1. pretension to the throne
داعیه ی سلطنت
2. He makes no pretension ( s ) to skill.
[ترجمه ترگمان]هیچ ادعایی ندارد
[ترجمه گوگل]او هیچ تعهدی به مهارت ندارد
3. Intellectual pretension was never one of his vices.
[ترجمه ترگمان]Intellectual ادعا می کرد که هرگز یکی از عیوب او نبوده است
[ترجمه گوگل]پیشگویی ذهنی هرگز از زحمات او نیست
4. The movie makes no pretension to reproduce life.
[ترجمه ترگمان]این فیلم هیچ ادعایی برای تولید مثل ندارد
[ترجمه گوگل]فیلم هیچ تردیدی برای تولید زندگی ندارد
5. She talks of her rich friends with great pretension.
[ترجمه ترگمان]از دوستان ثروتمند او با تظاهر فراوان سخن می گوید
[ترجمه گوگل]او از دوستان غنی اش با تظاهرات بزرگ سخن می گوید
6. Readers may find the pretension and arrogance of her style irritating.
[ترجمه ترگمان]خوانندگان ممکن است the و نخوت سبک او را آزار دهنده پیدا کنند
[ترجمه گوگل]خوانندگان ممکن است تظاهر و غرور از سبک خود را تحریک کننده پیدا کنید
7. Occasionally it comes across as absurd pretension.
[ترجمه ترگمان]گاهی هم مثل ادعای پوچ و پوچ به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات آن را به عنوان تردید پوچ می آید
8. This pretension was to be dear to the heart of Philip Augustus.
[ترجمه ترگمان]این pretension برای قلب فیلیپ دوم عزیز بود
[ترجمه گوگل]این تظاهر به دل فیلیپ آگوستوس عزیز بود
9. The band was tight, powerful and completely without pretension, and rallied through material from both albums.
[ترجمه ترگمان]گروه محکم، قدرتمند و کاملا بدون تظاهر بود و از طریق مواد هم از هر دو آلبوم جمع و جور می شد
[ترجمه گوگل]این گروه تنگ، قدرتمند و بدون هیچگونه پیش شرطی بود و از طریق هر دو آلبوم به هم ریخته شد
10. All that liberals can not tolerate is pretension to infallibility.
[ترجمه ترگمان]هر چیزی که لیبرال ها نمی توانند تحمل کنند مدعی لغزش ناپذیری هستند
[ترجمه گوگل]همه چیزهایی که لیبرال ها نمی توانند تحمل کنند، تردید در مورد بی احترامی است
11. You know, it's either glitz or pretension.
[ترجمه ترگمان]می دانید، این یا glitz است یا ادعایی
[ترجمه گوگل]شما می دانید، این یا گلچین یا تظاهر است
12. Let's just say this: Pretension is thy middle name.
[ترجمه ترگمان]بیا فقط این را بگوییم: Pretension اسم میانی تو است
[ترجمه گوگل]بیایید فقط می گویند این Pretension نام شماست
13. He has no pretension ( s ) to learning.
[ترجمه ترگمان]هیچ ادعایی برای یادگیری ندارد
[ترجمه گوگل]او هیچ تدبیری برای یادگیری ندارد
14. He was beyond any pretension. Although he corresponded with many of the world's most important people, his stationery carried only a watermark—W—for Woolworth 's.
[ترجمه ترگمان]هیچ ادعایی نمی کرد اگرچه او با بسیاری از افراد مهم دنیا مکاتبه داشت، لوازم التحریر او تنها یک نشانه به نام W - W برای Woolworth داشت
[ترجمه گوگل]او فراتر از هرگونه تظاهرات بود اگر چه او با بسیاری از مهمترین افراد جهان مرتبط بود، لوازم التحریرش تنها یک علامت W-for-Woolworth بود
15. The priggism of intellectual pretension is the one unpardonable sin.
[ترجمه ترگمان]تعصب عقلانی و عقلانی یک گناه غیرقابل بخششی است
[ترجمه گوگل]ظهور ادعای فکری یک گناه غیر قابل توجیه است