
اسب رموک
2. to become skittish
سهستن،رمیدن
3. My horse is rather skittish, so I have to keep him away from traffic.
[ترجمه ترگمان]اسب من خیلی ترسوئه، برای همین باید او را از ترافیک دور نگه دارم
[ترجمه گوگل]اسب من به جای اسکیت است، بنابراین من باید او را از ترافیک دور نگه دارم
4. Some skittish Wall Street investors are staying away from the market.
[ترجمه ترگمان]برخی سرمایه گذاران وال استریت از بازار دور هستند
[ترجمه گوگل]برخی از سرمایه گذاران افراطی وال استریت در بازار مانده اند
5. Marilyn was a complete child, playful and skittish one moment, sulky and withdrawn the next.
[ترجمه ترگمان]ماریلن، یک کودک کامل، شوخ طبع و عصبی، یک لحظه عصبی، اخمو و ناراضی بود
[ترجمه گوگل]ماریلین یک کودک کامل، یک لحظه ی بازیگر و اسکیتز بود، خم شد و بعد کنار زد
6. She gets very skittish when her boy - friend is around.
[ترجمه ترگمان]وقتی دوست پسرش این دور و بر باشه خیلی ترسو میشه
[ترجمه گوگل]او هنگامی که پسر او است - دوستش بسیار دور است
7. Cranston's mount became skittish and even Philomel showed a lively interest in the group round the scaffold.
[ترجمه ترگمان]mount کرنستن هم رم کرد و حتی Philomel هم به تماشای گروه اعدام پرداختند
[ترجمه گوگل]کرانستون کوهنوردی شد و حتی فیلومل یک علاقه پر جنب و جوش به گروه در کنار داربست نشان داد
8. Julie Worden and Charlton Boyd meet in a skittish duet, marked by sudden departures, near misses and unexpected evasive leaps.
[ترجمه ترگمان]جولی worden و چارلتون بوید در یک duet skittish که با خروج ناگهانی، نزدیک به خطا و جهش های evasive غیر منتظر مشخص می شود، دیدار کردند
[ترجمه گوگل]جولی وردن و چارلتون بوید در یک دوئت اسکیتیس، با اعتراض ناگهانی، نزدیک شدن به اشتباه و جهش های غیر منتظره ای ملاقات می کنند
9. Institutional investors such as mutual funds are more skittish and can bail out after a few quarters of soft earnings.
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاران سازمانی از قبیل وجوه متقابل بیش از حد کم شده اند و می توانند پس از چند چهارم درآمده ای نرم به قید وثیقه آزاد شوند
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاران نهادی مانند صندوق های متقابل بیشتر فریب می خورند و می توانند بعد از چندین دوره درآمد نرم، از پس انداز برآیند
10. Skittish Americans are not the only ones worried about Chinese exports.
[ترجمه ترگمان]skittish آمریکایی تنها کسانی نیستند که نگران صادرات چین هستند
[ترجمه گوگل]آمریکایی های افراطی تنها نگران صادرات چینی نیستند
11. Investors get skittish, worrying that the issues plaguing one big player will affect another.
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاران ناراضی هستند و نگران هستند که مسائلی که یک بازیگر بزرگ را به ستوه می آورد، بر دیگری تاثیر خواهد گذاشت
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاران از نظر فیزیکی نگران هستند و نگرانی دارند که موضوعاتی که یک بازی بزرگ را تحت تأثیر قرار می دهند، بر دیگری تأثیر می گذارد
12. With consumers so skittish, service industries are not faring well either.
[ترجمه ترگمان]با توجه به اینکه مصرف کنندگان چنین skittish دارند، صنایع خدماتی هم خوب عمل نمی کنند
[ترجمه گوگل]با توجه به مصرف کنندگان، چنین خدماتی، صنایع خدمات هم خوب نیستند
13. She is a skittish girl who doesn 't behave herself.
[ترجمه ترگمان]او یک دختر ترسو و ترسو هست که خودش رفتار نمی کند
[ترجمه گوگل]او یک دختر اسکیتی است که خودش رفتار نمی کند
14. I won't have my son associating with skittish girls.
[ترجمه ترگمان]من نمی خواهم پسرم را با دخترهای ترسو معاشرت کنم
[ترجمه گوگل]پسر من با دختران اسکیتی ارتباط برقرار نمی کند